اصل سی و یکم: توجه به نیازهاى فرزند(۹)
![](http://eskimia.ir/wp-content/uploads/2017/11/dreamstime_m_7718800-780x405.jpg)
صدیقه ایروانی
امام صادق(ع) مىفرمایند: «اِذا اَصَبْتَ الدَّهَن فىِ یَدِکَ فقلْ اللّهم انّى اَسأَلُکَ الزَّیْنَ وَ الزّینَه»
«هنگام روغن زدن به موى سر، بگو بار الها! از تو درخواست زیبایى و زینت دارم.»
ببینید فکر پیشرفته امام صادق(ع) را! وقتى جوان فطرتا نیازمند زیبایى و خودآرایى و زینت است، نمىفرمایند روغن به سر زدن براى جوانان ما یک مسئله شده؛ در حالی که در بسیارى از جاها این کار را مانع مىشوند یا به دیده دیگرى به این مسئله مىنگرند؛ این نیاز طبیعى جوان است.
على(ع) و قنبر جوان
این رفتار على(ع) یک درس ماندگار در تاریخ است. توجه کنید: امام محمدباقر(ع) فرمودند: على(ع) در دوران خلافت براى معامله با غلام خود، قنبر، به بازار بزازها رفت. به مرد کاسبى رسید. پرسیدند: دو لباس دارى به من بفروشى؟
مرد کاسب گفت: بلى. اى پیشواى مسلمین جنسى که احتیاج دارید نزد من موجود است.
حضرت وقتى متوجه شدند که مرد کاسب او را شناخته، معامله نکرد و از در دکان او گذشت و مقابل مغازه بزاز دیگرى که جوان بود، توقف کرد و دو لباس خرید. یکى را به سه درهم و دیگرى را به دو درهم. پس به قنبر فرمودند: سه درهمى را تو بردار و دو درهمى را من برمىدارم.
قنبر گفت: شایسته است سه درهمى را شما که خلیفه مسلمین هستید و منبر مىروید و براى مردم سخن مىگویید، بردارید.
حضرت فرمودند: تو جوانى و مانند سایر جوانان به تجمل و زیبایى گرایش دارى؛ به علاوه من از خدا حیا مىکنم که لباسم از تو بهتر باشد؛ زیرا از پیامبر(ص) شنیدم که فرمودند به غلامان همان لباس را بپوشانید که خود مىپوشید و همان غذا را بخورانید که خود مىخورید.
حقیقت این است که در باب جوانى مطلب زیاد است و از حوصله این نوشتار خارج؛ علاقهمندان مىتوانند به کتبى که در اینباره به رشته تحریر درآمده، مراجعه کنند و ما به همین اختصار بسنده مىکنیم.