من و اول مهر

چه زود گذشت ایام تعطیلات تابستان چه خوب بود هم تفریح کردم هم استراحت. یادم میاد موقع امتحانات پایانی سال گذشته لحظه شماری می کردم که امتحانات هر چه زودتر تموم بشه و تعطیلات تابستان شروع بشه تا یه استراحت درست و حسابی بکنم. به خودم می گفتم وای چقدر کار دارم چه برنامه ها توی ذهنم دارم که اگه امتحاناتم تموم بشه نمی دونم اول کدومش رو انجام بدم. خلاصه خیلی زودتر از اون چیزی که فکر می کردم امتحاناتم تموم شد و تعطیلات تابستان از راه رسید و من حسابی خوش گذروندم. الان که فکر می کنم می بینم چقدر تفریح کردم بیشتر اون کارایی که دلم می خواست رو انجام دادم اما تا چشم به هم زدم دیدم تابستان هم تمام شد! راستی به نظر شما هم زود تمام شد یا نه؟! اما راستش رو بخواهید دلم برای مدرسه خیلی تنگ شده بود حالا من بعد از چند ماه تفریح و استراحت چشم به راه باز شدن مدرسه ها هستم. از ته دل خوشحالم که یک سال بزرگترشدم و به پایه بالاتر می روم فقط یه کم نگرانم که نکنه از پس درسهام برنیام نکنه این تعطیلات من رو بد عادت کرده باشه، خلاصه خیلی با خودم فکر کردم و بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم به این نتیجه رسیدم که نه این طور نیست من الان یک آدم شاد و پر انرژی هستم که بعد از چند ماه تعطیلی و استراحت حالا با یه روحیه ی قوی و پر از امید و نشاط و شور و اشتیاق برای درس خواندن به مدرسه میام و همه ی تلاشم رو می کنم تا موفق بشم. اما بعد کمی بیشتر فکر کردم و دیدم که این روحیه ی بالا خوبه اما کافی نیست؛ من باید برای اینکه پیروز و سربلند بشم اول هدفم رو مشخص کنم و بعد از همین اول سال با یک برنامه ریزی درست و حسابی و دقیق و تلاش گام به گام برای رسیدن به هدفم کار کنم و با یاری گرفتن از خدای بزرگ و با اعتماد به نفس بالا و اطمینان و آرامش و پشتکار برم سر کلاس درس و از تک تک لحظات زندگیم به بهترین نحو استفاده کنم تا بهترین نتیجه رو بگیرم. می دونم که اگه این طوری پیش برم موفقیت توی دستای منه. بله دوستان من از این بابت خیلی خیلی
خوشحالم.
سمیه معتمدی کارشناس ارشد روانشناسی

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *