وقف و الگوی اقتصاد مقاومتی

 یکی از مؤلفه‌های اساسی اقتصاد مقاومتی، مردم محور بودن آن است. وقف باسابقه بیش از ۱۰۰۰ ساله خود همواره مردم‌نهاد بوده و واقفان نیز همیشه نیازهای مردم را اولویت وقف‌های خود قرار داده‌اند.

وقف یکی از ابزارهای قدرتمند تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی است که به واسطه مردمی بودنش می‌تواند نقش بسزایی را ایفا کند، با توجه به اینکه وقف یک ابزار بازتوزیع ثروت و درآمد در اقتصاد به شمار می‌رود، می‌تواند در امور مختلف اقتصادی از جمله توزیع ثروت، کاهش سهم دولت در اقتصاد عمومی، افزایش نرخ بهره‌وری سرمایه‌های خرد، کاهش تصدی‌گری دولت در امور اقتصادی مردم و غیره راهگشا باشد.

علاوه بر نکات ذکرشده که به‌خودی‌خود از اهمیت فراوانی برخوردار است و هرکدام می‌تواند ردپایی در اقتصاد مقاومتی داشته باشد، وقف قابلیت اثرگذاری بر مؤلفه‌های اقتصاد مقاومتی را نیز به طور مستقیم دارد که در ادامه به برخی از این مؤلفه‌ها اشاره خواهد شد.

وقف یک مدل اقتصادی درون‌زا

یکی از مؤلفه‌های اساسی اقتصاد مقاومتی درون‌زا بودن آن است چرا که تکیه بر ظرفیت‌های داخلی می‌تواند ابزاری برای مقاوم‌سازی اقتصاد باشد؛ وقف نیز در ذات خود تکیه به ظرفیت‌های درونی یا به عبارت دیگر درون‌زایی را دربردارد، وقف می‌تواند با کلیه شئون معیشتی مردم در یک منطقه، یک شهر یا یک کشور، رابطه داشته و راهگشا و پیش برنده باشد.

انجام وقف درواقع بازتوزیع درآمدهای حاصل از یک ثروت در شهر یا کشور است که کاملاً راهبردی درون‌زا برای تأمین مالی نیازهای مردم به شمار می‌رود.

برون‌گرایی راهبرد توسعه وقف

علاوه بر اینکه وقف با به جریان درآوردن سرمایه در جامعه، به‌نوعی برونگرایی درون‌سلولی را با خود به همراه دارد، می‌توان با به‌کارگیری ظرفیت وقف در جوامع اسلامی نیز از ظرفیت برونگرایی آن استفاده کامل را برد. برای فعال‌سازی ظرفیت‌های برون‌مرزی می‌توان دیپلماسی وقف را در دستور کار قرارداد، به‌طور حتم اگر وقف مرزهای جغرافیایی را درنوردد، ساختار اقتصادی را می‌تواند مقاوم‌تر یا به‌عبارت‌دیگر امکان نفوذ ابزار تحریم را کم اثر کند.

یکی از نمونه های جالب این موضوع، کاروان آزادی بود که با هدف شکست حصر مردم غزه با اعضایی از کشورهای مختلف آسیایی حرکت کرد. اعضای این کاروان را یک کشتی به نام ماوی مرمره از کشور ترکیه حمل می کرد که یک کشتی وقفی بود.

مردم محوری

یکی از مؤلفه‌های اساسی اقتصاد مقاومتی، مردم محور بودن آن است که می‌تواند به استحکام ساختارهای اقتصادی بینجامد، وقف باسابقه بیش از ۱۰۰۰ ساله خود همواره مردم‌نهاد بوده و واقفان نیز همیشه نیازهای مردم را اولویت وقف‌های خود قرار داده‌اند.

به عبارت دیگر وقف یک حرکت مردمی برای تأمین نیازهای توده مردم بوده که ساختار تأمین نیازهای جامعه را فارغ از ساختارهای حکومتی شکل داده است، به‌عبارت‌دیگر وقف یک چرخه کامل از زنجیره اقتصادی را که شامل تولید، توزیع و مصرف است در نهادی کاملاً مردم محور شکل می‌دهد، ساختار وقف و محل هزینه درآمدهای حاصل از آن و نحوه مدیریت موقوفه به درهم تنیدگی ارکان اقتصادی یک جامعه کمک می‌کند تا آسیب‌پذیری آن را در برابر تهدیدات کاهش دهد. گسترش این سنت مردمی وابستگی به خارج و حتی به دولت را کم می کند و باعث کاهش هزینه های دولت و رفع نیازهای مردم در میان خودشان می شود. از سوی دیگر این خصوصیت هویت دینی و همبستگی اجتماعی را نیز افزایش می دهد که این هم باعث افزایش انسجام و مقاومت داخلی خواهد بود.

تنوع‌بخشی به منابع درآمدی

هرگاه کشوری تک‌محصولی اداره شود، به طور قطع ساختار اقتصاد شکننده‌ای خواهد داشت؛ هر چه این تک‌محصولی بودن ضریب بیشتری در اقتصاد داشته باشد و هر چه این محصول و منبع درآمدی به خارج از مرزها وابستگی داشته باشد، به طور قطع اقتصاد را ضربه‌پذیرتر خواهد کرد.

وقف یک منبع درآمدی داخلی با ساختاری متنوع به عدد واقفان یک جامعه است که به‌راحتی می‌تواند در مدل تأمین مالی یک جامعه نقش قابل‌توجهی را ایفا کند، بنابراین وقف علاوه بر تمام ثمرات متعددی که به همراه دارد و می‌تواند کارکردهای متنوعی را در یک جامعه داشته باشد، می‌تواند به عنوان یک منبع تأمین مالی نیز محسوب شود که اتکایی کاملاً داخلی، مردمی و متنوع دارد.

*نویسنده: صدرا صادقی،

منبع: پایگاه دبیرخانه شورای عالی فرهنگی آستان قدس رضوی به نفل از خبرگزاری مهر

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *