جیب کارگران : دخلی که با خرج نمی خواند

دامون رشیدزاده

به ماه های پایانی سال رسیده ایم. زمانی که در آن معمولا حداقل دستمزد سال آینده مشخص می شود. همین موضوع باعث شد تا در گزارشی به چشم اندازهای پیش روی آینده شغلی کارگران در سال ۹۶ نگاهی داشته باشیم. براساس گزارش بانک مرکزی، هزینه ماهیانه یک خانوار ۴ نفره شهری در سال ۹۴ ، ۲میلیون و ۹۳۸هزار تومان بوده، که این رقم نسبت به سال ۹۳ بیش از ۷درصد افزایش داشته است. از کل هزینه های ناخالص خانوار به ترتیب ۳۵ درصد به مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوخت ها، ۲۳٫۶ درصد به خوراکی ها و آشامیدنی ها، ۱۰٫۲ درصد به حمل و نقل، ۸٫۳ درصد به کالاها و خدمات متفرقه، ۵٫۸ درصد به بهداشت و درمان، ۴٫۵ درصد به پوشاک و کفش، ۴٫۱ درصد به لوازم، اثاث و خدمات مورد استفاده در خانه، ۲٫۱ درصد به هر یک از دو گروه ارتباطات و رستوران و هتل، ۲٫۰ درصد به تفریح و امور فرهنگی، ۱٫۹ درصد به تحصل و ۰٫۳ درصد به دخانیات اختصاص داشته است. اگر بخواهیم مطابق مرکز آمار و بانک مرکزی محاسبه کنیم، ۳۵ درصد حقوق یک کارگر سهم مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوخت ها و ۲۳٫۶ درصد به خوراکی ها و آشامیدنی ها است و این مسئله به معنی این است که عمده حقوق کارگران صرف هزینه مسکن و خوراک می شود.

حقوق ۱ میلیونی و خرج ۳ میلیونی

با فرض اینکه هزینه ماهانه یک خانوار ۴ نفره در سال ۹۵ هم همان ۲ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان سال گذشته باشد، هزینه اجاره مسکن و انرژی های مصرفی در مسکن در هر ماه بیش از یک میلیون تومان می شود که از حداقل دریافتی بخش زیادی از کارگران بیشتر است و البته بخش عمده این هزینه مربوط به هزینه اجاره و رهن مسکن است.

کلانشهرها

در شهری مانند اصفهان به ندرت اجاره بهایی کمتر از ۳۰۰ هزار تومان پیدا می شود این مبلغ به اضافه هزینه حدود ۷۰۰ هزار تومانی خوراک و پوشاک و قبض های انرژی سر جمع کل حقوق کارگران را در بر می گیرد. این رقم در شهری مانند تهران حتی از این هم بالاتر است اما اگر بخواهیم میانگین کلانشهرها به عنوان جاهایی که بیشترین جمعیت کارگری را در دل خود جایی داده اند در نظر بگیریم به همین رقم ها می رسیم.

نرخ تورم و دستمزد

متاسفانه سال ها نرخ تورم با نرخ دستمزد همخوانی نداشت و همین موضوع باعث به وجود آمدن شکاف عمیقی میان دستمزد و تورم شد و حالا هیچ دولتی هم حاضر نیست این شکاف را پر کند. معلوم نیست کارگران هزینه هایی مانند حمل و نقل، بهداشت و درمان و تحصیل را باید از چه طریقی تامین کنند و تازه در این وضعیت رییس کمیته امداد امام خمینی (ره) اعلام می کند که ما در کشور از کف فقر مطلق رد شده ایم. آقای فتاح اگر حقوق ۱ میلیون تومانی و هزینه ۳میلیون تومانی فقر نیست به چه وضعیتی فقر می گویند؟

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *