الزامات تجاری سازی فرهنگ در ایران

چنانچه جامعه‌ای به فکر حفظ، تولید و ترویج و گسترش ارزش‌های متعالی خود باشد بایستی با تاکید بر سنت‌ها از روزآمدترین ابزارها و امکانات نیز استفاده نماید که امروزه به نظر می رسد تجاری سازی یکی از موثر ترین این ابزارها باشد که هم می‌تواند زمینه‌ساز تحقق اهداف فرهنگی باشد و هم اهداف اقتصادی از قبیل اشتغال زایی،کارآفرینی،درآمد و صادرات و… . در صورت توجه به مقوله تجاری‌سازی بخش فرهنگ و به ویژه هنرهای سنتی می‌توان انتظار تحقق دو هدف عمده را داشت. اول دستیابی به اهداف فرهنگی و دوم نائل شدن به اهداف اقتصادی و تجاری. بررسی‌ها نشان می‌دهد که کشور ما در این زمینه موفقیت چندانی را کسب نکرده است و شاید یکی از دلایل این ناکامی در دست نداشتن الگوهای علمی کارآمد باشد.بررسی های انجام شده حاکی از این است که مدل های تجاری سازی موجود قابلیت کاربرد مناسب و مطلوبی در حوزه فرهنگ و به ویژه در حوزه فرهنگ کشور ما را ندارند.لذا ضمن به کارگیری توام با احتیاط بسیار زیاد الگوهای موجود برای عقب نماندن از قافله شتابان تجاری سازی فرهنگ سایر ملل و کشورها بایستی به فکر طراحی الگوی تجاری سازی فرهنگ متناسب با شرایط و اقتضائات فرهنگ کشورمان باشیم. مطالعات اولیه الزامات و ملاحظات متعددی را مطرح می‌نمایند که بایستی در طراحی الگوی تجاری‌سازی فرهنگ لحاظ گردند.برخی از عمده ترین این الزامات و ملاحظات به شرح زیر می باشند:

– الزامات ارزشی و کلان

در تجاری‌سازی نیز همانند هر فعالیت اجتماعی دیگری بایستی ملاحظات لازم در خصوص مسائل اعتقادی، سیاسی و حاکمیتی را مد نظر قرار داد و به شیوه‌ای عمل نمود که ایجاد تعارض و مشکل را در پی نداشته باشد. زیرا هدف تجاری‌سازی بهره‌گیری از ایده‌ها در زمان مقتضی می‌باشد و چنانچه تعارض یا مشکلی پیش آید زمان و منابع را تلف نموده و مانع تحقق اهداف تجاری سازی می شود. لذا وظیفه و رسالت فعالان تجاری سازی تغییر عقاید و باورها و نظام ها نیست بلکه بایستی در چارچوب های موجود بتوانند فعالیت نموده و به مقاصد مد نظر دست پیدا کنند.

– الزامات قانونی

 در فرایند تجاری سازی بایستی با الزامات قانونی همانند سیاست‌های حمایتی، سیاست‌های فرهنگی موجود، قوانین و مقررات و…. به شیوه‌ای برخورد نمود که فرصت‌هایی را برای موفقیت حاصل نمایند و از هر گونه فعالیت یا تلاشی که مانع یا مخل الزامات قانونی موجود می باشد و موجبات کاهش و تضعیف هم افزایی گردد بایستی پرهیز نمود.

– منابع و امکانات

 منابع مالی، منابع انسانی، امکانات نرم افزاری و سخت افزاری و… خمیر مایه تجاری‌سازی هستند. به طور خاص در تجاری سازی فرهنگ، منابع انسانی بسیار مهم و حیاتی هستند زیرا اغلب زیر بخش های فرهنگ وابستگی اندکی به منابع  فیزیکی و سخت افزاری دارند، لذا بایستی در فرایند تجاری سازی فرهنگ اطمینان حاصل شود که افراد صاحب ایده به اندازه کافی وجود دارند و امکان تعامل و بهره گیری از ایده های آنها وجود دارد. زیرا نبود و یا ناکافی بودن منابع انسانی موثر و کارآمد به منزله ناکامی در امر تجاری سازی می باشد.

– ساختار و تشکیلات

وجود اتحادیه و صنف، برنامه راهبردی و … برای موفقیت هر نوع فعالیت اجتماعی و اقتصادی ضروری و اجتناب ناپذیر است. تجاری سازی یک فعالیت مقطعی نیست لذا نیازمند برنامه ریزی دقیق و بلند مدت برای حضور موثر در این عرصه می باشد و از طرفی تجاری سازی فرهنگ نیز همانند سایر حوزه ها نیازمند تشکیلات و اصناف برای وضع مقررات، احقاق حقوق و … می باشد و نداشتن برنامه­های راهبردی و تشکیلات حمایتی  فعالیت بلندمدت در این حوزه را هم به دلیل چالش­هایی که با حوزه باورها و نظام سیاسی دارد و هم به دلیل نوپا بودن  و احتمال حضور گسترده و بی برنامه افراد و موسسات از سایر حوزه ها و با همان دیدگاه ها و نگرش ها با مشکل مواجه خواهد نمود.

– پشتوانه دانش

دانش بازاریابی، مدیریت، اقتصاد و…. پیش نیازهای ورود به عرصه تجاری سازی فرهنگ هستند. هر چند که این دانش ها به قدر کافی وجود دارند و در دسترس هستند اما در بسیاری از موارد استفاده از آنها در حوزه فرهنگ با چالش‌ها و ابهاماتی همراه بوده لذا ایجاد دانش دقیق و کاربردی هم لازمه موفقیت در این فعالیت می باشد.

– الزامات بین المللی

تجاری سازی فرهنگ بدون داشتن روابط و تعاملات مناسب بین المللی  امکان پذیر نمی باشد و اگر هم محقق گردد بسیار محدود و جزیی خواهد بود و دلیل این موضوع هم مربوط به ماهیت کالاها و خدمات فرهنگی و بازار آنها می­باشد و کسانی در این حوزه موفق هستند که بتوانند بازارهای جهانی را در سیطره خویش درآورند. لذا لازمه موفقیت و ماندگاری در تجاری سازی فرهنگ ایجاد روابط و تعاملات موثر با سایر ملل و جوامع می باشد.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *