سیاست کنترل جمعیت در ایران فرصت یا تهدید – ۱

اخیرا رهبر معظم انقلاب (۶/۸/۱۳۹۲) در دیدار دست اندرکاران برگزاری همایش ملی تغییرات جمعیت و نقش آن در تحولات مختلف جامعه بیاناتی ایراد کردند که در آن بیانات ضمن هشدار به مسئولین تاکید کردند ادامه روال کنونی به پیری کشور می انجامد. نگارنده با توجه به مطالب اشاره شده ، سؤالی را همواره در ذهن خود مرور میکردم که آیا ادامه سیاست کنترل جمعیت در ایران کنونی فرصتی است برای توسعه و پیشرفت کشور ، یا یک تهدید جدی است ، که ادامه آن می تواند کشور را در آینده با بحران مواجه کند.  از این پس به تفصیل سیاست های جمعیتی می پردازیم.

کنترل جمعیت انسان

منظور از کنترل جمعیت در انسان ایجاد تغییری عامدانه و ساختگی در نرخ رشد جمعیت انسان است. از نظر تاریخی، کنترل جمعیت انسانی از طریق محدودسازی نرخ زایش، و معمولاًبه دستور دولت صورت گرفته است.

تا به امروز، کنترل جمعیت انسانی به عنوان یک واکنش به عواملی نظیر سطح بالا یاروبه افزایش فقر، نگرانی های زیست محیطی، دلایل مذهبی و جمعیت بیش از اندازه صورت گرفته است.

اهداف غرب از اعمال سیاست های کاهش جمعیت در کشورهای هدف

با نگاهی به سیر جمعیت در کشورهای غربی، در می یابیم که طی دهه شصت، حجم نسبی جمعیت کشورهای سرمایه داری سیر نزولی داشته است تا جایی که تعداد جمعیت این کشورها (کشورهای اروپای غربی ، ایالات متحده آمریکا و کانادا)۸/۱۶ در صد از جمعیت جهان را تشکیل می دهد و درسال ۱۳۶۸ این نسبت به ۱/۱۲ درصد کاهش یافت و این سیر نزولی به خاطر فروپاشی خانواده در جوامع غربی همچنان ادامه دارد. درمقابل، اما روند افزایش جمعیت در کشورهای درحال توسعه و به خصوص کشورهای اسلامی، سهم آنها را از جمعیت جهان افزایش می دهد که همین امر با عنایت به قدرت تعیین کننده جمعیت در معادلات بین المللی و ترس و نگرانی آمریکا از قدرت گرفتن کشورهای اسلامی، سبب شد تا این کشور و کشورهای اروپایی به کاهش رشد جمعیت در کشورهای جهان سوم، به خصوص جمعیت کشورهای اسلامی به عنوان یکی از پایه های استراتژیک در سیاست خارجی خود توجه داشته باشند.

این اهداف به دو شکل اعمال می شود

۱- استفاده از اهرم های سیاسی ۲- حمایت های مالی و غیر مالی سازمان ها و موسسات بین المللی

با ادامه این مبحث همراه ما باشید

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *