رشد و توسعه جامعه در گرو پرداخت مالیات

محمد علیخانی

مالیات قسمتی از درآمد یا دارایی افراد است که به منظور پرداخت مخارج عمومی و اجرای سیاست‌های مالی در راستای حفظ منابع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور به موجب قوانین و به وسیله اهرمهای اداری و اجرایی دولت وصول می‌شود عده‌ای مالیات را مبلغی می‌دانند که دولت از اشخاص، شرکت‌ها و مؤسسات، بر طبق قانون برای تأمین مخارج عمومی اخذ می‌نماید. مالیات، مهم‌ترین ابزار کسب درآمد دولت‌ها برای انجام وظایف مربوطه است. بر این اساس مالیات از یک سو ابزاری برای تأمین مالی مخارج سرمایه گذاری و سرمایه در گردش دولت بوده و از سوی دیگر برای توزیع عادلانه ثروت و درآمد تک تک افراد کشور، تحت عنوان اثر باز توزیعی درآمد است بدین ترتیب دولت‌ها با استفاده از ابزار دریافت انواع مالیات‌ها از افراد حقیقی و حقوقی کشور، درآمد لازم برای انجام فعالیت‌های حیاتی افزایش امنیت، بهداشت، آموزش، ایجاد زیرساخت و بستر فعالیت‌ها سخت افزاری و نرم افزاری و …کشور را تأمین می‌کنند، همچنین برقراری نظام مطلوب و بهینه مالیاتی، موجب توزیع عادلانه‌تر درآمد و ثروت در بین افراد کشور می‌شود. به این ترتیب با دریافت نرخ‌های تصاعدی مالیات با توجه به درآمد و ثروت افراد جامعه (از یک سقف مشخص درآمدی)، از افراد پر درآمد و ثروتمند مالیات بیشتری دریافت می‌شود.

می‌توان پنج دلیل را برای درک بهتر نقش مالیات‌های وصولی توسط دولت‌ها در توسعه اقتصادی ارائه نمود:

اول؛ مالیات‌ها عامل مؤثری هستند جهت مقابله با تقاضای اضافی برای کالاهای مصرفی، که در نتیجه پیشرفت و رفاه و به دنبال آن رشداقتصادی ایجاد می‌شوند. همزمان با افزایش تولید ملی و رفاه اجتماعی، درآمدهای قابل تصرف خصوصی تقاضا برای کالاهای مصرفی افزایش خواهد یافت. از طریق مالیات‌هاست که دولت در موقعیتی قرار می‌گیرد که فشارهای تورمی در داخل اقتصاد را کنترل کند؛ مالیات‌ها می‌تواند از طریق کنترل درآمدها، موجب شود که تقاضا برای کالاهای مصرفی کاهش یافته و معادل عرضه شود، یعنی به این صورت تورم ناشی از فشار تقاضا را با حربه مالیات‌ها، از بین می‌برد.

 دوم؛ یکی از مهم‌ترین اهداف اخذ مالیات‌ها، کاهش شکاف بین درآمدهای طبقات ثروتمند و طبقات فقیر است. اصولاً توسعه به معنی به ارمغان آوردن رفاه اجتماعی برای توده‌های مردم است. توده‌های مردم، هنگامی از رفاه اجتماعی و اقتصادی برخوردار خواهند بود که توزیع درآمدها به صورت عادلانه صورت گیرد، تا مردم عادی بتوانند نیازهای اقتصادی خود مانند مسکن، غذا، بهداشت و رفاه را تأمین کنند. در این حالت، کاهش نابرابری‌ها در توزیع درآمد و ثروت نیازمند ابزارهای جداگانه است.

 سوم؛ در یک کشور در حال توسعه، مالیات‌ها مؤثرترین وسیله جهت انتقال منابع به بخش دولتی و هدایت آن‌ها به سمت طرح‌های مولد است. به منظور شکستن دورهای باطل فقر، افزایش درآمدهای نازل و پس اندازهای اندک و سرمایه گذاری‌های ناچیز در اقتصاد، لازم است که سرمایه گذاری‌های دولتی افزایش یابد. در اغلب کشورهای کم‌تر توسعه یافته، بنگاه‌های خصوصی بسیار کوچک هستند (حجم کوچک اقتصاد بخش خصوصی) و تنها تعداد محدودی از بنگاه‌های بزرگ‌تر اقتصادی درگیر تولید کالاهای مصرفی هستند.

 چهارم؛ مالیات‌ها باید بتواند، روند سرمایه گذاری در اقتصاد را اصلاح کند. مالیات‌ها باید سرمایه گذاری‌ها را تشویق و در مسیر مناسب هدایت کند. دولت‌ها باید بتوانند انگیزه‌های لازم را برای بنگاه‌های اقتصادی خصوصی ایجاد کنند، تا صنایع تولید کننده کالاهای مصرفی و سرمایه‌ای فعالیت‌های خود را بسط و گسترش دهند. این امر موجب می‌شود که سود این واحدها افزایش یابد و مجدداً صرف سرمایه گذاری شود. مالیات‌ها نباید حجم سرمایه گذاری تعیین شده برای سرمایه گذاری مجدد را کاهش دهد. از طرف دیگر، مالیات‌های اخذ شده باید در سرمایه گذاری در طرح‌های بالادستی و پایین دستی اجتماعی و اقتصادی مانند آموزش و پرورش، بهداشت عمومی، حمل و نقل، نیرو و دیگر خدمات صرف شود تا سرمایه گذاری‌های بعدی با مشکلات زیربنایی روبه رو نشود.

پنجم؛ مالیات‌ها سبب بسیج مازاد اقتصادی به منظور توسعه و تداوم و گسترش ابعاد آن می‌شود. در کشورهای توسعه نیافته، بخش کشاورزی، بیش از نیمی از تولید ناخالص ملی را ایجاد می‌کند، در حالی که بخش اعظم ارزش افزوده ایجاد شده در این بخش نصیب زمین داران بزرگ و واسطه‌های تجار می‌شود.

 پرداخت مالیات از مهمترین عوامل رشد و توسعه جامعه محسوب می‌شود و موجب رونق اقتصادی، تحقق عدالت اجتماعی، افزایش خدمات و عمران و آبادانی کشور می‌شود. در حال حاضر بخش عمده‌ای از اعتبارات و درآمدهای مالیاتی، صرف عمران، آبادانی کشور و امور زیربنایی شهری می‌شود. از این رو ارتقای روزافزون نظام مالیاتی و همگام ساختن آن با دانش روز، نقش انکارناپذیری در توسعه اقتصادی کشور دارد. بر این اساس، برنامه ریزی برای وصول کامل مالیات و جایگزین کردن درآمدهای مالیاتی به‌جای درآمدهای نفتی که در بیشتر موارد ناپایدار می‌باشد، از اساسی‌ترین محورهای برنامه ریزی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور است. بر همین اساس و با توجه به نقش مهم درآمدهای مالیاتی در توسعه و پیشبرد اهداف دولت، نظام مالیاتی همواره کوشیده است موانع و مشکلات پیش رو را با اتخاذ تدابیر مناسب برطرف سازد. در این راستا کوشش شده است فرایندهای مالیاتی کارآمد شده و بازده مناسبی داشته باشد. کارشناسان اقتصادی معتقدند وجود نگاه یکپارچه و یکسان به مؤدیان مالیاتی، ایجاد زمینه و امکانات مناسب برای همکاری اصناف درخصوص انجام تکالیف قانونی و صنفی آنها از مهم‌ترین مواردی است که نظام مالیاتی به آن توجه دارد. توسعه بیشتر نظام مالیات برارزش‌افزوده، بازنگری قوانین و مقررات مالیاتی با درنظر گرفتن تغییر نیازها، اجرای طرح جامع مالیاتی و … از محورهای اصلی تحول نظام مالیاتی بوده است. تحولی که اصلاح موفق ساختار اقتصاد، توسعه فعالیت‌های تولیدی و توسعه کیفی بخش خدمات، گسترش پایه‌های مالیاتی و حذف معافیت‌های غیرضرور، رفع محدودیت‌های بودجه‌ای سازمان، تأمین نیروی انسانی، اتخاذ تمام تدابیر قانونی و نهایتاً عدالت مالیاتی را به دنبال داشته باشد. که این موارد خود نقش بسیار مهمی در ارتقای درآمدهای مالیاتی و درنتیجه توسعه و آبادانی کشور ایفا می‌کند. دست اندرکاران و صاحب نظران اقتصادی معتقدند: ایجاد امنیت، رفاه اجتماعی و گسترش خدمات از مزایای پرداخت مالیات است و باید با فرهنگ سازی مناسب، مردم را از مزایای پرداخت مالیات آگاه کرد.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *