زنگ خطر جمعیت کشور به صدا در آمده است

پروانه شریفی

جمعیت امروزه به یکی از مهم ترین مسائل نظام و امورات جاری کشور تبدیل شده است. شاید تا چند سال پیش به اندازه امروز خطرات جمعیتی در کشور احساس نمی شد ولی امروزه می بینیم که حتّی بسیاری از مردم هم این خطرات را احساس می کنند و درباره آن حرف می زنند.

جمعیت یک مسئله بسیار مهم در هر جامعه ای که می توان آن را یک سیاست تلقی کرد؛ سیاستی که می تواند سرنوشت سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی یک کشور را در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داد. تا چند سال پیش سیاستی در دستور کار قرار گرفت و آن هم کنترل جمعیت به معنی کاهش و جلوگیری از روند صعودی آن بود که حتی تا پاکت های شیرینی هم نفوذ کرد و عبارت فرزند کمتر زندگی بهتر همه جا به چشم می خورد. این سیاست تا جایی ادامه پیدا کرد که رهبر معظم انقلاب مستقیماً وارد عرصه عمل شدند و صراحتاً سیاست های کلی جمعیت را بسیار مهندسی شده و علمی ابلاغ کردند و تمامی دستگاه ها را هم ملزم به اطاعت و رعایت نمودند. اما این که چرا سیاستی مبنی بر کاهش جمعیت جمهوری اسلامی ایران در کشور رواج پیدا کرده بود جای بحث خاصی دارد که در این گزارش نمی گنجد.

کارکردهای افزایش جمعیت

امّا مسئله جمعیت آن قدر مهم شده که دشمنان جمهوری اسلامی و دشمنان نظام از ابلاغ این سیاست ها بسیار ناراحت و عصبانی شده اند؛ چرا که یکی از کارکردهای افزایش جمعیت، می تواند افزایش توان و قدرت دفاعی و نظامی جمهوری اسلامی باشد که این برای دشمنان ما خشنود کننده نیست. امروزه دیگر ما به خوبی می دانیم که هر چند دیر شده است، ولی اگر حال هم به فکر اصلاح ساختارهای جمعیتی که قطعاً بنیان آن در خانواده باید ترسیم شود، نباشیم و اقدام شایسته و بایسته ای انجام ندهیم تا سال های نزدیک آینده قطعاً در ابعاد بسیار گوناگونی به مشکل بر می خوریم. اگر روند تک فرزندی ادامه پیدا کند، نسل بعدی که فرزندان ما هستند دیگر هیچ اقوام نزدیک و فامیلی نخواهند داشت و زندگی های جزیره ای شکل می گیرد و دنیا روی تازه ای به خود می بیند. سیاست های جمعیتی آن قدر گسترده است که می تواند از زوایای متعددی مورد بررسی قرار بگیرد.

زنگ خطر سیاست های جمعیتی

زنگ خطر سیاست های جمعیتی موضوعی است که صدای همه کارشناسان را هم درآورده است و کارشناسان دغدغه مند نسیت به آن فریادهای رسایی سربرآورده اند. از طرفی هم سن ازدواج و میزان طلاق بر تحولات باروری و موالید تاثیر داشته است. میزان تجرد قطعی، افزایش میزان ناباروری، افزایش سقط جنین و فاصله طولانی فرزند آوری از دیگر عوامل موثر بر تغییر و تحول باروری و موالید در کشور به شمار می رود.

اگر میزان مجردی در کشور کاهش یابد میزان باروری به ۲٫۶ فرزند به ازای هر زن می رسد. این مساله نشان می دهد که چقدر باید روی فرهنگ ازدواج اسان و سالم کار کنیم. همچنین سه میلیون زوج نابارور در کشور داریم که اگر درمان شوند بر نرخ باروری تاثیر خواهند داشت. طبق آمار رسمی یشترین طلاق های ثبت شده نیز در پنج سال اول زندگی اتفاق می افتد که به خاطر کم بودن مهارت های زندگی است. بیشترین سنی که در آن باروری اتفاق می افتد، ۲۰ تا ۳۹ سال است ؛ فاصله بین تولد فرزند از موقع ازدواج تا تصمیم برای فرزندآوری ، سه و نیم سال و فاصله بین فرزندآوری نیز پنج و نیم سال است. بهتر است بدانیم در حال حاضر جوانی جمعیت (بالای ۴۰‌ درصد، جمعیت صفر تا ۱۴سال) که از ویژگی‌های کشورهای در حال توسعه است، در این کشورها در حال کاهش است. در ایران این شاخص در سال ۱۹۷۵ برابر ۴۴‌ درصد و از سال ۲۰۲۵ به زیر ۲۰ ‌درصد کاهش می‌یابد. در مقابل آن جمعیت بالای ۶۵سال در حال افزایش است به‌طوری که در سال ۲۰۵۰ به بالای ۲۰‌ درصد می‌رسد. کشورهای توسعه‌یافته آلمان، انگلستان، ژاپن و فرانسه و کشور در حال توسعه کره از سال ۲۰۲۵ بالای ۲۰‌ درصد از جمعیت آن ها وارد ۶۵ سالگی به بالا می‌شوند و این وضعیت برای کشورهای در حال توسعه ایران و ترکیه از سال ۲۰۵۰ و کشور پاکستان در سال ۲۱۰۰ مشاهده می‌شود.

چنانچه این روند ادامه یابد، تا ده سال آینده با بحران اقتصادی، امنیتی و فرهنگی مواجه خواهیم شد و باید برای اداره اقتصاد کشور، محتاج همسایگان مهاجر باشیم. تغییر بافت جمعیتی کشور از توابع خطرناک این سیاست است که در مقالات پیشین درباره آن هشدار دادهایم. مقام معظم رهبری در سال جاری برای چندمین بار نسبت به این موضوع مهم هشدار دادهاند و در سفر اخیرشان به خراسان شمالی هم دوباره این موضوع مهم را متذکر شدند. ایشان در بیانات دیگری فرمودند:« از سال ۷۱ به این طرف، باید سیاست را تغییر می دادیم؛ خطا کردیم، تغییر ندادیم. امروز باید این خطا را جبران کنیم. کشور باید نگذارد که غلبه ی نسل جوان و نمای زیبای جوانی در کشور از بین برود؛ و از بین خواهد رفت اگر به همین ترتیب پیش برویم؛ آن‌طوری که کارشناس‌ها بررسی علمی و دقیق کردند.»

حمایت از ازدواج

به صراحت می توان گفت عدم حمایت های دولت از مسئله ازدواج می تواند یکی از بارزترین و شاخص ترین نکاتی باشد که سیاست های جمعیتی را زمین گیر کند، اما سوال اینجاست که در حالی که مهم ترین بخش دولتی که باید به مسائل جوانان و ازدواج رسیدگی کند و هرگونه تکنیکی را پس از ارزیابی برای بهبود اوضاع ازدواج و رشد جمعیت انجام دهد، بر عهده همان وزارت ورزش و جوانان است، پس چرا در اجرا کاری از این وزارتخانه صورت نمی گیرد؟ آیا صرف تصویب قانون تسهیل ازدواج جوانان در مجلس شورای اسلامی در این مورد فایده دارد؟ آیا انتظار داریم که با تبلیغات مختلفی که از رسانه ها و سازمان‌های مردم‌نهاد و سازمان‌های فرهنگی-اجتماعی صورت می گیرد، امر ازدواج و فرزندآوری به جایی برسد؟

چگونه از جوانان انتظار داریم که به ازدواج روی آورند در حالی که نه در مقاطع آموزشی و نه از طریق رسانه‌ها فرهنگ‌سازی صحیحی در این باره انجام نمی‌شود و بدتر از آن، این که حداقل سازوکارهای پشتیبانی مالی از ازدواج جوانان فراهم نیست؟ در شرایطی که برای زندگی در کلانشهری مانند اصفهان یک زوج جوان باید حداقل ۳۰ میلیون تومان برای رهن و اجاره منزل داشته باشند، چگونه مسئولین ادعا می کنند که با وام سه میلیون تومانی به ازدواج جوانان کمک کرده‌اند؟ طرح‌هایی مانند وام ازدواج و بیمه ازدواج جوانان شاید علاجی بر ظاهر مشکلات اقتصادی جوانان باشد اما نتیجه فقط زمانی حاصل می‌شود که مقوله فرهنگ سازی ازدواج و بهبود اوضاع بیکاری و اشتغال جوان‌ها، هم‌زمان با چنین طرح‌هایی اجرایی شود.

امید است اهتمام بیشتری از سوی مسئولان صورت گیرد و بیشتر به منویات مقام معظم رهبری(مدظله العالی) جامه عمل بپوشانند.

 

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *