شهری مثل اصفهان با این قدمت در تئاتر، چطور یک سالن کاملا حرفه ای برای تئاتر ندارد؟

حسن اکلیلی کمدین اصفهانی که تئاترهای متعددی را بازی و کارگردانی نموده و در سریال‌های تلویزیونی و چند فیلم سینمایی حضور داشته است طی گفتگویی با هفته نامه کیمیای کویر در باره سالهای فعالیتش در تئاتر گفت: اگر بخواهیم به صورت سنی جوابگو باشیم حدود ۵۵ سال بوده که از هفت سالگی عاشق و سینه چاک بازیگری بودم و به نوعی در محله خود منمایاندم و عملا به صورت حرفه ای از ۱۹ سالگی مشغول فعالیت در تئاتر هستم و در زمان خدمت نظام وظیفه هم مسئولیت نمایش را در توپخانه ایران برعهده داشتم.
چه عواملی باعث میشود که بازیگری در تئاتر به موفقیت برسد؟
سخن از دل برآید/ لاجرم بر دل نشیند. اگر کسی خوب و دلنشین و در راستای مردم کار بکند حتما مردم می پذیرند و مورد اقبال و توفیق قرار می گیرد مردمی بودن در اجرا هم موثر است و مردم اگر خودشان را در صحنه ببینند با آن شخص بیشتر مهربانی خواهند کرد.
انتظار شما به عنوان یک هنرمند سرشناس مسلمان از مسئولین چیست؟
اگر بخواهیم واگویی کنیم و شما گنجایش نگارشش را داشته باشید یه مثنوی باید گلایه داشته باشیم که مسئولین بسیار نامهربان بوده اند در سالهای گذشته و بسیار به تئاتر ظلم شده و ظلم و جور به مردم شده است در این حد که قلم تئاتر که یه قلم بسیار موثر فرهنگی است از اقلام فرهنگی و سبد کالای روزمره مردم ایران به ویژه مردم اصفهان حذف شده است یعنی گفتند دیکته نانوشته نمرش بیست است برای چه عواملی از تئاتر را بیاوریم که اینها بیایند نقادی کنند و مسائلی را بگویند که ما دوست نداریم و ما هم هزینه کنیم بهتر است اصلا کور کنیم خطشان را و هر کاری کردیم ما خودمان کردیم و فکر می کنم مسئولین اون طوری که باید و شاید مدد نکرده اند.
چرا در دهه اخیر جای پیشکسوت و اساتیدی مثل شما در تئاتر خالی شده است وکمکار شده اید دلیلش را بیان می کنید؟
دلیلیش بر می گردد به اینکه تئاتر کار گرانی است و نیاز به حمایت دارد و مسئولین در معارفه همیشه از اهداف اولیه خود توسعه تئاتر را بیان می کنند که عملیاتی نمی شود و مسئولین بلااستثنا وقتی به ما می رسند مطالبه می کنند که چرا کار نمی کنید وقتی برایشان توضیح می دهیم می بینیم سوال را فراموش می کنند. من وقتی جوان بودم انرژی داشتم و ۲۴ ساعت شبانه روز را ۲۰ ساعت کار می کردم و خودم را وقف این کار کرده بودم و با پررویی پیش می بردم الان دیگر سن من اقتضا نمی کند که به همان نسبت سماجت کنم نیاز دارم که یک نازی از ما کشیده شود و به قول خودمان دلجویی بکنند و یک حمایت ضمنی هم بکنند در تئاتر مثلا در زمانی که در اوج کار خودم بودم و تا دویست هزار تماشاگر هم داشتم بلیط گیر نمی آمد خیلی اوقات بازار سیاه ایجاد می شد و این نشانگر این بود که ارتباط ما با مردم برقرار شده است ولی هیچ حمایتی نمی شد. فکر می کنم اگر تئاتر دغدغه مسئولین شود سریعا می شود برای تئاتر فکر کرد مثلا برای اجرا بستر می خواهیم سالن می خواهیم یه شهری مثل اصفهان بااین قدمت در تئاتر چطور یک سالن کاملا حرفه ای برای تئاتر ندارد این واقعا دغدغه است که باید حل شود و بعد از ما مطالبه شود که این سالن دارد خاک می خورد چرا شما فعالیت نمی کنید و فکر می کنم بشود این کار را کرد اگر باب آشتی باز شود بیایند صادقانه اعلام کنند تئاتر هم برای مردم و هم برای مسئولین مهم است و نیاز جامعه است و به همین دلیل باید برایش هزینه شود و ما هم در خدمتشان هستیم دوستان زیادی بنده داشتم که خیلیهاشان به رحمت خدا رفته اند خیلیها الان خانه نشین شده اند و خیلی جوانها طفلک ها می آیند کار می کنند بعد پشیمان می شوند که این راه را امده اند چون اگر شغل دیگری را انتخاب می کردند قطعا موقعیت بهتری را داشتند حتی اگر در شهرداری کارگر معمولی میشدند جایگاه بهتری داشتند.
چه توصیه ای به جوانان علاقمند به بازیگری (تئاتر، سینما و تلویزیون) دارید؟
ازشون می خوام که بروند در بیمارستان بخوابند و یه عمل سرپایی انجام بدهند و به یه شکلی فاصله بگیرند از این خواستگاهی که دارند و ان شاالله سلامتی کامل پیدا کنند چون ما رفتیم این راه را و فکر کنم اشتباه کردیم بروند دنبال زندگیشان و دنبال خوب زندگی کردن مگر اینکه یه حرفه کاملا پردرآمد خوب داشته باشند و فوق برنامه به بازیگری و یا تئاتر و یا کارهای فرهنگی بپردازند ولی اگر به عنوان گذران زندگی دست به انتخاب این شغل بزنند بسیار اشتباه کرده اند چون در جامعه ما جایگاهی برای این قشر تعریف نشده است و تقریبا جایگاه هنر لغ میزند و هنرمندان تثبیت نشده اند و دست به دهن هستند و درمانده شده اند و برخی ها حتی امکانات گذران زندگیشان را هم ندارند.
با توجه به نقش الگویی هنرمندان چه توصیه ای به همکارانتان برای ایفای این نقش دارید؟
از نظر اخلاقی باید کاری کنند که حرمت هنر حفظ شود و مردم از اینکه هنرمندی را در این جایگاه می بینند احساس خوبی بهشان دست دهد و دنباله رو باشند و هنرمند هم وظیفه دارد حرف مردم را انتقال بدهد و حرف دل مردم را بزند و اثرات وجودیش در بطن جامعه موثر واقع شود. بنده هم به عنوان یه عمله نمایش تمام تلاشم این بوده که به مردم احترام بگذارم تا احترامی که به من گذاشته می شود پایمال نشود و حق مطلب را در قبال مردمی که بسیار بزرگند که شاید در کره زمین مردمی به این خوبی نباشد ادا کنم. واقعا من شرمنده مردم هستم و بسیار در زندگی از مردم الهام و بهره گرفته ام و چیزهای بسیاری از مردم با مطالعات میدانی یاد گرفته ام و قصه را از دل مردم استخراج کرده ام.
صدا و سیما از یک هنرمند بزرگی مثل شما که مخاطب زیادی دارد چقدر حمایت کرده است؟
صدا و سیما به دلیل مشکلات مالی کار تولید ندارد و در مراکز هم با توجه به مشکل بزرگ ما که در یک شهرستان زندگی می کنیم (با اینکه جزو پردرامد های کشور هستیم) بسیار مظلوم واقع شده ایم و توزیع سرانه فرهنگی عادلانه نیست و ما با پول کم توانسته ایم با این محدودیتها سری توی سرها در آوریم و ما کم دیده شده ایم و به ما بی مهری شده است.
به نظر شما تفاوتی است میان بازی در مدیوم سینما و تئاتر؟
تئاتر قداست بیشتری دارد و اگر خوب کار شود جایگاه ماندگار تری دارد و ارزنده تر است و اگر جدی به آن نگاه شود به نظر من ماناست کما اینکه وقتی صحبت صدا و سیما می شود رادیو را بیشتر از تلویزیون دوست دارم و فکر میکنم تئاتر مادر است و تئاتر به نظر من جایگاه بهتری دارد منتها برای شخص خودم را می گویم و اینکه الان تئاتر در کجا قرار دارد و به نسبت سینما چه برخوردی با آن می شود حکایتش کاملا
جداست ولی به طور کلی اگر از من بپرسند ترجیحا می گویم می خواهم تئاتر کار
کنم.
مشکل عمده تئاتر اصفهان به نظر شما چیست؟
ببینید جالب است اگر ما بگوییم ما آدمهای لطیفی هستیم و حالت پرنده ای را داریم که اگر قهر کند دیگر نمی خواند می خواهم بگویم آدمهای بزرگی، من که نه بزرگترهای ما اینها قهر کرده اند رفته اند تو لک، تو خودشان و کنج عزلت گزیده اند و اصلا دیگر نا امید شده اند برای اینکه بیایند میدان باید رسیدگی شوند بندگان خدا خیلی هاشان بیمه نیستند و کم لطفی شده به بزرگان و انگیزه ای برای کار وجود ندارد. به نظر من اول باید متولی تئاتر را مشخص کرد آقایان بیایند گزینش شوند و تعدادی برای تئاتر شهر انتخاب شوند امکانات مالی و آسایش هم فراهم شود بعد شما می بینید چه کارهای قشنگی انجام می دهند ولی اینکه درمانده باشد و وسط نمایش فکر مشکلاتش باشد نمی تواند حضور ذهن داشته باشد و نمی تواند حس بگیرد و حسی را انتقال
دهد.
اگر نبودن تئاتر را بحران تلقی کنیم و به عنوان یک ابزار فرهنگ ساز تلقی شود می بایست تمام مسئولین دست و آستین بالا بزنند و به نظر من واجب است همه معطوف شوند و دست به دست هم بدهیم و چراغ تئاتر را روشن کنیم که این خودش تولید کار می کند و نشاط جامعه افزایش می یابد و این خدمت به فرهنگ این مملکت است البته الان دیر است ولی اگر دیرتر شود دیگر کاری نمی شود کرد و مکتب اصفهان رو به نابودی است و باید فکری شود که اگر فکری به حال تئاتر شود منافعش هم عالمگیر است.
برای آخرین سوال کار جدید شما چیست؟
من یک کاری را برای صدا و سیما دارم به عنوان تماشاخانه که به تعدادی از نمایشهای سنتی با سوژه های متفاوت مثل حج، وقف و ازدواج و … می پردازد که هر کدام قصه و موضوع خوبی را پیگیری می کند البته صدا و سیما امکاناتش محیا بشود و بحث مالی حل شود ان شااله شروع به کار می کنیم.
«محمد حاجیان»

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *