الزامات مدیریت جهادی
۳۰۳ایثار وگذشت
ایثارامری لازم از سوی مسئولین مدیران و رهبران: رهبران جامعه مسؤولیت سنگینتری دارند. چون به خوبی وضع جامعه وکار گزاران وزیر دستان را درک میکنند که چگونه نیازمندان در فقر شدید و مرگ آوری زندگی میکنند و آنها وظیفهای که بر دوش دارند از افراد عادی جامعه سختتر و سنگینتر است. ایثار به معنای «برگزیدن، دیگران را بر خویش مقدّم داشتن و مانند آن است»
در اصطلاح عبارت است از «بخشش به کسی در مورد چیزی که خود فرد به آن نیازمند است نراقی،ملامهدی،جامع السعادات،تعلیق و تصحیح سید محمد کلانتر،مؤسسه الأعلمی للمطبوعات بیروت، ج ۲، ص ۱۲۲
ایثار در قرآن، به دو گونه «مثبت»و «منفی» بیان می شود.
معروف ترین آیه «ایثار مثبت» که اصولاً به «آیه ایثار» شهرت دارد، آیه ۹ سوره شریفه حشر است که می فرماید: «و یؤثرورن علی انفسهم و لوکان بهم خصاصه» یعنی: «و آنان را برخودشان بر می گزینند هر چند بدان محتاج باشند». و ایثار جز با کرامت نفس وبزرگ منشی امکان ندارداستاد علامه «جوادی آملی» در تعریف «کریم» می گوید: «روح بزرگوار و منزه از هر پستی را کریم گویند.» و مولای متقیان حضرت علی(ع) می فرماید: «الکرم الیثار العرض علی المال: یعنی کریم، با مال، ایثار آبرو می کند.» ایثار و گذشت راهی است که چه زن و چه مرد، می توانند با طی آن، به کرامت برسند، پس این راه، راهی است پیمودنی. اگر کسی به مرز کرامت رسید، عبادت های او هم، رنگ دیگر پیدا می کند و روحاً کریم
می شود.»
-۴-۳معنویت گرایی
امروزه توجه به مقوله معنویتگرایی در حال گسترش به همه حوزههای مطالعاتی مدیریت و سازمان در فرهنگها و کشورهای مختلف است یافته های امروزه تأثیرگذاری معنویتگرایی در بسیاری قلمروها و حوزههای علمی،همچنین بر مدیریت و سازمان،غیر قابل انکار
است.
دلائل سودمند بسیاری برای بررسی رابطه معنویت و مدیریت وجود دارد: یکی از آنها تأثیری است که معنویت بر رفتار مدیریتی دارد و دیگری، دورنمای کارِ توأم با معنا است که یکی از بیت الغزلهای مدیریت جهادی
است.
اکنون نزدیک به سه دهه است که بسیاری از متفکران اصیل و جدی غرب، متوجه مشکل شده اند. فروپاشی کمونیسم، به بن بست رسیدن روشهای سرمایه داری و نظریه های گوناگون مدیریت، افول فلسفه های ظاهرفریب و رنگارنگ، برخی متفکران غربی را به تأملی جدی واداشت و این همه، آغازی برای بازگشت به معنویت شد.
بشر غربی چند صد سال زندگی خودش را با این مبانی ساخت، مبانی چون امانیسم، سکولاریزم، لیبرالیزم، راسیونالیسم، ساینتیزم که همهی این ها به ماتریالیسم یعنی مادیگری بشر غربی میرسد.اما کم کم سراغ معنویت آمد اما کدا م معنویت ،معنویتی که بجای آب زلال سراغ آب گل آلود رفت ،طبیعی است که معنویت خواهی بشر غربی را با ابتنا بر همین اومانیستی میتوان به سمت و سوی تولید فرقههای نوپدید مدیریت پیدا کرد واگر این نوع مدیریت نبود، بشر غربی به سمت اسلام و تشیع گرایش پیدا می کرد . برای پی بردن به تفاوت میان معنویات دینی و نوپدید باید به مبانی آن دو توجه کرد، اولین ، مهمترین و ذاتی ترین تفاوت این است که فرقههای نوپدید کاملاً اومانیستیاند در حالیکه معنویات دینی، خدا محور است. برای تشخیص این معنا باید به غایات و اهدافی که این دو معنویت ارائه میکنند، نگاه کرد. فرقههای معنویت گرای نوپدید چهار غایت اصلی را برای بشر عرضه
میکنند:
۱-دستیابی به تواناییهای روح و قوای باطنی
۲- شادی و شاد زیستن
۳-آرامش
۴-درمان
دومین تفاوت این است که فرقههای معنویت گرای نوپدید، سکولار و در نتیجه اباحی گرا هستند ، آنها به پیروان خود آزادباش میدهند و هیچ خط قرمزی برای آنها قائل نیستند
علی اصغر بیگی پژوهشگرحوزه ودانشگاه