اصول اساسی تربیت فرزند اصل هشتم: انتظار در حد توانایى

صدیقه ایروانی

قبول کارى که در حد توانایى فرزند است اینجا مسئله مهم این است که در پذیرش یا عدم پذیرش کار فرزند و توانایى و استعدادش مورد توجه قرار گیرد مبادا ما از دو برادر یک انتظار داشته باشیم نه در درس خواندن نه در امور دیگر،ممکن است فرزندى از استعداد اجتماعى بیشتر بر خوردار باشد،توانایى ارتباطى بیشترى داشته باشد و دیگرى از توانایى کمتر،ممکن است یکى نمرات درسى بالاترى کسب نماید و دیگرى نمرات پایین تر،در حالى که شرایط مادى،خانوادگىو…یکسان داشته باشند و این امرى طبیعى خواهد بود زیرا یکى از استعداد بیشترى برخوردار است و دیگرى از استعداد کمتر،یکى در شرایطى بوده که استعدادش شکوفا شده و دیگرى در شرایطى بوده که استعدادش به شکوفایى نرسیده است که بخش عمده این امر در ارتباط با والدین است شرایط اخلاقى والدین،تجربه و بى‏تجربه بودن آنهادر امر تربیت فرزند،دانایى و نادانى آنها در نیازهاى کودک،فرصت و اختصاص زمان مناسب به ارتباط با فرزند و یا کمبود فرصت و زمان مناسب براى ارتباط و …هر یک از این موارد مى تواند در بروز توانایى فرزند ما مؤثر واقع شود در هر حال اگر مناسب با توانایى و استعداد و قوه و قدرت کارى را فرزند ما انجام داد باید از او پذیرفت و اگر کمتر از توانایى کار کرد باید علت یابى نمود که چرا از تواناییش استفاده نکرده،چه مانعى بر سر راه او بوده است و با شناسایى مانع و بر طرف کردن آن،امکان استفاده کامل از توانایى را براى او فراهم آورد.

 اصل نهم : کارطاقت فرسا از او نخواستن

کار سنگین از کودک خواستن باعث مى شود که او نسبت به خود و توانایى خود مأیوس شود،زیرا او فکر مى کند آنچه از او خواسته شده است را باید بتواند انجام دهد و عدم موفقیت موجب تحقیر و شکست شخصیت او خواهد شد و این تحقیر زمینه هاى عدم شکوفایى استعداد او را در بر خواهد داشت والدین باید مراقب باشند کارهایى را به فرزندشان محول کنند که در حد توانایى آنها باشد و در جریان انجام کار نیز آنها را یارى کنند و براى انجام صحیح کار فرزند خود را راهنمایى نمایند تا موفقیت آنها امکان رشد و بروز استعدادو تواناییهاى فرزند را باعث گردد.

 

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *