اصل سی و یکم: توجه به نیازهاى فرزند(۹)

صدیقه ایروانی

امام صادق(ع) مى‌فرمایند: «اِذا اَصَبْتَ الدَّهَن فىِ یَدِکَ فقلْ اللّهم انّى اَسأَلُکَ الزَّیْنَ وَ الزّینَه»
«هنگام روغن زدن به موى سر، بگو بار الها! از تو درخواست زیبایى و زینت دارم.»
ببینید فکر پیشرفته امام صادق(ع) را! وقتى جوان فطرتا نیازمند زیبایى و خودآرایى و زینت است، نمى‏فرمایند روغن به سر زدن براى جوانان ما یک مسئله شده؛ در حالی که در بسیارى از جاها این کار را مانع مى‏شوند یا به دیده دیگرى به این مسئله مى‏نگرند؛ این نیاز طبیعى جوان است.
على(ع) و قنبر جوان
این رفتار على(ع) یک درس ماندگار در تاریخ است. توجه کنید: امام محمدباقر(ع) فرمودند: على(ع) در دوران خلافت براى معامله با غلام خود، قنبر، به بازار بزازها رفت. به مرد کاسبى رسید. پرسیدند: دو لباس دارى به من بفروشى؟
مرد کاسب گفت: بلى. اى پیشواى مسلمین جنسى که احتیاج دارید نزد من موجود است.
حضرت وقتى متوجه شدند که مرد کاسب او را شناخته، معامله نکرد و از در دکان او گذشت و مقابل مغازه بزاز دیگرى که جوان بود، توقف کرد و دو لباس خرید. یکى را به سه درهم و دیگرى را به دو درهم. پس به قنبر فرمودند: سه درهمى را تو بردار و دو درهمى را من برمى‏دارم.
قنبر گفت: شایسته است سه درهمى را شما که خلیفه مسلمین هستید و منبر مى‏روید و براى مردم سخن مى‏گویید، بردارید.
حضرت فرمودند: تو جوانى و مانند سایر جوانان به تجمل و زیبایى گرایش دارى؛ به علاوه من از خدا حیا مى‏کنم که لباسم از تو بهتر باشد؛ زیرا از پیامبر(ص) شنیدم که فرمودند به غلامان همان لباس را بپوشانید که خود مى‏پوشید و همان غذا را بخورانید که خود مى‏خورید.
حقیقت این است که در باب جوانى مطلب زیاد است و از حوصله این نوشتار خارج؛ علاقه‏مندان مى‏توانند به کتبى که در این‌باره به رشته تحریر درآمده، مراجعه کنند و ما به همین اختصار بسنده مى‏کنیم.

 

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *