خانواده تئاتر سقفی می خواهدکه همه زیر آن جمع شوند

خانواده کنار خیابان تشکیل نمی شود یک سقف می خواهد، تئاتر هم یک سقفی می خواهد که همه جمع شوند
مهدی شهداد بازیگر اصفهانی که تئاترهای متعددی را بازی و کارگردانی نموده و در سریال‌های تلویزیونی و نمایشهای رادیویی و … حضور داشته است طی گفتگویی با هفته نامه کیمیای کویر در باره ی سالهای فعالیتش در تئاتر گفت:
در ابتدا من سلام عرض می کنم خدمت خوانندگان محترمی که در حال خواندن این جملات هستند و تشکر می کنم از شما که در این وانفسای هنر تئاتر این شهر به فکر تئاتر هستید و آمده اید سراغ بر و بچه های تئاتر و خانواده نسبتا بزرگ تئاتر این شهر، عرضم به خدمت شما اگر که قبل از سال ۱۳۵۱ را حساب نکنیم من از ۵۱ تا حالا به صورت شبانه روزی، مستمر، پیگیر و پرتلاش (اگر که قابل باشم) در عرصه تئاتر (چون هنوز خودم را طلبه تئاتر می دانم) فعالیت داشته ام فعالیت های من هم اگر که حمل بر خودستایی نشود کمتر کسانی هستند که در این شهر از نظر هنر نمایش دارند به جهت اینکه من هم در امور اجرایی خیلی کار کرده ام هم در امور هنری، در امور اجرایی مثل مسئولیت تئاتر استان، مسئول انجمن نمایش، دبیر شورای نمایش و … و در بخش هنری هم کارگردانی کرده ام، نوشته دارم، بازی کرده ام، طراحی صحنه و گریم، کف صحنه جارو کرده ام و … در ژانرهای مختلف تئاتر هم کار کرده ام و بسیار نمایش رادیویی کارکرده ام در زمینه فیلم هم سریالهای زیادی کار کرده ام به همین علت کمتر کسی هست که در هر دوبخش هم اجرایی و هم هنری فعالیت داشته باشد.
شما در رادیو و تلویزیون فعالیت زیادی دارید ولی چه چیز باعث شده در سالهای اخیر در زمینه تئاتر کم کار شوید؟
البته در دهه اخیر من کار تئاتری داشته ام ولی به خاطر این که به سمت نمایش رادیویی و سریالها کشیده شدم شاید در تئاتر کمتر حضور پیدا کردم عرضم به خدمتتان قصه تئاتر شهر من قصه مظلومیت هنر است الان کنار زاینده رود خشک نشسته ایم تئاتر شهر من هم همینطور است گهگاهی خشک شده و گهگاهی کمی آب داشته و گهگاهی پرخروش بوده و جاری و باعث سرزندگی بوده است که این دوبخش دارد بخشی از آن به مسئولین و بخش دیگر به اهالی تئاتر بر می گردد چون بی انصافی است اگر فقط یک طرف را مقصر بدانیم مثلا ما کمتر مدیرکلی داشته ایم که بیاید روی چمن بشیند و با مهمانهایش نمایش خیابانی ببیند و مدیرکلی هم داشته ایم که گفته بروید در عروسی ها تئاتر اجرا کنید هر دو تا را داشته ایم از این طرف اهالی تئاتر هم مقصرند به خاطر اینکه نمایشهایی روی صحنه می آید که آن ارتباطی که باید، با مخاطب برقرار نمی کند در نتیجه یک جوری مردم زده می شوند گاهی آدمهایی مثل من، آنهایی که سابقه ای در تئاتر این شهر دارند که تعدادشان هم زیاد است بعضا به خاطر مشکلات اقتصادی کناره گیری کرده اند، بعضا به خاطر عدم اطلاعاتشان از تئاتر روز خودشان را نتوانسته اند وفق بدهند و خود به کنار رفته اند، بعضا به خاطر توانایی جسمیشان کناره گیری کرده اند، بعضا به خاطر مشکلات خانوادگی که دارند، نمی شود گفت که همه به خاطر مسئولین که بی توجه بوده اند کنار رفته اند ولی خیلی جای خوشحالی هست که در حال حاضر جوان های پر استعداد، خلاق، تحصیل کرده، پرشور و هنرمند فعالیت می کنند و باید یک بستری برایشان آماده شود که اولا ما را نبینند که به چه صورتی کناره گیری کردیم و مایوس شوند ثانیا میدان برایشان واقعا باز باشد تا چراغ تئاتر این شهر خاموش نشود.
این را باید اضافه کنم که بعضی ها هم دلسرد شده اند چون میدانید هنرمند، (البته گفتم من خودم را هنرمند نمی دانم و طلبه تئاتر هستم) خیلی ظریف بین است و کوچکترین ناملایماتی که ببیند بلافاصله دلسرد می شود و کنار می رود.
مثلا من یک نمایشنامه می نویسم و می برم اداره ارشاد و در ارشاد شورای نظارت می خواند و به من مجوز تمرین می دهد مشکل همینجا شروع می شود جایی برای تمرین ندارم اگر یکماه دنبال جا بگردم و پیدا نشود دیگر تمام است و کار رها می شود. حالا اگر جا پیدا کردم بعد می آیم بازیگرهایم را انتخاب می کنم به مجردی که چه به بازیگر چه نابازیگر یک نقش تحویل دهم اولین سوالش این است که چند ماه با من کار دارید و بلافاصله بعدش می گوید چقدر به من پول می دهید من چطور تامین بودجه کنم حالا اگر بگویم بعد از اینکه تمرین کردیم و آماده شد متنمان را به تالار هنر می دهیم و اگر در شورای خودش تایید شد یک بودجه ای به ما می دهند که به نسبت تقسیم می شود هیچ کس قبول نمی کند و این ماجرا در مورد حوزه هنری هم صدق می کند فقط می ماند اداره ارشاد که آن هم بودجه ای ندارد چون ۸۰ درصد بودجه در تهران هزینه می شود و مابقی بین بقیه استانها تقسیم
می شود.این را هم باید گفت مشکلاتی که روی سر تئاتر اصفهان ریخته شده است از قبل روی همدیگر انباشته شده است مثلا یه مدیرکل یا نخواسته یا نتوانسته این مشکلات را رفع کند و رها کرده و رفته طرف هنرهای فردی و مشکلات روی هم انباشته شده است که اگر از دیرباز یک محلی مثل تئاتر شهر تهران داشتیم که همه چیزهایش درست بود و در اختیار اداره ارشاد بود خیلی مشکلات حل می شد مثلا برای یه نمایش هزینه هایی می شده ولی چون برای نگهداری آکساسوار و … مکانی وجود نداشته همه از بین رفته و برای نمایش بعدی دوباره همان هزینه ها تکرار شده است و می شود گفت به خاطر عدم مدیریتی است که از دیرباز بر تئاتر اصفهان حاکم بوده است و باعث به وجود آمدن فاجعه در تئاتر اصفهان شده
است.
تئاتر بدون بیننده تئاتر نیست و تئاتر برای جذب بیننده جا می خواهد البته برای حل این مشکل تئاتر خیابانی به وجود آمد که البته این تجربه هم، موفقِ موفق نبود.
حالا به نظر شما راهکار حل این مشکل چیست؟
این راهکار، کار یک روز و دو روز نیست یک تلاشی شد قبلا و تالار فرشچیان ساخته شد اولا این سالن هیچ استاندارد تئاتری ندارد ثانیا اینکه در حال حاضر به خاطر مشکلات اقتصادی اجاره داده اند و ماباید برویم آن را از کسی که در اختیارش هست اجاره کنیم. پس معضل اصلی تئاتر نبود سالن است که البته همه مسئولین همین را می گویند شاید هم بخواهند کاری انجام دهند ولی نمی شود، یا عوض می شوند یا بودجه نیست و … ببینید خانواده کنار خیابان تشکیل نمی شود یک سقف می خواهد دقیقا این مشکل تئاتر است تئاتر یک سقفی می خواهد که همه جمع شوند و آنجا فعالیت کنند و آن موقع ما اهالی تئاتر هم باید به سمت نمایشهایی برویم که مردم پسند و به روز باشد چون نیاز مردم ما تئاتر مردمی به معنای واقعی کلمه است که هماهنگ با فرهنگ بومی ما باشد البته تعبیر به عقب افتاده بودن نشود. بخشی از دغدغه ما هم این است که اگر تئاترمان محتوا نداشته باشد اصلا آب داخل هاون کوبیدن است منتها این محتوا نباید بین کاغذ زرق و برق پیچیده شود که تماشاگر تازه بخواهد لایه لایه آن را کنار بزند و تازه بفهمد که اصلا این ساندویچ گوشت دارد یا نه. این محتوا نباید زیاد راحت و عریان باشد نه اینکه تماشاگر برای فهمیدن آن از لحاظ فکری صدمه
بکشد.
توصیه شما برای جوانهایی که می خواهد وارد حرفه بازیگری شوند چیست؟
در درجه اول کسب دانش و مطالعه، البته برای بعضیها امکان تحصیلات دانشگاهی وجود ندارد و اگر خواستند به صورت تجربی وارد این کار شوند باز هم مطالعه مهمترین مورد است که کتابهای زیادی راجع به هنر تئاتر وجود دارد، من در صحبتهای قبلی گفتم بعضی از همسن های من با توجه به عدم دانش نسبت به تئاتر روز خودشان را کنار گذاشتند البته نباید جوانها بخواهند یک روزه ره صد ساله بروند مثلا بعضا
می گویند من دو تا نمایش دستیار کارگردان بوده ام که بهشان می گویم قبل از دستیاری چه کار کرده اید می گوید هیچی، فقط علاقه داشته ام می گویم حالا علاقه داشتید و مطالعه، دو بار دستیار بودن کافیست برای کارگردان شدن؟ یا علی را می خواهد ولی چه شکلی گفتن یا علی هم مهم است یک موقع از دل یا علی می گویی ولی یک موقع زبانی یا علی می گویی آن علی که از دل بگویی فرق نمی کند نیت چه باشد علی هم مدد می کند البته در آن دلی مطالعه، تجربه و ..
. است.
شما در زمینه رادیو و تلویزیون هم فعالیت زیاد کرده اید استقبال مردم در آن زمینه ها چطور بوده است؟
نمایشهای رادیو چون سهل الوصول است مثلا مغازه دارها به من خیلی گفته اند اولین کار بعد از بالا کشیدن کرکره مغازه پیچاندن پیچ رادیو است و همانطور که دارد کار می کند رادیو گوش می دهد. به نظر من اول تئاتر بعد رادیو و آخر هم فیلم، چون تئاتر به صورت مستقیم با مخاطب به صورت زنده ارتباط دارد و نمایش رادیویی با تخیل شنونده در ارتباط است و شنونده را از کانال تخیل با نمایش سهیم می کند که باعث ماندگاری آن می شود که البته تئاتر هم بیشتر این مورد را دارد چون به صورت فیزیکی بازیگر را می بیند و مخاطب با او همزادپنداری می کند ولی در فیلم این خصوصیت را کمتر دارد چون همه چیزها را در اختیار بیننده به صورت لقمه جویده می گذارد. پس رادیو با تخیل و تئاتر با تفکر مخاطب ارتباط دارد.
انتظار شما به عنوان یک هنرمند مسلمان از مسئولین چیست؟
فکر کنم در لابلای صحبتهایم گفتم، همانطور که عرض کردم مشکلات انباشته شده روی هم و باید حل شود آقای دکتر ارزانی مدیرکل جدید چند ماهی بیشتر نیست که آمده اند از ایشان انتظار هم داریم و انشااله همت می کنند و باشناختی که از ایشان داریم فردی هستند بسیار با فرهنگ و پرتلاش و دوست داشتنی که در این زمینه اطلاعات زیادی هم دارند امیدواریم وضعیت اقتصادی به صورتی شود که بتواند کمک کند به آقای دکتر که انتظارات جامعه تئاتر را برآورده کند چون اگر کاری بخواهد انجام شود و ابزار لازم در اختیار نباشد یا به سختی به دست بیاید نمی توان کاری کرد ولی انتظار داریم وامید داریم که کارهای خوبی انجام
شود.
برای آخرین سوال کار جدیدی که دارید چیست؟
همین الان که داشتم می آمدم خدمت شما آقای عزیزالهی، از دوستان قدیمی که کارهای خوبی با هم انجام داده ایم گفتند یک متنی راجع به زندگی شهید مدرس نوشته اند که در یک مسابقه ای هم مقام آورده و قرار شد دست بگیریم و کار کنیم، در رادیو هم کمافی السابق در حال فعالیت هستیم.
توصیه آخر به جوانها این است که دلسرد نشوند چون تئاتر هنری پویاست و مادر همه هنرهاست و به همین خاطر دریاست کسی به ساحلش نمی تواند برسد یا خیلی سخت می رسد چون تئاتر علم است و هر روز در حال به روز شدن است و باید هم کسب دانش کرد و هم کسب
تجربه.
«محمد حاجیان»

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *