انتخاب آگاهانه؛ راهکار پیشگیری از طلاق

پروانه شریفی

در سال‌های اخیر همواره شاهد افزایش میزان طلاق و کاهش میزان ازدواج بوده‌ایم. دلایل مختلفی برای افزایش طلاق برشمرده می‌شود، اما تمامی این دلایل به نداشتن مهارت‌های لازم برای مدیریت بحران و ایجاد تفاهم بر می‌گردد.

در گذشته‌های نه چندان دور زندگی مشترک افراد دوام طولانی‌تری داشت و طلاق به‌ندرت اتفاق می‌افتاد. اما امروزه در عصر بی‌ثباتی اقتصادی، افزایش ابتلا به بیماری‌های روانی، فشار وارده از سوی رسانه‌های اجتماعی و … طلاق دیگر امری غیرعادی تلقی نمی‌شود و به‌ویژه در خانواده‌هایی که زن و شوهر مدام با نگرانی‌های مالی قابل توجه و عدم سازگاری با یک‌دیگر مواجه‌اند، این امر تقریباً اجتناب‌ناپذیر است. حتی همسرانی که بسیار متعهد و به اصول اخلاقی پایبند هستند نیز ممکن است به دلایل مختلف ناگزیر از طلاق شوند. برای بررسی بیشتر این موضوع با آمینه سادات طباطبایی کارشناس ارشد روان شناسی بالینی و مشاور خانواده هم صحبت شده‌ایم. در بخش دوم این گفتگو با ما همراه باشید:

طلاق‌هایی که بعد از زمان کوتاهی از ازدواج اتفاق می افتد یکی از دلایل ترس جوانان از ازدواج تبدیل شده است، در این مورد توضیحی دارید؟

البته طلاق نیز مانند دیگر آسیب‌های اجتماعی راه‌های پیشگیری دارد و چه بهتر که جوانان در سنین پایین‌تر مهارت‌های زندگی، مهارت‌های تاب آوری و فنون ارتباطی و در سنین ازدواج مهارت‌های پیش از ازدواج را فرا بگیرند. هدف خود را از ازدواج مشخص کنند به توافق‌های فرهنگی، اقتصادی، نگرش‌ها و ارزش‌ها توجه بیشتر کنند و انتخاب‌های آگاهانه داشته باشند. هر زمان وارد رابطه‌ای به قصد ازدواج شدند اصول رابطه را حفظ کنند و از مشاوره‌های پیش از ازدواج بهره بگیرند. این روش‌ها در پایداری زندگی مشترک بسیار مؤثر است و جای نگرانی ندارد.

تحقیقات نشان داده، طلاق در شهرها و قشر تحیل کرده رو به افزایش است، به نظر شما چه دلایلی دارد؟

در این اقشار با توجه به فرهنگ، فرایندهای اجتماعی، تحصیلی و سطح اقتصادی، توقعات و انتظارات از یک ازدواج چیزی بیشتر از پتانسیل‌ها و کارایی اصلی ازدواج است و این به آن معنا نیست که آن‌ها طلاق را امری مقبول بدانند بلکه در صورتی که در ازدواج به کلیه نیازها و خواسته‌های خود نرسند ترک این رابطه را جهت ایجاد یک رابطه بهتر ترجیح می‌دهند. در ضمن داشتن تحصیلات پیش بینی کننده یک زندگی زناشویی خوب نیست. این امر هم مانند دیگر مهارت‌ها احتیاج به آموزش و تمرین دارد و سن، جنسیت، تحصیلات، سطح اقتصادی و… نمی‌شناسد.

زوج‌هایی که زندگی خود را با عشق شروع کرده‌اند، بعد از مدتی به طلاق فکر می‌کنند، به نظر شما ازدواج آگاهانه کمرنگ نشده است؟

بله، یکی از دلائل آن می‌تواند عدم انتخاب و شناخت آگاهانه نسبت به این امر باشدکه توجه ویژه به آموزش‌های پیش از ازدواج و تعیین معیارهای یک همسر مناسب را با توجه به نوع شخصیت، ارزش‌ها، تفکرات، توافقات فرهنگی و…می‌رساند. ولی در کل ازدواج و زندگی مشترک مانند یک باغ می‌باشد که برای سرسبز ماندن احتیاج به رسیدگی و توجه مستمر از جانب زوجین را دارد و در صورت بی توجهی، طراوت و شادابی خود را از دست می‌دهد و به مرور زمان خشک می‌شود. تا باغ زندگیمان به خشکی نگراییده طراوت را دوباره به آن هدیه کنیم.

تمکن مال زنان به عنوان یکی از عوامل طلاق مطرح شده، این مسئله درست است و چه باید کرد؟

این امر در پژوهش‌های اخیر به عنوان علت طلاق اثبات نشده ولی استقلال مالی یک زن ممکن است او را ترغیب به رهایی از یک رابطه پر تنش کند. زنان قبل از هر گونه تصمیم گیری باید توجه کنند که هدف اصلی آن‌ها از ازدواج چه بوده و فقط در یک ازدواج هدف تأمین مالی است؟ با توجه به روحیات یک زن عواملی چون حمایت، عشق، علاقه، احساس مسئولیت و همکاری از جانب مرد به او احساس آرامش و تعهد به زندگی می‌دهد که مردان نیز باید به این امر توجه ویژه داشته باشند.

تلنگر

تکیه بر اصل انتخاب آگاهانه و عاقلانه در ازدواج موضوعی است که باید به آن توجه شود؛ به‌وجودآوردن این امر مهم نیز محصول امروز و اینکه در لحظه ایجاد شود؛ بلکه به مرور زمان باید شکل بگیرد، نقش محوری آموزش از طریق ابزارهای گوناگون مثل رسانه، آموزش عالی و حتی مدارس و از همه مهم‌تر خانواده غیرقابل انکار است، اگر ما بتوانیم الگوی روابط صحیح را به جامعه جوان و نوجوان خود پیش از رسیدن به سن ازدواج آموزش و نشان دهیم، آن‌ها سعی می‌کنند تا حد امکان در انتخاب خود بر مبنای عقل حرکت کرده و در مراحل اولیه حدالمقدور احساسات را دخیل نکنند؛ در عین حال نیز اگر سواد رسانه‌ای افراد را افزایش دهیم و آنها را در برابر موج‌های اجتماعی و فرهنگی رسانه‌ای آشنا کنیم می‌توانیم تا حدودی جامعه را در برابر آسیب‌های عصر فناوری اطلاعات واکسینه کنیم، این پیشنهادات چندان آرمان‌گرایانه به نظر نمی‌آید و تنها نیازمند عزم جدی است، عزمی که به خودی خود باعث افزایش ضریب امنیت روحی همه افراد و به‌ویژه زنان خواهد شد.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *