فراموشی استعدادها در سایه چشم و هم چشمی

پروانه شریفی

هر کودکی بر اساس عوامل ژنتیکی و محیطی و سایر عوامل شناخته شده و نشده، استعداد یا استعدادهای خاص خود را دارد و هرگاه این استعدادها شناسایی و شکوفا شوند، فرد می تواند بیش از گذشته برای خود و جهان مفید باشد. اوقات فراغت زمانی است که متعلق به فرزند شماست از این رو کودک باید بتواند به کارهایی بپردازد که به آن‌ها علاقه‌مند است با این حال برنامه ریزی برای استفاده از این زمان ارزشمند بدون نظارت و همراهی بزرگسالان امکان پذیر نیست. در ادامه با امینه سادات طباطبایی کارشناس ارشد روان شناسی بالینی به گفتگو نشسته ایم، با ما در بخش دوم این گفتگو همراه باشید.

بشتر مادرها ترجیح می دهند فرزندشان در تابستان هم به کلاس های تقویتی دروس مدرسه برود، به نظر شما این اقدام درستی است؟

در تابستان باید زمان بیشتری را برای تربیت فرزندان گذاشت چون در طول سال تحصیلی با توجه به حجم دروس و تکالیف مدرسه این زمان کمتر فراهم است . در جامعه کنونی با توجه به ازدیاد خانواده های تک فرزندی و کم شدن روابط فامیلی با یکدیگر فرزندان از نظر مهارت ها و روابط اجتماعی در موقعیت خوبی قرار ندارند و این زنگ خطری برای آینده آنان می باشد و بهتر است بستر های دید و بازدید و فعالیت های اجتماعی بیشتر فراهم شود.

چه بهتر که بر روی مهارت های ارتباطی، کنترل استرس، خودآگاهی و… کار شود، در این راستا کارگاه های روانشناسی کمک کننده است. فعالیت های ورزشی در ضمن اینکه ارتقاء دهنده سلامت جسمانی می باشد در ارتقاء سلامت روان نیز نقش مؤثری دارد. کتاب و کتابخوانی نیز نباید فراموش شود.

کارگاه های ارتقاء مهارت های فنی نیز در حد نیاز فرد و برای آشنایی با بازار کار و سنجش تخصص و علاقه خیلی خوب است. به هر حال اگر دانش آموزی در زمینه درسی با مشکلی روبرو باشد باید آن در طول تابستان حل شود و در سالهای پایانی دوره متوسطه است که اهمیت مطالعه دورس تخصصی مدرسه بیشتر می شود و بهتر است در سال های آغازین تحصیل تمرکز بیشتر بر روی افزایش مهارت ها و لحظات لذت بخش باشد.

چشم و هم چشمی چندسالی است که به این موضوع نیز سرایت کرده و والدین به اصطلاح برای کم نیاوردن جلوی اقوام و دوستان بدون در نظر گرفتن علایق کودک اقدام به ثبت نام انواع کلاس ها می کنند، در این مورد برایمان توضیح دهید.

هر فردی شخصیتی مخصوص به خود دارد و این اوقات مختص به خود فرد و طبق علاقه و میل او می باشد و والدین صرفاً نقش مشاور و مدیر را دارند. اینگونه والدین هدف را فدای وسیله می کنند. هدف اصلی از اوقات فراغت یافتن یک انرژی مضاعف برای شروع فعالیت و نیز بهبود آینده فرد از نظر اجتماعی جسمانی و روانی می باشد و در این راستا کلاس ها صرفاً به عنوان وسیله ای برای رسیدن به این هدف است.

برای مثال والدین نمی توانند فرزنشان را که نه علاقه و نه استعدادی در زمینه موسیقی دارد به اجبار به کلاس موسیقی مورد علاقه خودشان بفرستند زیرا هیچ بازدهی خوبی در این زمینه وجود نخواهد داشت. و حتی فرد دچار اضطراب و افسردگی می شود.

کلاس ها فشرده با تنوع مختلف به نوعی کودکان را دچار افسردگی کرده است. این موضوع را قبول دارید و باید چه کرد؟

در این زمینه بیشترین چیزی که مشکل ساز است فشرده بودن کلاس ها و عدم فراغ بال برای کودکان است. تنوع زیاد هم باعث ازدیاد تکالیف و سردر گمی می شود. در این جا دیگر واژه ای به نام اوقات فراغت معنی نمی دهد. کودکان بر اثر خستگی دچار افسردگی می شوند زیرا داشتن استراحت مناسب، خواب صبحگاهی متعادل، گردش های خانوادگی و دوستانه در بهبود روحیه آن ها بسیار مؤثر است.

ازدیاد کلاس ها و زمانبندی حضور به موقع و انجام تمرین ها باعث ایجاد اضطراب در کودکان می شود. رعایت تعادل در هر زمینه ای بسیار مهم است و از افراط و تفریط باید پرهیز کرد. و حتما لازم نیست همه اوقات فراغت کودکان با کلاس پر شود. زمانی را باید به خواب و استراحت گردش در فضاهای سبز و پارک ها بازی های گروهی(مار و پله، خط و نقطه و…)اختصاص داد که خود اثر مهمی در بهبود روابط خانوادگی و سلامت روانی کودکان دارد.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *