مدیریت نوآوری در دانشگاهها لازمه پیشرفت شتاب افزای کشور

سخنان دلسوزانه،حکیمانه ومدبرانه اخیر مقام معظم رهبری
(مدظله العالی) درباره شتاب بخشیدن به پیشرفت در دانشگاهها وپیمودن مسیرپژوهش وترقی با همتی بیشتر در راستای ارتقای خروجیهای پژوهشی به خوبی بیانگر نقش بسیار مهم وحیاتی دانشگاهها در افزایش کیفیت شاخصهای پیشرفت کشور است.در دنیای سراسر تحول امروزه همراه با تغییر و تحولات بسیار زیاد فناورانه که هر روزه بر زندگی انسان ها تاثیر می گذارد مسلما کشور ها بدون تطبیق با محیط بیرونی و حرکت در راستای ایجاد ومدیریت ایده های نو و تجاری سازی آنها نمی توانند به حیات خود ادامه دهند. بنابراین لازمه حضور مداوم نتایج دانشگاهی در تولید فناوریهای جدید جهانی امروز توسعه و به کارگیری ایده های جدید و ایجاد بستری برای تولید دانش و به کارگیری عملی آن در عمل می باشد. در واقع نوآوری به عنوان پاسخی است که سازمان ها در برابر تحولات و دگرگونی بازار ارائه می کنند تا در عرصه رقابت جهانی ضامن بقا و رشد گردد. اشاره به جای معظم له در میدان دادن به جوانان از این زاویه نیز اهمیت شایان توجهی می یابد زیرا نوآوری به نوعیسطحی از ریسک کردن را می طلبد که اینگونه شهامتها را بیشتر در افراد جوان می توان یافت زیرا در سنین بالا عموما انسانها بیشتر محافظه کارانه عمل می کنند تا نوآورانه . از طرفی در زمانی که همه چیز دردنیا در حال تغییر و تحول است و رقبا همیشه به دنبال افزایش سهم بازار خود از طریق کسب مزیت رقابتی هستند توجه به ابعاد نوآوری یکی از راه کارهای افزایش مزیت رقابتی در محیط پویای دنیای امروز است. در این عصر برای بقا و پیشرفت باید جریان نوآوری در سازمان را تداوم بخشید تا از رکود و نابودی ممانعت شود. شرط بقا در دنیای متلاطم کسب و کار توجه به تحولات محیطی نوآوری و درک ابعاد گوناگون ایجاد نوآوری در کسب و کار است. نوآوری را می توان تغییری بدیع دانست که بر اساس اندیشه های جدید و بدون سابقه ایجاد شده است. بنابراین نوآوری نوعی تغییر است اما هر تغییری نوآوری نیست. نوآوری زمانی رخ می داد که ایده به صورت محصول، فر آیند، خدمت و… توسعه و یا تغییر یابد. پیتر دراکر نوآوری را مانند هر فعالیت عینی درکنار نبوغ و استعداد، نیازمند دانش، توجه و سختکوشی همه دست اندرکاران می داند. او معتقد است آنچه در میان کارآفرینان مشترک یافتم نه گونه خاصی از شخصیت بلکه تعهد سیستماتیک به نوآوری بوده است. بیشتر نوآوران به ویژه پیروزمندان آن ها، از راه جستجوی آگاهانه و هدفمند فرصتهای کمیاب به نتیجه رسیده اند. هالت اصطلاح نوآوری را در یک مفهوم وسیع به عنوان فرایندی برای استفاده از دانش یا اطلاعات مربوط به منظور ایجاد یا معرفی چیزهای تازه و مفید به کاربرد. در ادامه توضیح می داد که نوآوری هر چیز تجدید نظر شده است که طراحی و به حقیقت درآمده باشد و موقعیت سازمان را در مقابل رقبا مستحکم کند و نیز یک برتری رقابتی بلند مدت را میسر سازد. به عبارتی دیگر نوآوری خلق چیز جدیدی است که یک هدف معین را دنبال و به اجرا رساند. اوریب، نیز بیان می کند نوآوری توسعه و کاربرد ایده جدید به صورت محصول، فرایند یا خدمت جدیدی است که منجر به رشد پویای اقتصاد ملی و افزایش استخدام برای تولید سود در شرکت نوآور می باشد. نوآوری پدیده ای نیست که فقط یک بار رخ داد، بلکه فرایندی مستمر و متشکل از فرایند تصمیم گیری سازمانی در تمام مراحل، از توسعه ایده جدید تا کاربردی شدن آن می باشد امروزه کلیه کشورها اعم از توسعه یافته و در حال توسعه، نوآوری در علم و تکنولوژی را برای ارتقای قدرت رقابت پذیری وتصاحب بازار فناوری به عنوان یک اصل پویا محورفعالیت های خود قرارداده اند. تلاشهایی که باید انجام گیرد بسیار بیش از آن است که تنها بتوان به نتایج کوتاه مدت و سریع الوصول قناعت کرد، ضمن اینکه هر موفقیت کوچک، نتیجه گامی است که باید در یک فرآیند بلند مدت و ادامه دار، برداشت. بنابراین این فرآیند نیازمند یک برنامه مدون و هدایت مطابق با نقشه راهی در راستای بالندگی نوآوری وخلاقیت است که در واقع تحت عنوان مدیریت نوآوری مطرح می باشد . به عبارتی از دیدگاه اخیر نوآوری محصول یک فرآیند است که این فرآیند نیازمند یک مدیریت مناسب وهدفمند می باشد تا خلاقیتهای افراد سازمان را به بهترین وجه ممکن برای ارتقای آن به کارگیرد.همیت مدیریت فرآیند نوآوری در سازمانها به اندازه ای است که امروزه سازمان ها استراتژی خلاقیت یا نوآوری را برای بهره گیری از ظرفیت کل نیروی کاری سازمان بجای تکیه بر اقلیتی از متخصصین یا ترغیب ظهور مدیران قهرمان مورد توجه قرار داده اند و در این راستا سعی دارند فضای خلاقی را در سازمان به وجود آورند.هدف مهمتر در مدیریت نوآوری پرورش انسان‌هایی می باشد که بتوانند با مغزی خلاق با مشکلات روبرو شده و به حل آنها بپردازند.
امروزه مدیریت نوآوری یا مدیریت خلاقیت و نوآوری( Innovation Management) در دانشگاههای معتبر جهان یک رشته چندنظمی مطرح می باشد و یکی از گرایش‌های تخصصی علم خلاقیت نوآوری شناسی (Creanovatology) تحت عنوان خلاقیت نوآوری شناسی سازمانی مدیریتی محسوب می‌شود. موضوع این رشته مدیریت فرایندها و پدیده‌های خلاقیت و نوآوری در سازمان‌ها می‌باشد. مدیریت نوآوری به دلیل ماهیت موضوعی حوزه دانشی میان رشته‌ای و چند تخصصی بسیار گسترده‌ای را شامل می‌گردد و با دیگر مفاهیم و رویکردهای سازمانی و مدیریتی مانند مدیریت دانش، یادگیری سازمانی، مدیریت سرمایه‌های فکری، مدیریت فناوری، مدیریت تحقیق و توسعه، مدیریت ارزش، مهندسی محصول جدید، مهندسی نوآوری، مهندسی سیستم، مدیریت پروژه، کارآفرینی، مدیریت کیفیت و تعالی سازمانی ارتباط زیادی دارد . از طرفی سرمایه های فکری هر سازمانی اعم از دانشگاهها در صورت مدیریت مناسب نوآوری ها می تواند به مرحله شکوفایی وبالندگی رسیده و علاوه بر افزایش بهره وری سازمانی باعث افزایش کیفیت بروندادهای دانشگاه نه تنها در حوزه دانش وپژوهش بلکه در سایر وجوه نظیر آموزشی وفرهنگی خواهد شد….
(ادامه دارد)
دکتر علیرضا حاجیان استاد و پژوهشگر دانشگاه

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *