اتفاق مبارکی به نام «مبارک»
![](http://eskimia.ir/wp-content/uploads/2017/02/اصلی-43.jpg)
دامون رشیدزاده
«مبارک» نخستین رئال انیمیشن ایرانی اکران عمومی خود را آغاز کرده است. «مبارک» نه تنها اولین فیلم ایرانی در نوع خود است بلکه اولین اثر کارگردانش محمدرضا نجفی امامی نیز به شمار میرود. در «مبارک» شخصیتهای افسانهای شاهنامه با استفاده از تکنیکهای انیمیشنی جان گرفتهاند و با خلق داستانی ماجراجویانه، زمینه را برای شناخت بهتر مخاطبان از این شخصیتهای اسطورهای فراهم میکنند.
داستان
فیلم داستان دختری است به نام گل پری با بازی الناز شاکردوست که درگیر ماجرای عروسکهایی میشود که از داستانهای نقالی پدر بزرگش وارد زندگی او شدهاند.
سینمای کودک
سینمای کودک و نوجوان ما سالهای سختی را میگذراند متاسفانه در حالی که سینمای ایران روزهای خوب و پر رونقی را سپری میکند اما در این سینمای پرهیاهو هیچ جایی برای سینمای کودک نیست و کارگردانان بزرگ این سینما مانند ایرج طهماسب و یا خواهران برومند نیز به دلایل متعدد قید کارهای سینمایی را زدهاند و به ساخت مجموعههای تلویزیونی و یا ساخت یک فیلم آنهم هر چند سال یکبار مشغول هستند. نسل تازه نفس سینما نیز بیش از اینکه دغدغه نسلهای بعدی را داشته باشد به فکر ساخت فیلمهای جشنواره ایست و ریسک کار در سینمای مهم کودک و نوجوان را به خود نمیدهد. اما در این میان مبارک اتفاق مبارکی است که اگر با حمایت مردم همراه شود میتواند بار دیگر توجهها را به سینمای کودک بازگرداند. جسارت یک کارگردان جوان در اولین فیلم برای این کار ستودنی است و البته کارهای خوب تکنیکی این فیلم با اینکه شاید نتواند با فیلمهای هالیوودی رقابت کند اما بسیار فراتر از سینمای ایران است و در سطح بسیار مطلوبی قرار دارد. حضور چهره مطرحی همچون الناز شاکردوست نیز در این فیلم اتفاق خوبی است و میتواند به فروش بهتر آن کمک کند. شاید تنها نقص «مبارک» را باید داستان پردازی آن دانست.
کودکان دیروز و امروز
کودکان امروز با نسل ما تفاوتهای بنیادینی دارند کودکان نسل تبلت و لپتاپ اگر چه در برخی زمینهها باهوشتر از نسلهای قبلی هستند اما از نظر خلاقیت و رؤیاپردازی نسبت به نسلهایی که هیچ امکاناتی در اختیار نداشتند و مجبور بودند جهان رؤیایی برای خود خلق کنند در جایگاه پایینتری قرار میگیرند و نگاهی جدیتر به جهان دارند و به همین دلیل هم هست که در هالیوود دیگر شاهد ساخت رابین هودها و سیندرلاها نیستیم و جای آنها را قهرمانهایی گرفتهاند که به انسانهای معمولی شبیهتر هستند. اگر تا دیروز ما میتوانستیم به یک تکه چوب و چند تکه پارچه ساعتها در نقش زورو از در و دیوار بالا برویم نسل امروز تنها میتواند در بازیهای رایانهای شبیه سازی شده جهان تخیلی را تجربه کند. البته ضعف داستان پردازی تنها نختص فیلم «مبارک» نیست و یک مشکل اساسی در سینمای امروز ماست و به همین دلیل هم نمیتوان این فیلم را ماخره کرد.
در نهایت باید گفت فیلم «مبارک» اتفاق خوبی در سینماست که برای ادامه دار بودنش نیاز به حمایت دارد و این حمایت یعنی رفتن به سینما به همراه کودکان و غرق شدن در دنیای آنها.