اصل سی و یکم: توجه به نیازهاى فرزند(۶)
صدیقه ایروانی
اگر برخورد نا مناسب با این بى ثباتى عاطفى بشود نتایج بدى را به دنبال خواهد داشت و شاید فرزند ما را به پریشانى عاطفى بکشاند.
دوران جوانى دورهاى است که فرزند نیاز به تنهایى دارد،باید اجازه داشته باشد در گوشهاى بنشیند و به آینده خود فکر کند،به تحولات جسمىاش فکر کند،به تحولات روحى و روانىاش بیندیشد تنها چیزى که باید مورد توجه قرار گیرد این است که والدین نگذارند این تنهایى طولانى شود به هر بهانهاى پس از دقایق یک ارتباط کلامى برقرار کردن خوب است، پذیرایى با چاى و میوه و…
در جوانى فرد در مقابل مسائل معمولاً واکنش شدید از خود بروز مىدهد که حلم و بردبارى و صبر والدین را مىطلبد اینجا دوره نیست که بتوان به او تحکم کرد و او را وادار به آرامش نمود و اصلاً این زمان، زمان امر و نهى نیست، جوان امر و نهى را نمىپذیرد، ما نگوییم آقا بزرگى گفتهاند و کوچکى،پدرى گفتهاند و فرزندى،نه،این مرحله،مرحله بردبارى والدین است و آموزش جوان با استدلال و منطق و آنهم با شناخت و انتخاب زمان مناسب براى این آموزش و بکار بستن شیوه مناسب، نه شیوه امر و نهى مؤثر است و نه شیوه پند و اندرز و موعظه، مخصوصا که در حضور دیگران هم باشد، بلکه شیوه استدلالى و زمانى که آرامش لازم صورت گرفته و جوان مىتواند به خوبى از عقل و خرد و اندیشهاش بهرهگیرى کند.
در مورد نیاز به تنهایى این نکته لازم به بیان است که تنهایى براى فکر کردن و تمرکز اندیشه فرصتى ارزشمند است که مىتواند آثار مثبتى را به دنبال داشته باشد و جوان ما را در رویارویى با مشکلات توانمند و آماده نماید و از طرفى اعتماد او نسبت به ما جلب گردد و اگر در این مورد محدودیت ایجاد شد نوعى احساس سؤظن و بدبینى برداشت مىکند و از والدین گریزان مىشود و از طرفى باعث ضعف او در رویارویى با مشکلات خواهد شد.
همچنین در این دوره سنى لازم است والدین با ایجاد رابطه گرم و مستحکم عاطفى و تفاهم و حسن سلوک با فرزندشان از بروز زمینههاى انزوا طلبى جلوگیرى نمایند.