بار کج

هامون رشیدیان

فیلم «خرگیوش» ساخته‌مانی باغبانی یکی از فیلم‌های اکران نوروزی بود که با استقبال نسبتاً خوبی از سوی تماشاگران روبرو شد با این حال بسیاری از تماشاگران که انتظار فیلمی کمدی با تعریف‌های معمول سینمای کمدی در این سالها را داشتند پس از تماشای فیلم سالن را ناراضی ترک کردند و شاید به همین دلیل هم بود که فروش فیلم بعد از هفته‌های اول روند نزولی به خود گرفت.

داستان

پدر آرش (بابک حمیدیان) سرطان دارد و برای همین به خارج از کشور رفته‌است. دوستان او بابک و بهنود برای اینکه او غم پدرش را فراموش کند و افسرده نشود قرص‌های شادی مصرف می‌کنند و یک روز شاد و بسیار خنده دار و طنز را سپری می‌کنند در این میان آرش به رازهایی پی می‌برد. فیلم با همین قصه نیم خطی و جرقه‌ای که می‌زند، تلاش می‌کند تا به اندازه یک فیلم سینمایی پیش برود اما طبیعی است که هیچگاه موفق نخواهد بود، زیرا کار از پایه و اساس اشتباه است و وقتی فیلمنامه و قصه منسجمی در دست نباشد، طبیعتاً محصول خوبی نیز حاصل نخواهد شد. در تمام مدت زمان فیلم، بینندگان صدای شخصیت اصلی قصه را به عنوان نریشن روی تصاویر می‌شنوند، صحبت‌هایی که اگر از فیلم حذف شوند، قطعاً همان نیم خط قصه نیز از دست خواهد رفت و برای فیلمی که نمی‌تواند آن چیزی را که لازم است در قالب تصویر نشان دهد، چه راه فراری بهتر از قرار دادن نریشن روی تصاویر، و وجود همین موضوع با این شکل در فیلم کاملاً مشخص خواهد کرد که فیلمنامه، قصه و نمایش یک موضوع خاص کاملاً دچار ضعف و کمبود است.

شوخی‌ها

شوخی‌های فیلم خرگیوش از جنس طنز کلامی است اما نوع طنز فیلم متفاوت با طنز آشنا برای مبسیاری از مخاطبان فیلم‌های کمدی است. فیلم سعی دارد تا نوعی طنز روشنفکرانه را به مخاطبان ارائه دهد اما این نوع طنز با مخاطبان فیلم‌های طنز که به کمدی‌های سطحی و آبکی با شوخی‌های گل درشت عادت دارند همخوانی ندارد. خرگیوش اگر از قصه پر کششی برخوردار بود می‌توانست گزینه خوبی برای سینمای هنر و تجربه و مخاطبان خاص باشد اما فیلم نه می‌تواند مخاطبان خاص را را راضی کند و نه مخاطبان عام. همین فضای بینا بینی به وجود آمده نیز عمده‌ترین دلیل شکست فیلم به شمار می‌رود.

این فیلم نیز تنها به مدد پوستر جذاب و بازیگران مطرح همانند فیلم مصادره سعی کرده مخاطبان پر تعداد سینمای کمدی را به سینما بکشاند اما همانگونه که گفته شد فیلم به هیچ عنوان برای این مخاطبان راضی کننده نیست و بسیاری از آنها بابت هزینه‌ای که برای دیدن فیلم پرداخت کرده بودند ناراضی سالن را ترک می‌کردند.

یکی از معدود نکات مثبت فیلم میزانسن و دکوپاژ حساب شده فیلم است. میزانسن‌ها خلاقانه و همسو با هدف کارگردان است و دکوپاژی تمیز و یکدست باعث شده تا فیلمبرداری کار به دل بنشیند. خرگیوش از نظر فنی و بصری نسبتاً قوی عمل کرده است و نماهای چشم نوازی رقم زده است. بدون شک یکی از مهم‌ترین دلایل شکل گیری تصاویر چشم نواز طراحی صحنه و لباس است که توانسته رضایت بخش باشد. اما در نهایت میزانسن‌های کار شده و دوربینی که گاهی خوب عمل می‌کند هم هیچ کمکی به فیلم نمی‌کنند، زیرا همانطور که گفته شد، کار از پایه و اساس مشکل دارد، فیلمی که نه قصه‌اش درست است و نه فیلمنامه‌ای منسجم را داراست، در نهایت محکوم به شکست است، حال هر چه قدر تلاش کند که حرف‌های عمیق و مفهومی بزند و با یک قرص فضایی به دور از فضای معمول را ایجاد کند.

بازیگران

جواد عزتی، بابک حمیدیان، سیامک انصاری، مینا ساداتی، پانته‌آ سیروس، همایون ارشادی، امید روحانی، ملیکا شریفی‌نیا و مانیا علیجانی همگی بازی‌های قابل قبولی را ارائه داده‌اند و بخشی بزرگی از بار فیلم را بر دوش گرفته‌اند اما بر اساس یک ضرب المثل معروف بار کج هیچگاه به منزل نمی‌رسد و خرگیوش هم از این قاعده بیرون نیست.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *