بازگشت مردگان

دامون رشیدزاده

اسرافیل آخرین ساخته آیدا پناهنده کارگردان جوان و موفق این سالهاست. پناهنده در کارنامه هنری خود فیلم «ناهید» را دارد که برای او جوایز متعددی را به ارمغان آورد. ناهید توانست به بیش از ۳۰ فستیوال بین المللی راه پیدا کند و جوایزی همچون بهترین فیلم انجمن منتقدین سینمای فرانسه – جشنواره بین‌المللی فیلم‌های مستقل بوردو ۲۰۱۵، جایزه آینده نویدبخش در بخش نوعی نگاه – جشنواره فیلم کن ۲۰۱۵، جایزه راجر ایبرت – جشنواره بین‌المللی فیلم شیکاگو ۲۰۱۵، جایزه بهترین بازیگر مرد نوید محمدزاده و بهترین کارگردانی – جشنواره بین‌المللی فیلم براتیسلاوا ۲۰۱۵ و … را کسب کند.

فیلم جدید پناهنده در حال و هوای همان فیلم قبلی است و دغدغه‌های مشترکی را می‌توان در این فلیم یافت که پیش از آن در ناهید هم مطرح شده بود. قهرمان اصلی در دو فیلم پناهنده زنان هستند و هر چند داستان دو فیلم کاملاً متفاوت است اما عناصر مشترکی در هر دو فیلم وجود دارد.

یکی از دلایل عمده اشتراک هر دو فیلم هم قطعاً حضور خود آیدا پناهنده و ارسلان میری به عنوان نویسندگان دو فیلم است.

داستان

داستان درباره مرگ پسرِ ماهی و بازگشت عشق قدیمی او بهروز به زندگی‌اش است در حالی که پای دختر دیگری هم در زندگی جدید بهروز در میان است.

فیلمنامه

آنچه در وهله‌ی اول «اسرافیل» را فیلم متفاوتی جلوه می‌دهد، فرم روایی آن است. نحوه روایت دو داستان که نه به موازات هم بلکه به شکلی مجزا (مانند کارهای اپیزودیک) پیش می‌روند و در مرحله‌ی گره گشایی به یکدیگر می‌رسند و داستانی واحد را تشکیل می‌دهند خلاقانه است. قطعاً این فرم رواییِ متفاوت «اسرافیل» را از یک درام تلخ و غمبارِ تکراری، به کاری متفاوت مبدل می‌کند. وقتی از ماهی (هدیه تهرانی) جدا می‌شویم تصورش دشوار است که سرنوشت او چه می‌شود و چگونه قرار است دوباره به او بازگردیم اما پناهنده این کار را با مهارت انجام می‌دهد. آنچه اما اشکال اساسی فیلمنامه را رقم زده است، عدم پرداخت درست فیلمنامه نویس به شخصیت مرد داستان است. بهروز (بازغی)، حضور منفعلی دارد. تا پایان فیلم نمی‌توان پی برد چگونه آدمیست؟، هدفش از بازگشت چیست؟ واقعاً به دنبال چه می‌گردد؟ و … که البته در نهایت نیز به این پرسشها توسط دیالوگ پاسخ داده می‌شود که قطعاً ساده انگارانه ترین روش کشف اهداف و درونیاتِ شخصیتِ اصلی فیلم است. در کنار شخصیت پردازی ضعیف بازی برخی بازیگران فیلم هم به هیچ عنوان در حد استانداردهایی که پیش از این از آنها دیده بودیم نیست. مریلا زارعی یکی از ضعیف‌ترین بازی‌های خود در سال‌های اخیر را در این فیلم ارائه داده است. بازی اغراق شده او در کنار گریمی به شدت گل درشت توانایی‌های این بازیگر موفق سال‌های اخیر را تحت تأثیر قرار داده است و ما به جز چند صحنه عملاً چیزی از بازی‌های زیر پوستی مریلا زارعی در این فیلم نمی‌بینیم.

فیلمبرداری

اما بدون شک یکی از نقاط قوت فیلم فیلمبرداری خوب مرتضی قیدی است. قیدی در این فیلم موفق شده فضایی غمبار را در دل طبیعت زیبای شمال به تصویر بکشد. فضای مه آلود و ابری فیلم با چشم اندازهایی بدیع یکی از عواملی است که بیننده را مجذوب تصاویر می‌کند. با این حال ریتم کند فیلم و ضعف‌های فیلمنامه و شخصیت پردازی باعث شده فیلم اسرافیل چند گام عقب‌تر از ناهید باشد.

با این حال آیدا پناهنده، کارگردان خوبی است. فیلم او به رغم ایرادات اجرای بدی ندارد و نسبتاً خوش ساخت است گرچه جای بهتر شدن هم داشت. فیلم ارزش یکبار دیدن را دارد و اگر سطح توقعمان را کمی پایین بیاوریم با فیلمی خوش ساخت و یکدست مواجهیم که می‌تواند نویدبخش ظهور کارگردانی خوب در آینده باشد.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *