بحران هویت
![](http://eskimia.ir/wp-content/uploads/2018/04/اصلی-23-780x405.jpg)
دامون رشیدزاده
هشدار: در این متن خطر لو رفتن بخش از داستان وجود دارد.
فیلم سینمایی «فِراری» بیستمین ساخته علیرضا داوودنژاد است. علیرضا داوودنژاد متولد ۱۳۳۳ تهران است. وی فعالیت سینمایی را به عنوان نویسنده با همکاری در نوشتن فیلم نامه فیلم «عطش» به کارگردانی ایرج قادری آغاز کرد. فیلم «شاهرگ» نخستین تجربه کارگردانیاش در سینمای حرفهای محسوب میشود. وی علاوه بر کارگردانی، به عنوان فیلم نامه نویس و تهیه کننده نیز فعالیت دارد.
فراری برای اولین بار در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد که در نهایت موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد (محسن تنابنده)، سیمرغ بلورین ویژه هیات داوران، سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه (کامبوزیا پرتوی) و سیمرغ بلورین بهترین صدابرداری (پرویز آبنار) شد. علیرضا داوودنژاد پیش از این فیلمهای «روغن مار»، «کلاس هنرپیشگی»، «مرهم» و … را کارگردانی کرده است.
داستان
فراری، داستان دختر ۱۸ سالهای به نام گلنار (ترلان پروانه) است که از شهرستان به تهران میآید و تلاش میکند با همراهی رانندهای (محسن تنابنده) با ماشین فراری که سالهاست رویایش را در سر میپروراند، عکس بگیرد.
بازیها
داوودنژاد کارگردان کارکشتهای است او راه ورسم بازی گرفتن از بازیگران را بلد است و به همین دلیل هم اکثر بازیگران فیلم بازیهای روان و باورپذیر ارائه دادهاند. ترلان پروانه در یکی از اولین تجربههای سینمایی جدی خود در نقش دختری سرکش خوب ظاهر شده و محسن تنابنده نیز همچون همیشه بازی بی نقص و درخشانی ارائه داده است. همین بازی درخشان او نیز باعث شد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به کارنامه هنری او اضافه شود. بازی کوتاه اما تأثیرگذار رضا داوودنژاد در نقش سجاد هم از بازیهای درخشان فیلم است که نمیتوان به راحتی از کنار آن گذشت.
پرهیز از سیاه نمایی
داستان فیلم اگر چه داستان تلخی است اما کارگردان کوشیده تا جای ممکن از سیاه نمایی و اغراق در بار دراماتیک اثر کم کند و به جای قصهای پر سوز و گداز واقعیتهای جامعه را پیش چشم تماشاگر عیان کند. فراری میزانسن و دکوپاژ ساده و در کنار آن تمیزی دارد. دنبال گزافه گویی نبوده است و اصل قصه برایش اهمیت بیشتری داشته است. با این حال فیلم سکانسهای زائدی هم دارد که بود یا نبودشان تاثیری در روال قصه ندارد و حتی میتوان گفت که اگر حذف میشدند ریتم فیلم تندتر هم میشد.
بحران هویت
شخصیت گلنار با بازی ترلان پروانه نماینده نسل سومی است که نظام ارزشی برای او بی معناست، دلسوزی و حمایت راننده برای او تداعی یک درخواست شوم است و همراهی با آقازاده عیاش عین ارزش و هنجار به حساب میآید. گلنار به نوعی نماینده دهه هفتادیهای این روزهای جامعه است نسلی که دیگر دغدغه و مشکلات دهه شصتیها را ندارد و با بحرانهای متفاوتی دست به گریبان است. نسلی که بسیاری از هنجارهای مرسوم جامعه را شکسته و اعتقادی به تفکرات نسلهای پیش از خود ندارد. آنچه که بیشتر این نسل سرکش را با خود درگیر کرده بحران هویت است. نسلهای قبلی یعنی دهه پنجاهیها و دهه شصتیها اگر چه نسلهای سوخته دوران معاصر به حساب میآیند اما حداقل برای خود هویت و آرمانهایی داشتند و هنوز هم برای تحقق آرمانهای خود با نسلهای قبلی در تعارضند اما نسل سوم یا همان دهه هفتادیها دست از آرمان گرایی برداشته و سعی میکند میان انبوهی از تقابلها برای خود هویت جدیدی پیدا کند.
شاید فیلم داوودنژاد برای پرداختن به لایههای عمیق این بحران هویت هنوز در قدمهای اول باشد اما پرداختن به این نسل عاصی میتواند گره گشای مشکلات فرهنگی و اجتماعی امروز و احتمالاً فردای جامعه ما باشد.
«فِراری» فیلم قطعا ارزش یک بار دیدن را دارد.