به وقت مقاومت

شکور زیرک

به وقت شام آخرین ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا روایت دو خلبان ایرانی است که برای نجات مردم تحت سیطره داعش تلاش می‌کنند.

این فیلم در جشنواره سی و ششم صاحب سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی از سوی هیئت‌داوران شد و این سیمرغ برای چندمین بار بود که در جشنواره فیلم فجر بر شانه‌های عمو ابراهیم فرزندان شهدا می نشست.

طبیعی است که هر فیلمی منتقدانی داشته باشد و حق هر منتقدی است که فیلم به وقت شام را نقد کند ولی در نقد این فیلم برچسب‌ها و اتهامات ناروایی از سوی برخی منتقدین دسته چندم مطرح شد. استفاده از لفظ کمدی برای فیلم به وقت شام یکی از این اتهامات بود.

مجموعه این رفتارهای به قول بهروز افخمی «فاشیستی» با به وقت شام، باعث شد تا حاتمی‌کیا هنگام دریافت سیمرغ به این اتهامات واکنش نشان دهد. شاید به لحن صحبت‌های حاتمی‌کیا در جشنواره نقدی وارد باشد ولی به محتوای صحبت‌های او چه نقدی وارد است؟

حاتمی‌کیا فیلمسازی مردمی است که طی سال‌های متمادی باساخت فیلم‌هایی با ژانر دفاع مقدس زبانزد عام وخاص بوده است و از معدود کارگردان‌هایی است که با تبحر در نگارش فیلمنامه وفیلم سازی توانسته از فضای جنگ وخون دفاع مقدس، تصویری به مخاطب ارائه دهد که در عین جذابیت از محتوای قابل قبول و تاثیرگذاری هم برخوردار باشد.

در واقع حاتمی‌کیا، کارگردان خلاقی است که با ارائه این ژانر از فیلم سازی، موفق شده خود را در عرصه سینمای پس از انقلاب مطرح کند و به موازات رشد در این عرصه، تاثیرات مثبتی روی مخاطبان و همچنین فیلم سازانی که در عرصه سینمای دفاع مقدس فعالیت می‌کنند، بگذارد. شاید اگر هنرنمایی حاتمی‌کیا درساخت فیلم‌هایی با مضامین جنگ نبود، سینمای ایران نمی‌توانست بخشی از وقایع پراهمیت دفاع مقدس را به تصویر بکشد.

به نظر می‌رسد منتقدین فیلم به وقت شام، تصویر درستی از گروه تروریستی داعش و بحران‌هایی که در منطقه وجهان ایجاد کرد، ندارند وگویی علاقه‌ای به شناخت وکشف موضوعات کلان وحیاتی ایران ندارند وبرهمین مبنا و ذهنیت، فیلم به وقت شام را نقد می‌کنند و کمدی خواندن فیلم حاصل این ذهنیت است.

ظاهراً طیف شبه روشنفکر سینمای ایران ترجیح می‌دهند تمجیدها وتعریف های خود را نثار فیلم‌هایی کنند که با مضامین تجدد و نوگرایی ساخته شده باشد. همان فیلم‌هایی که برای کسب گیشه بیشتر، از بازیگران مطرح و خاص بیشترین استفاده را می‌کنند ومحوریت بازیگر بیش از ارکانی مثل مفهوم وموضوع اهمیت دارد.

هرچند که از نگاه نویسنده نقدهایی به وقت شام وارد است، چرا که در این فیلم خبری از دیالوگ‌های ظریف و زیبا مثل فیلم «به رنگ ارغوان» و «آژانس شیشه‌ای» نیست، خبری از منازعات چند شخصیت هم ردیف و هم مسلک نیست تا بیننده درمیان این شخصیت‌های خوب، بهترین را بر گزیند و از هیجان خبری نیست و دو گروه حق وباطل در برابر هم قرار گرفته‌اند که پایان ماجرا شاید در ابتدای فیلم معلوم است و این روند جذابیت فیلم راکم می‌کند اما در کنارنقد هایی که به فیلم وارد است، یک نکته نباید پنهان بماند؛ به وقت شام تصویرگر جنایت‌های وحشیانه گروه تروریستی داعش علیه بشریت است و مردم شام نمادی از بشریت‌اند واگر تا به حال شرح جنایات گروه داعش را درصفحه سفید کاغذی خوانده‌ایم، این بار می‌توانیم به چشم ببینیم.

سینما مخاطبین زیادی دارد و باور غلطی است که تصور کنیم همه مخاطبین را می‌توانیم با فیلم‌های شبه روشنفکری اغنا کنیم.

فیلم به وقت شام، یکی از اولین فیلم‌هایی است که در قالب داستان تصویری سعی کرده به چرایی نبرد در سوریه بپردازد. درکنار مطرح کردن ایرادات فیلم از نگاه منتقدین، نباید این چرایی پنهان بماند.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *