بی حضورتان، تاریخمان لنگ می زند

 

ارزش انسان ها با تصمیمی که در مواقع خطر می گیرد و اولویتی که انتخاب می کند سنجیده می شود. البته که الاعمال بالنیات، ولی نیات، به عمل وزن می دهند. آنچه عمل ساز است ایمان و آگاهی است. وقتی زنی، در موقف جنگ و جهاد، زینب گونه در کارزار مبارزه می ماند و با صبوری و مقاومت تا پای جان می ایستد، این ایستادگی صرفا از ایمان و یک احساس مقدس ناشی نمی شود، اگر آگاهی نباشد، چطور می توان ایمان را تا پای جان نگاه داشت؟! چطور می توان از فرزند و همسر و زندگی شیرین دنیایی گذشت؟!

وقتی ایمان و آگاهی دست در دستان هم میدهند و در انتخاب هفت هزار زن مسلمان ایرانی متبلور می شوند، آن وقت است که یک جامعه، یک سرزمین،به بلندای نامشان می ایستد. آن وقت است که گردن بند شهادت بر گردن می اندازند و تاریخ ساز می شوند.

زن ها عموما شهید پرورند و کمتر شهید. ولی انقلاب اسلامی ما، زنانی را به چشم دید که هم شهید پرور بوده اند و هم شهید. آن هم نه صد زن، نه هزار زن. بلکه هفت هزار بانوی شهیده که نامشان بر تارک تاریخ این کشور همچون نگینی می درخشند و افق حرکت را نشانمان میدهد.

چگونه می توان احساس ولطافت زنانه راباروح جهاد،شهادت ومقاومت درآمیخت؟!چگونه قابل تصور است که زنی از خانواده و موهبت های دنیایی اش دل بکند تا در سخت ترین میدان ها، درس مقاومت و شهادت دهد؟! این جاست که اگر ما به جهاد و شهادت فقط اندیشیده ایم یا درباره آن نیت کرده ایم؛ هفت هزار زن ایرانی، با اولویت دادن به جهاد و شهادت و انتخاب آن در میانه دود و آتش تاریخ را رقم زده اند.

“زن مسلمان ایرانی تاریخ جدیدی راپیش چشم زنان جهان گشودوثابت کردکه می‌توان زن بود،عفیف بود،محجبه وشریف بودودرعین حال،درمتن ومرکزبود. می‌توان سنگرخانواده راپاکیزه نگاه‌ داشت ودرعرصه‌ی سیاسی واجتماعی نیزسنگرسازی‌های جدیدکردوفتوحات بزرگ به ارمغان آورد. زنانی که اوج احساس ولطف ورحمت زنانه راباروح جهادوشهادت ومقاومت درآمیختندومردانه‌ترین میدان‌هاراباشجاعت، اخلاص وفداکاری خودفتح کردند[۱].”

نه اینکه زن مسلمان ایرانی، انتخاب دیگری نداشته باشد، نه اینکه مسیر پیمودن راهی که زنان شرق و غرب عالم بر وی گشودند، بسته باشد، نه، او انتخاب کرد که نهراسد، گزینه های شرق و غرب را پس بزند، بایستد، دفاع کند و دست از مبارزه برندارد تا … تا شهادت را به آغوش کشد.

” زن درتعریف غالباًشرقی،همچون عنصری درحاشیه وبی‌نقش درتاریخ‌سازی،ودرتعریف غالباًغربی،به مثابه‌موجودی که جنسیت اوبرانسانیتش می‌چربدوابزاری جنسی برای مردان ودرخدمت سرمایه‌داری جدیداست،معرفی می‌شد. شیرزنان انقلاب ودفاع مقدس نشان دادندکه الگوی سوم، «زن نه شرقی،نه غربی»است.[۲]

چطور می توان تصور کرد در زمانه خفقان رژیم منحوس شاهنشاهی، مردان به مبارزه قیام کنند، بدون همراهی مادران و همسران و دختران این سرزمین؟! مگر بدون حضور بانوان در مبارزات پنهانی یا بدون آگاهی و همراهی پررنگشان در تظاهرات ها این انقلاب به پیروزی می رسید؟ چه بسا بانوانی که همچون طیبه واعظی در کنار همسرانشان در راه مبارزه در حالی زیر شکنجه دژخیمان شاهنشاهی به شهادت رسیدند که ذره ای از ایمان و عفاف خود پا پس نکشیدند و در همان حال فریاد برآوردند که “بکشیدم ولی حجابم را برندارید”

یا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی چطور می توان تصور کرد که رزمندگان ما در میانه جنگ و جهاد، غیرت و همیّت بانوان پرستار و امدادگر و پشتیبان را ببینند و از مبارزه بهراسند یا خسته شوند؟! چگونه می توان تصور کرد که مادری فرزند خود را برای ذبح در هماوردی حسینی با افتخار به قتلگاه یزیدیان بفرستد و آن وقت فرزندان این کشور از مبارزه بهراسند؟! چطور می توان نقش زنانی را که خود، همسرانشان را با گلاب و صلوات تا میدان جهاد مشایعت کردند و مردانه بار سخت زندگی را به دوش کشیدند تا خیال همسرشان ذره ای از مبارزه غافل نشود، نادیده گرفت؟! چطور می توان صبوری زنی را در پرستاری از جانباز جنگ ندید؟! چطور می توان اشک افتخار دختران این کشور را پشتسر پدران مجاهدشان نادیده گرفت؟!

یا چگونه می توان تصور کرد که ملتی بدون همراهی و حضور بانوانش، هشت سال بر سختی ها و فشارهای جنگ و بمباران غلبه کند و همچنان “ای لشکر صاحب زمان آماده باش آماده باش” سر دهد.

مگر یک تاریخ جز با حضور چنین زنانی، رستگاری و شکوهمندی را تجربه خواهد کرد؟!

چطور می توان شهناز حاجی شاه را، ناهید فاتحی کرجو را، فوزیه شیر دل را، طیبه واعظی را، نسرین افضل را، نرگس حیدر پور را و هزاران شهیده دیگر را نادیده گرفت و از امنیت و آسایش و افتخار سخن گفت؟!

چطورمی توان از سیده طاهره هاشمی که همیشه دوشنبه هاوپنجشنبه هاروزه می گرفت، سخن نگفت؟!همان که دربهمن۱۳۶۰ درحالی که برای رزمندگان اسلامی که برای مبارزه باضدانقلاب درشهرمستقربودند،مشغول جمع‌آوری دارووغذابودودرهمان شرایط با اصابت گلوله عناصرضدانقلاب به شهادت رسید.

این هفت هزار بانو، علاوه بر آنکه خود آگاهانه و ایمان مدار، شهادت را برگزیده اند، برای تمامی مبارزان و رزمندگان عرصه جهاد و شهادت و برای جامعه اسلامی مان انگیزاننده و امید آفرینند. سرزمینی که چنین زنان قهرمانی داشته باشد، چگونه مردانی خواهد داشت؟!

بی حضوراین هفت هزار بانوی شهید، بی شک، یک پای تاریخمان لنگ می زند.

عاطفه صادقی

کنگره ملی شهید واعظی استان اصفهان

 

[۱]) از متن پیام رهبر انقلاب به کنگره هفت هزار زن شهید کشور

[۲]) همان

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *