تنشهای داخلی و بین‌الملل عربستان
سیاست‌زدگی محمـد بـن ســلمان از بازداشت شاهزادگان سعودی تا طرح استعفای سعد حریری، مشهود است.
بازداشت‌های اخیر شاهزادگان سعودی مورد توجه قرار گرفته‌اند.
در همین راستا رویترز تصریح کرد: محمد بن سلمان در یکسال گذشته به تصمیم‌گیرنده نهایی در امور نظامی، سیاست خارجی، اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است؛ این موضوع ناخشنودی برخی اعضای خاندان سعودی را به دنبال داشته که ارتقای یک‌باره او را برنمی‌تابند.
این رسانه در ادامه میافزاید: تحلیلگران می‌گویند که هدف از بازداشت‌ها ورای بحث فساد، برای حذف رقبای احتمالی ولیعهد در روند اصلاحات جاه‌طلبانه اوست. «جیمز دورسی»، تحلیلگر سیاسی، در این‌باره می‌گوید: شاهزاده محمد به جای ایجاد اتحاد، در پی گسترش مهار آهنین خود به دور اعضای خاندان حاکم، ارتش و گارد ملی است تا با آنچه به نظر می‌رسد مخالفتی گسترده‌تر با اصلاحات او و جنگ یمن باشد، مقابله کند.
رویترز میافزاید: بازداشت‌ها در ادامه اقدام ماه سپتامبر حاکمان عربستان سعودی در سرکوب رقبای سیاسی صورت گرفت که در جریان آن ۳۰ تن از علما، اندیشمندان و فعالان سیاسی این کشور بازداشت شدند.
شواهد نشان می‌دهد یک بالگرد حامل مسئولان بلندپایه عربستان یکشنبه‌شب در منطقه مرزی «عسیر» واقع در جنوب این کشور سقوط کرد.
منابع خبری گزارش دادند که این بالگرد حامل مسئولان بلندپایه سعودی از جمله «منصور بن مقرن بن عبدالعزیز» شاهزاده سعودی بود. منصور بن مقرن معاون امیر منطقه عسیر و مشاور محمد بن نایف، ولیعهد سابق عربستان، بود. در این حادثه، رئیس پلیس و همچنین مدیر کل بخش کشاورزی منطقه عسیر کشته شدند.
ریدل نیز که نزدیک به ۳۰ سال در سازمان سیا تحلیلگر ارشد بوده، تأکید کرد: «تصمیم برای تحکیم قدرت ولیعهد هم نشانگر بلندپروازی است و هم نگرانی. شاهزاده جوان، فردی است که عجولانه به دنبال تغییر کشورش است. چشم‌انداز ۲۰۳۰ که وی ارائه کرده پرهزینه‌ترین برنامه ایجاد تغییر در تاریخ عربستان سعودی است.»
این تحلیل‌ها، یک نقطه مشترک دارند؛ آن هم بحران مشروعیت در عربستان و بیثباتی بی‌سابقه در این کشور است. عربستان سعودی هم در عرصه داخلی و هم در خارج با مشکلات زیادی روبه‌روست؛ در داخل که با بحران مشروعیت دست و پنجه نرم می‌کند. برکناری خاندانی که مدعی قدرت بود و روی کار آمدن محمد بن سلمان خود بیانگر این است که در میان شاهزادگان و عموزادگان اختلافات زیادی بر سر قدرت وجود دارد.
از سوی دیگر عقب‌ماندگی فرهنگی و اقتصادی و وابستگی به آمریکا و اسرائیل، مخالفان داخلی و روشنفکران را به واکنش وامی‌دارد.
از سوی دیگر عربستانی که با نفت نفس می‌کشد، درگیر جنگی ناتمام و بی‌حاصل در یمن شده است.
این جنگ نه‌تنها حیثیت اسلامی عربستان را زیر سؤال برده، بلکه دلارهای نفتی را هم خرج قراردادهای پرهزینه خرید سلاح کرده است.
در منطقه، عربستان حتی نتوانست «برادر بزرگ‌تر بودنش» را ثابت کند، چه برسد به حل بحرانی!
بیثباتی و درگیری داخلی عربستان ناشی از مشروع نبودن نظام سیاسی آن و رشوه دادن به آمریکا و اسرائیل است.
محمد بن سلمان جوان، رؤیاهای بلندپروازانه‌اش را بی‌تدبیرانه پیگیری می‌کند. به تمام این بی‌تدبیری‌ها باید استعفای سعد حریری را نیز اضافه کرد.
کارشناسان سیاسی امور لبنان گفتند که در بیانیه استعفای حریری از ریاض دو نکته مشهود بوده است: نخست اینکه وی تلاش کرده وانمود کند فضای حاکم بر کشور شباهت بسیاری به فضای دوران ترور پدرش، رفیق حریری در فوریه ۲۰۰۵ دارد و نکته دوم اینکه وی تلاش کرده این پیام را بدهد که اراده‌ای عربی برای پایان دادن به تسلط ایران بر لبنان وجود دارد.
این اقدامات داخلی و بین‌الملل عربستان آنقدر بی‌تدبیرانه است که در گام نخست همه به تمام پشت پرده پی می‌برند.
