تویی دریا، منم ماهی

عاطفه بازفتی

نمادگرایی در طول دوره‌های مختلف زندگی انسان در ذهن و جان آدمی نهادینه شده است به‌طوری که در بسیاری از آثار هنری استفاده از قابلیت‌های نمادین یک نقش، در کنار جنبه‌های تزئینی و زیبایی‌شناختی آن امری کاملاً پذیرفته شده است. ماهی جزو نقش‌مایه‌هایی است که بنا بر اعتقادات و باورهای گذشتگان از عناصر مهم در هنر ایرانی به شمار می‌رود.
در ادامه برخی ریشه‌های اهمیت نقش ماهی را بر مبنای سروده‌های مولانا بررسی می‌کنیم.
ماهی و اساطیر
ماهی یا حوت علامت ماه اسفند و نمادی از برکت، فراوانی، تازگی و زندگی است. در اساطیر ایرانی، ماهی همواره با ایزدبانوی آب‌ها، «آناهیتا»، همراه بوده است و از آنجا که ماهی در آب زندگی می‌کند از نظر معبّران مایه روشنایی و برکت است و دیدن آن در خواب، خوش یمن تلقی می‌گردد.
در اوستا، دو ماهی از سوی اهورامزدا به نگهبانی گیاه «هوم سپید» گماشته می‌شوند که گیاهی اساطیری است و در اعماق دریای «فراخکرد» می‌روید و باعث بی‌مرگی و جاودانگی می‌شود. در اسطوره‌های هندی «ویشنو» به شکل ماهی بر کسی ظاهر می‌شود
که «مانو»، یعنی قانون‌گذار عالم کنونی، او را آگاه می‌کند که جهان به زودی در توفانی سهمگین غرق می‌شود. «کوپر» در کتاب «فرهنگ مصور نمادها» می‌نویسد: «در اسطوره‌های سومری پوست ماهی لباسی بود که کاهنان ائا، آوانس/سرور اعماق، به تن می‌کردند.»
امروزه نیز حضور ماهی در سفره هفت‌سین و جشن نوروز نشان از جایگاه ویژه آن نزد ایرانیان دارد. در گذشته مردم اعتقاد داشتند جهان بر پشت ماهی بنا شده و بسیاری از شاعران هم در طول تاریخ این موضوع را در سروده‌هایشان بازتاب داده‌اند از فردوسی می‌خوانیم: «زمین هفت کشور به شاهی توراست/ سر ماه تا پشت ماهی توراست»
ماهی و ادیان بزرگ
ماهی نمادی پرتکرار در ادیان آسمانی به ویژه اسلام و مسیحیت به شمار می‌رود. بر اساس تفاسیر آیات قرآن حضرت یونس (ع) چهل شبانه روز در شکم ماهی زندانی بود از این‌رو خروج از شکم ماهی نوعی تولد دوباره و نماد و نشانی از رستاخیز هم می‌تواند باشد. مولانا نیز با توجه به آیات قرآن به تفسیــــــــر ماجــرای حضرت یونس (ع) مــی‌پردازد و مــی‌فرماید: «این جهان دریاست و تَن ماهی و روح/ یونسی محجوب از نور صبوح/ گر مسبّح باشد از ماهی رهید/ور نه در وی هضم گشت و ناپدید» در واقع مولانا معتقد است این جهان همانند دریا و جسم مادی ما همچون ماهی است و روحی که در کالبدمان وجود دارد مانند حضرت یونس (ع) است؛ حضرت یونس (ع) به دلیل خطاهایش در شکم ماهی گرفتار شد اما با منزّه دانستن و تسبیح گفتن خداوند، نجات یافت در نتیجه روح آدمی هم با تسبیح خداوند می‌تواند از حصار جهان مادی رهایی یابد.
در نمادپردازی دین مسیح نیز حضرت عیسی (ع) و پیروانش به صورت ماهی نشان داده می‌شوند. همچنین ماهی غذایی مقدس بوده که در روز «عید محبت» (Agap) خورده می‌شده است. در اندیشه‌های دین یهودی هم نماد ماهی برای مومنان به کار می‌رود و به اعتقاد آنان مومنان یهودی پس از مرگ، خود را در بهشت با رَداهای ماهی می‌پوشانند.
ماهی و تولد دوباره
تولدی دوباره از اساسی‌ترین مسائل دین مسیحیت به شمار می‌رود. در اسلام نیز اعتقاد به رستاخیز جهان از اصول مهم مسلمانی است از سوی دیگر در عرفان اسلامی تولد مجدد با عنوان «موت اختیاری» شناخته می‌شود به این صورت که انسان عارف باید همچون ماهی در دریای ناخودآگاه ذهن خود غوطه‌ور شود و به این ترتیب پیش از مرگ ظاهری در دنیا، به مرگی اختیاری برسد تا به ولادت مجدد دست یابد.
جالب آنکه از دیدگاه دین مسیح، چون ماهی در آب زندگی می‌کند مظهر نمادین تولد دوباره است از این‌رو مراسم غسل تعمید در این آئین می‌تواند با ماهی، پاکی و جاودانگی ارتباط یابد. «یونگ» در کتاب «پژوهشی در پدیده‌شناسی خویشتن» می‌نویسد: «نمادپردازی ماهی هم در زمان حواریون و هم بعد از آن دیده می‌شود و در این نمادپردازی‌ها مسیح و پیروانش به صورت ماهی نشان داده می‌شوند…ماهی رمز مسیح، منجی مومنان است به سان آن ماهی بزرگی که در قصه‌ها، سفینه (کشتی) ولیِ حق و مرد خدا را در دریا راهبر و رهنمون است.»
ماهی و دریــا
طبق آیات قرآن آب ماده نخستین حیات هر موجودی است و بسیاری از آیات قرآن به دریاها و آب و آفرینش موجودات اشاره می‌کنند. در نمادگرایی عمومی دریا نماد پویایی، حرکت، بی‌کرانگی، تولد دوباره، ابدیت و زندگی است. مولانا بارها در سروده‌هایش از نماد «دریا و ماهی» استفاده کرده و ماهی را در معنای مومنان به خدا و انسان‌های کامل به کار برده است که در دریای حقایق و اسرار خداوند شنا می‌کنند و دوری از عشق و عرفان الهی برای آنان مرگ‌آور است: «تو دیدی هیچ عاشق را که سیری بود از این سودا/ تو دیدی هیچ ماهی را که او شد سیر از این دریا؟/ تویی دریا منم ماهی چنان دارم که می‌خواهی/ بکن رحمت، بکن شاهی که از تو مانده‌ام تنهـــا»
از دیدگاه عرفان اسلامی انسان همواره به دنبال یافتن راهی است که به مبدأ عالم هستی و خداوند متصل گردد به عبارت دیگر همه موجودات عالم در حرکتی چرخ‌وار و دایره مانند به دور یک مرکز واحد (خداوند) در گردش هستند تا به او دست یابند و شاید باور به این نکته باعث پدید آمدن آثار و طرح‌های هنری‌ای شده که حرکت نمادین ماهی‌ها را مثل چرخش به دور یک مرکز واحد در میانه ظرف‌ها نشان می‌دهد. مولانا در قسمتی از مثنوی حتی حرکت و چرخش ماهی‌ها را نوعی تسبیح خداوند می‌داند؛ تسبیحی که فقط اولیای خدا قادر به دیدن و شنیدن آن هستند: «گر فراموشت شد آن تسبیح جان/ بشنو این تسبیح‌های ماهیان/ هر که دید الله را اللهی است/ هرکه دید آن بحر را آن ماهی است»
ماهی نمادی است که گذشتگان بر اساس باورهای انسان‌های پیش از خود و برخی اعتقاداتشان در هنر و تزئینات آن را به کار برده‌اند؛ باورها و نمادهایی که ارتباط مستقیمی با بی‌مرگی، جاودانگی و تولد دوباره و عالم هستی می‌یابد و تا امروز و عید نوروز و سفره‌های هفت‌سین ما جاویدان باقی مانده است.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *