جنجال به بهانه عدالت

نفیسه الله دادی

در بحبوحه رکود اقتصادی و زلزله مهیب کرمانشاه و از سوی دیگر مطرح شدن برجام در روابط خارجی ایران، رئیس‌جمهور سابق اقداماتی را انجام می‌دهد که خلأ میان موضوعات جاری جامعه را پر کرده است. این طرز برخورد وی، سبب شد حجت‌الاسلام محسنی اژه‌ای در صد و بیست‌ و یکمین نشست خبری خود با اصحاب رسانه، واکنش تندی نشان دهد.
اژه‌ای گفت: احمدی‌نژاد می‌گوید که ۱۷ میلیون پرونده در قوه قضائیه است که اگر دو طرف داشته باشد، ۳۴ میلیون می‌شود و از قوه قضائیه سوال می‌کند که ۳۴ میلیون متخلف هستند که تو به سرشان بزنی. خواهش می‌کنم ادبیات را نگاه کنید.
سخنگوی قوه قضائیه گفت: اگر این مقدار نفهمیدند و این حرف‌ها را می‌زنند یک بحث است. اگر می‌فهمند و این‌طور حرف می‌زنند، برای خیلی‌هایمان تکلیف دیگری است.
این بیان آمارها، این موضوع را به ذهن می‌رساند که انگیزه‌ اعلام اعداد و ارقام‎ میلیونی، چیزی جز جذب همفکران در این مسیر نیست. گرچه حجت‌الااسلام اژه‌ای اعلام کرد این رقم خلاف و کذب است؛ اما صرف اعلام حتی خلاف واقع آمارها هم، می‌تواند افکار عمومی را به سمتی ببرد که بتواند استقلال قوه قضائیه را زیر سؤال برد.
موضوع دیگری که در این گفتار جلب توجه می‌کند، اشاره به ادبیات شاید ناپخته و غیرسیاسی است. این نوع ادبیات نیز می‌تواند مردمی را که با ادبیات غیررسمی سروکار دارند، همراه سازد. این‌گونه سخنان برای نظم و امنیت جامعه مناسب نیست که فردی بخواهد با پوپولسیم و همراه کردن عوام مشروعیت ۴۰ ساله نظام را زیر سؤال ببرد؛ البته نباید غافل شد که نقد همراه با انصاف بسیار کارساز و اصل اساسی جامعه مدنی مدرن است؛ اما نباید حساسیت نظم و امنیت عمومی را نادیده گرفت. نقدی که همراه با ادبیات سازنده نباشد، دشمنی است نه نقد.
حجت‌الاسلام و المسلمین محسنی اژه‌ای ادامه داد: احمدی‌نژاد می‌گوید این مواد خلاف قانون اساسی به قوه قضائیه وصل است؛ یعنی می‌گوید مجلس و شورای نگهبان اشتباه می‌کنند و در جایی دیگر می‌گوید فقط قوه قضائیه است که ۳۸ سال از آن نقد نشده و بعد مجری از وی می‌پرسد که از قوه قضائیه که زیاد نقد شده است که احمدی‌نژاد پاسخ می‌دهد حتما آن زمان خوب عمل کرده است.»
فرض بگیریم از قوه قضائیه نقد نشده باشد، دلیل نمی‌شود که به این بهانه به قوه قضائیه هجوم برد و آن را مسبب بی‌عدالتی در جامعه دانست. قوانین قوه قضائیه، همان قوانینی است که در سال ۸۸ نیز بوده است؛ چرا آن زمان آقای احمدی‌نژاد اعتراض نکردند!
همچنین احمدی‌نژاد نامه‌ای به مقام معظم رهبری نوشته و در ابتدای نامه یادآور شده است: «بنا به خواست مردم و بر اساس مسئولیت شرعی، ملی، انسانی و انقلابی، وظیفه دارم یک بار دیگر شرایط کشور را از نگاه و زبان آنان به عرض برسانم.»
باید گفت احمدی‌نژاد با رسانه‌ای کردن اقداماتش نشان داد هدفش خیرخواهی نبوده و چیز دیگریست.
رهبر معظم انقلاب از مسائل و مشکلات جامعه در سطح خرد و کلان آگاه هستند؛ نمونه کوچک آن در سفر رهبری به مناطق زلزله‌زده قابل مشاهده است. برای حل مشکلات باید هم‎اندیشی و چاره‌جویی کرد، نه اینکه رسانه‌های بیگانه و افکار فاسد را مسلح‌تر
کرد.آنچه در کانون توجه و نقطه عطف این مسئله است، امنیت ملی و نظم عمومی است. به لحاظ تئوریک و عملی، امنیت مقوله‌ای اساسی است که وجود آن در تمام ابعاد زندگی بشری به نحوی مؤثر، احساس می‌شود؛ جامعه بدون نظم اجتماعی، بدون امنیت است.
کشور ایران در تحول تاریخی خویش، هم ناامنی خارجی و داخلی و هم تهدید نظم عمومی را چشیده است؛ نباید عده‌ای که زمانی در رأس نظام بوده‌اند اکنون چنین اقداماتی را انجام دهند. شفافیت و پاسخگویی، امری مطلوب است؛ اما باید از راه درست انجام گیرد که احترام به قانون در آن مفروض باشد.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *