روزنامه فروش، راوی حرفهای ناگفته
![](http://eskimia.ir/wp-content/uploads/2017/10/اصلی2-6-780x405.jpg)
عاطفه بازفتی
لکنت زبان یکی از مشکلاتی است که معمولاً در دوران کودکی بروز پیدا میکند. امروزه گفتار درمانی گامهای بسیار بلندی برای بهبود کودکانی که با این مشکل دست به گریبان هستند، برداشته است اما هنوز هم میتوان امیدوار بود که تحقیقات علمی به نتایج مثبتتری در این زمینه دست یابند.
بسیاری از افراد مشهور جهان مشکلات گویایی دارند اما با این حال توانستهاند با حفظ اعتماد به نفس و پشتکار فراوان بر آن غلبه کنند. «جیمز ارِل جونز» صداپیشه و بازیگر مشهور آمریکایی که در نوجوانی درد لکنت زبان را تجربه کرده است میگوید: «یکی از سختترین چیزها در زندگی آن است که حرفی در دلت باشد و نتوانی آن را به زبان بیاوری»
در سال ۹۴ نشرچشمه کتاب «روزنامه فروش» را برای کودکان و نوجوانان منتشر کرد که خواندن آن برای مربیان و والدین هم میتواند مفید باشد زیرا به آنها کمک میکند بدانند چگونه با کودکان دچار لکنت زبان برخورد کنند. در ادامه به معرفی بیشتر این کتاب جذاب و سرگرم کننده میپردازیم.
جایزههـــا
روزنامه فروش تا به حال یازده جایزه ادبی را از آن خود کرده است که از افتخارات آن میتوان به برنده مدال نیوبری ۲۰۱۴، برنده انجمن کتابداران آمریکا، برنده بنیاد لکنت زبان آمریکا، برنده بهترین کتاب به انتخاب والدین، پر فروشترین کتاب آمازون در سال ۲۰۱۳ و… اشاره کرد.
موضوع کتاب
روزنامه فروش داستان زندگی واقعی نویسنده آن «وینس واتر»، روزنامه نگار آمریکایی را به تصویر میکشد؛ ماجرای آن در سال ۱۹۵۹ رخ داده است یعنی زمانی که شیوههای نوین گفتــار درمانی هنوز پیشرفت چندانی نداشتند. کتاب، داستان زندگی پسری یازده ساله را روایت میکند که در پرتاب توپ بسیار ماهرانه عمل میکند طوری که هیچیک از هم سن و سالهایش به گرد پای او نمیرسند اما در حرف زدن آنچنان ناتوان است که حتی اسمش را هم نمیتواند بدون لکنت زبان بگوید. بنابراین وقتی برای یک ماه مسئولیت روزنامه فروشیِ دوستش آرتور را بر عهده میگیرد؛ هنگام ارتباط با مشتریها بارها دچــار دردسر و مشکلاتی میشود اما در اثر این کار تجربههای زیادی کسب میکند. «بیشتر بزرگسالها و به خصوص بستگانم و دوستان پدر و مادرم هر کدام به شیوه خودشان با من برخورد میکردند. بدون آنکه دقیقاً بدانند من موقع حرف زدن چه عذابی میکشم! بعضی وقتها سعی میکردند جملههایم را برایم تمام کنند و بیشتر وقتها اصلاً متوجه منظورم نمیشدند.»
شخصیتپردازی
از آنجا که راویِ ماجرای زندگی پسرک روزنامه فروش، نویسندهای است که تمام حوادث داستان روزی برای خودِ او اتفاق افتاده از این رو «وینس واتر» از پس شخصیتپردازی و بیان احساسات درونی و بیرونی اشخاص داستان به خوبی برآمده است به طوری که در روند داستان، خواننده به صورت عینی میتواند بسیاری از حوادث را در ذهـــن خود مجسم کند؛ تمام احساس راوی را درک کند و با همه مشکلاتی که ممکن است برای کودکی که از لکنت زبان رنج میبرد آشنا شود. «فقط غذا خوردن از سلف سرویس را دوست داشتم چون در آنجا هر کس با انگشت نشان میداد که چه میخواهد.»
علاوه بر شخصیت راوی، یکی از اشخاص تأثیرگذار دیگر داستان، «میس نِلی اونت» است که نقش مربی پسرک روزنامه فروش را بر عهده دارد و به دلیل دشــواری تلفظ نامش، راوی او را «مــام» صدا میزند. «مام راحتترین کلمـهای بود که تا آن موقع میتوانستم تلفظ کنم و میس اونلی اجازه داد مام صدایش کنم…مام بهترین دوستم توی دنیاست.» خیلی از گفتگوهای روزنامه فروش و مام جزء بهترین و زیباترین قسمتهای کتاب هستند: «-روح چیه؟ -روح هر کسی یه بخشی از وجودشه که هیچکس نمیتونه ببیندش. اما بهترین بخش وجودشه چون کنترلش دستِ خداست»
پدر و مادری حــامی
از نکات مهم دیگر داستان میتوان به نقش حمایت کنننده پدر و مادر روزنامه فروش در طول داستان اشاره کرد. در همه موارد آن دو علاوه بر حفظ استقلال و احترام گذاشتن به فرزندشان، پشتیبان او هستند و به جای تحقیر و بیتوجهی، تلاش میکنند تا نقاط قوت راوی را در بازی بیسبال و پرتاب توپ به او یادآوری کنند. بارها روزنامه فروش اعتراف میکند که پدرش علیرغم خستگی از کار یا سفـــر در حیاط خانــه با او پرتاب توپ را تمـــرین میکند. «پدرم با مــادرم صحبت میکرد. کاشکی وانمود نکنه که لکنت نداره. او باید بفهمه این چیزی نیست که مایه شرمندگیش باشه.»
کتاب روزنامه فروش علاوه بر موضوع جدید و جذابی که دارد در تلاش است تا ثابت کند ممکن است برخی مشکلات را نتوان حل کرد اما میتوان بر آنها چیره شد و آنچه «میگوییم و مینویسیم» بسیار مهمتر از «چگونه» گفتن آن است چرا که بسیاری از گفتههای شفاهی همین که از دهان بیرون میآیند فراموش میشوند اما نوشتههای روی کاغذ همیشه و همیشه ماندگارند!