موسیقی تلفیقی شعر فارسی و موسیقی غربی را در هم آمیخت

سعید امامی ابرقویی

گروه موسیقی حکیم با تلفیق اشعار مولانا و موسیقی غربی شبی به‌یادماندنی را در هنرسرای خورشید رقم زد و نشان داد تنها برای کشف افق‌های جدید در موسیقی شجاعت و ماجراجویی هنرمندانه لازم است.

موسیقی هنری است که در بستر سیال خیال شکل می‌گیرد، این هنر قطعاً یکی از ساختارمندترین هنرهای اصلی است، خلاقیت در آن به کمال می‌رسد و آنچه در این بین بسیار مهم است، زیبایی و انتقال احساس به مخاطب است.

خلاقیت در موسیقی با احترام به چارچوب‌ها و خلق چارچوب‌های جدید و حفظ قواعد ساری و جاری در آن شکل می‌گیرد، موسیقی تلفیقی بی شک مرز پرواز خیال بود و روح آزاد هنرمند را به نمایش درمی‌آورد، گذر از محدود جغرافیا و حرکت در زمان و سفر به دوران‌ها مختلف شاخص وضوح این نوع موسیقی است.

فعالیت در عرصه موسیقی تلفیقی شهامتی بسیار می‌خواهد، مقبول واقع شدن موسیقی نو به آن اندازه هراسناک نیست که حضور در موسیقی تلفیقی نگرانی هنرمندان را برمی‌انگیزد، آشنایی مخاطب با سبک‌های زمینه موسیقی تلفیقی و گاهی انس مخاطب با ساختار مشخص آن سبب پیش‌داوری در مورد موسیقی تلفیقی می‌شود و این همان امری است که حضور در این شیوه را دشوار می‌نمایاند.

این بار به همت مرکز تخصصی موسیقی سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان، هنرسرای خورشید میزبان گروه موسیقی حکیم بود، این گروه توانسته با شهامت قدم در راه موسیقی تلفیقی بگذارد و هنر شعر فارسی را موسیقی مدرن غربی در هم بیامیزد. این گروه را در این اجرا مهرداد التجاعی در نقش نوازنده پیانیست، رامتین ملک محمدی در نقش نوازنده گیتار بیس، سیامک خواجه‌زاده در نقش نوازنده درام و علی عابدی خوانندگی و آهنگسازی همراهی کردند و امیر مسعود مهروان نوازنده گیتار سرپرستی گروه را بر عهده داشت.

ترکیب شعر فارسی و موسیقی غربی

شیوه اجرای موسیقی گروه حکیم به همراه گیتار برقی بسیار مورد توجه قرار گرفت و ریتم‌های ساده و حساب شده درام بر زیبایی این موسیقی افزود. آنچه بیشتر همه مورد توجه بود شیوه انتخاب گام‌های موسیقی بود که با ظرافتی خاص در خدمت مفهوم شعر فارسی قرارگرفته بود.

اشعار مولانا در موسیقی ایرانی جایگاهی ویژه دارند، تسلط این عارف بر مفاهیم معنوی و آشنایی بی نظیر او موسیقی پله‌ای رفیع برای او در موسیقی ایران ترسیم کرده است. آهنگ اشعار مولانا خود بدون موسیقی نمایان گر ملودی‌های زیبا است و همراهی مفاهیم بسیار ناب عاشقانه در این اشعار انسان را از عالم مادی جدا کرده و به عالم معنا پیوند می‌دهد.

استفاده گروه «حکیم» از اشعار مولانا بسیار ستودنی بود، شیوه اجرا خاص گروه بر درک معانی آن می‌افزود، این اجرا نشان داد که جوانان نیز درک خود را از موسیقی و شعر مولانا دارند و توانایی آن را دارند تا با زبان دیگر به بیان آن بپردازند.

نخستین آهنگ اجرا شده توسط گروه موسیقی حکیم به شعری ناب و معروف از مولانا اختصاص داشت که موسیقی دانان بسیاری بر روی آن آهنگ سازی کرده‌اند و انتخاب آن نشان از هوشمندی این گروه داشت، گوش آشنا به شیوه‌های مختلف این آهنگ، تفاوت میان آهنگ سازی این گروه با دیگران را به نمایش گذاشت. «بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست، بگشای لب که قند فراوانم آرزوست؛ ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر، کان چهره مشعشع تابانم آرزوست …»

بازآمدم، زنده شدم، به خرامان آی، بی همگان و حیلت سر کن از دیگر اشعار مولانا بود که در این شب به اجرا درآمد. بی همگان یکی از زیباترین این قطعات بود که بسیار مورد توجه حاضران قرار گرفت و توانست همراهی جمع را از آن خود کند.

در بی همگان اجرای گیتار برقی قابل توجه بود، اجرای ملودی مفهومی همراه با شعری اصیل سبب شد تا لحظاتی عرفانی در هنرسرای خورشید نقش بگیرد. «بی همگان به سر شود بی‌تو به سر نمی‌شود، داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود؛ دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو، گوش طرب به دست تو بی‌تو به سر نمی‌شود»

شب موسیقی حکیم از چند جنبه قابل بررسی بود، ابتدا قدم گذاشتن در راه تلفیق موسیقی کاری دشوار است، سپس انتخاب زمینه‌های ترکیب بسیار مهم می‌نماید، این گروه توانسته بود موسیقی غربی راک گونه را با شعر مولانا ترکیب کرده و به‌خوبی از عهده آن برآید.

نکته دیگر در مورد این اجرا استفاده از سازهایی بود که این روزها کمتر شاهد هنرنمایی آن‌ها بر صحنه موسیقی به عنوان ساز اصلی هستیم، استفاده از گیتار برقی به عنوان ساز پایه و صدای غالب مدت زیادی است که به وضوح دیده نمی‌شود، در این اجرا حتی خواننده گروه نیز گیتار برقی می‌نواخت که این نیز جای تقدیر دارد.

نورپردازی گروه نیز در نوع خود ستودنی بود، نورپردازی به صورت دستی انجام گرفت و هماهنگ با موسیقی مانند شمشیری در دست هنرمندانه نورپردازان صحنه را نوازش می‌داد. شب اجرای موسیقی تلفیقی توسط گروه حکیم ثابت کرد که افق‌های کشف نشده زیادی در موسیقی وجود دارد و تنها برای کشف آن هنرمندان ماجراجو و شجاع نیاز است.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *