میرباقری بهترین دیالوگنویس ایرانی است
![](http://eskimia.ir/wp-content/uploads/2018/02/اصلی-26-780x405.jpg)
زینب دبیری
دفتر تخصصی سینما سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان در هفتمین کارگاه انتقال تجربه میزبان همایون اسعدیان، کارگردان فیلمهای موفقی مانند طلا و مس، یک روز بهخصوص، بوسیدن روی ماه، و حتی فیلمنامه نویس موفق فیلم کلاه قرمزی و پسرخاله بود.
اسعدیان پیرامون سریال شناخته شده “راهبی پایان”، گفت: برای تهیه این سریال حدود یک سال زمان صرف بازنویسی فیلمنام شد و در این راه چندین بار هم دچار یأس شدیم، اما کار تا جایی پیش رفت که شخصیتها و مناسبات جدید در آن خلق شد که از آن لذت بردم.
“راهبیپایان” و شکلگیری شخصیتها در تضاد
وی خاطرنشان کرد: در این سریال شخصیتهای داستان در تضاد شکل میگیرد و معنا مییابد، برای شکلگیری شخصیت لازم است شخصیت داستان در مقابل چالشی قرار گیرد، ایجاد چالش نخستین قدم برای نوشتن فیلمنامه است و هرچه چالش عمیقتر باشد درام قویترخواهد بود.
کارگردان فیلم بوسیدن روی ماه، با بیان اینکه معتقدم فیلمنامه را باید به فیلمنامهای برای خودم تبدیل کنم، گفت: معتقدم آنچه در فیلمنامه آمده است را باید تجربه کرده باشم تا بتوانم آن را بسازم، این نوع حس مشترک و قبول داشتن قهرمان داستان سبب حمایت از رفتار او در ادامه داستان خواهد شد، همین حس مشترک وجه تمایز من نسبت به کارگردان دیگری خواهد بود.
میرباقری بهترین دیالوگنویس ایرانی
وی با اشاره به مهارت دیالوگ نویسی “داوود میرباقری”، تصریح کرد: قوی بودن میرباقری در این بخش به دلیل ارتباط بیشتر او با مردم است. او این روابط را در ذهن خود ثبت میکند، این نوع ارتباطات سرمنشأ خلق درامهای مختلف است.
اسعدیان با اشاره به ایده سریال “بچههای خیابان”، گفت: این ایده در شبی بارانی و با روبهرو شدن با یک کودک ۷ ساله در خیابان به ذهنم رسید، صحنه بسیار تلخی بود. در اینجا نظرات شهرداری و قانون او برای جمعآوری این افراد به ذهنم رسید و تفاوت دیدگاهی که نسبت به این کودکان وجود دارد، پس لازم است من به عنوان فیلمساز و فیلمنامه نویس از دید خود به موضوع نگاه کنم و جامعه شناسان و دیگران از زاویه دید خودشان، فقط مهم این است که آنها را درک کنیم.
وی ناهنجاری اجتماعی در فیلمنامهنویسی را دهن کجی اجتماعی دانست و افزود: برخی موضوعات را با آموزش نمیتوان فرهنگسازی کرد و لازم است پشت پرده قضیه را به تصویر بکشیم، به عنوان فیلمنامه نویس باید به گونهای به قضیه نگاه کنیم که سیاستمداران و جامعهشناسان از آن زاویه نگاه نمیکنند.
تردید سرمنشأ شکلگیری شخصیتهای درام
این کارگردان و فیلمنامه نویس سینما پیرامون ایجاد جذابیت در فیلم، اظهار داشت: هنگامی یک شخصیت در فیلم جذاب میشود که دیگران نتوانند او را پیشبینی کنند، این همان شخصیت درام است که با تردید شکل میگیرد، به این معنا که درام جایی برای تردید مخاطب است و اگر شخصیت داستان را در همان ابتدای کار کاملأ معرفی کردیم، دیگر جایی برای پیش بینی وجود ندارد و داستان جذابیت خود را از دست میدهد.
وی در مورد ایده فیلمنامه “طلا و مس”، گفت: “طلا و مس” تجربه بسیار بزرگی برای من بود، در ابتدا فیلمنامه در مورد زندگی یک روحانی که همسرش به بیماری کلیوی مبتلا شده بود، نوشته شد، که این روحانی برای تأمین هزینه درمان ناگزیراست تا فرش خانه را بفروشد. اما بنبست فیلم این بود که داستانی اخلاقی را بیان میکرد که روحانی ناگزیر بود برای تأمین کلیه یا در لیست انتظار پیوند قرار گیرد و یا اینکه کلیه بخرد، اما خریدن کلیه جنبه منفی فیلم بود و در واقع روحانی دست به کاری غیراخلاقی میزد، حال یا باید پشیمانش میکردیم یا ادامه میدادیم.
اسعدیان ادامه داد: فیلمنامه در اینجا به بنبست رسیده بود، از دوستان سه روز مهلت خواستم تا در این زمان روی فیلمنامه کار کنم. در راه اصفهان بودم که ناگهان به ذهنم رسید که چرا اصلاً باید بیماری کلیوی در این داستان مطرح باشد، ما میخواهیم طلبهای را که درس اخلاق میخواند به تصویر بکشیم به گونهای که او باید میان همسر و درس اخلاق یکی را انتخاب کند و در نهایت به این نتیجه برسد که اخلاق را در زندگی یاد بگیرد نه در کلاس درس، اینجا بود که فیلمنامه تغییر کرد و از بیماری کلیه به بیماری اماس تبدیل شد.
شباهت فیلمنامه نویسی با شطرنج
وی فیلمنامهنویسی را به بازی شطرنج تشبیه کرد و گفت: اگر کنار صفحه بنشینی و تماشا کنی بهتر از این است که از نگاه دو نفری که در حال بازی هستند به ماجرا نگاه کنی. هنگامی که فیلمنامه به بنبست میخورد برای حل مشکل باید از فیلمنامه دور شد، جذابیت آدمهای خلق شده نباید اسیرمان کند باید بدانیم هر چیزی را میتوان به تصویر کشید و تنها باید راهش را پیدا کرد به گونهای که از راههای مستقیم در بیاییم و از محدودیتها استفاده کنیم، اما لزومی ندارد مرزها را بشکنیم.
این کارگردان و فیلمنامه نویس سینما با بیان اینکه پس از ساخت فیلم ” طلا و مس” نفس راحتی کشیدم چرا که معتقدم فیلمسازها با کاری که ارائه میدهند شناخته میشوند، خاطرنشان کرد: این را به این دلیل میگویم که به نظرم کار خوبی برای عرضه داشتم و معتقد بوده و هستم اگر بمیرم خیالم آسوده است. داشتن یک فیلم شاخص در پرونده کاری کافی است و قرار نیست همه کارهای یک فیلم ساز خوب باشد.