نامههای سیمین دانشور و جلال آل احمد، جلال عزیزم…
![](http://eskimia.ir/wp-content/uploads/2017/08/IMAGE634761347850223072-e1503647331467.jpg)
مریم قاسمی
«دانشور و آل احمد به عنوان دو نویسنده مطرح و تأثیرگذار نماینده دورانی پرفراز و نشیب از حیات اجتماعی و ادبی جامعه ما به شمار میآیند و بازخوانی آثارشان و کنجکاوی در زندگیشان، در حقیقت بازخوانی یک دوره تاریخی است. نامههای دانشور و آل احمد نیز از همین لحاظ شایسته توجه است.
این نامهها در لحظه نگارش به قصد انتشار آنچنان که مثلا شعر یا داستان نوشته میشود، نوشته نشدهاند؛ اما هر دو طرف به این نکته توجه داشتهاند که نامههایشان در قیاس با نامههای معمول، نوشتههایی متفاوتند و باید از حوادث روزگار در امان بمانند تا شاید در زمانهایی دیگر امکان انتشار نیز پیدا کنند؛ مثلا دانشور خطاب به آل احمد مینویسد: «من کاغذهایت را با تاریخ مرتب کردهام. خودش کتابی شده است حاوی دقیقترین حالات روحی و تقریبا سلسله آنها تا حدی مرتب است؛ مثل اینکه روزانه دفترچه یادداشتی تنظیم کرده باشی.» (ج ۱، نامه ۲۷ فروردین ۱۳۳۲)
در حقیقت این نامهها از این لحاظ که میان یک زن و شوهر رد و بدل شدهاند، نامههایی خصوصیاند؛ اما این زن و شوهر نویسنده نیز هستند و در متن رویدادهای اجتماعی و ادبی عصر به سر میبرند و همین مسئله به این نوشتههای خصوصی جنبهای عام نیز میدهد. کلمه «نامه» شاید برای توصیف این نوشتهها چندان رسا نباشد. درواقع این نوشتهها نامه است، چون مخاطب و گیرنده معینی دارد و مطالب آن تا حدود زیادی با مطالب مطرحشده از جانب همان مخاطب ارتباط دارد؛ اما از بعضی جهات شبیه به یادداشت روزانه است و گویی خطاب کردن به دیگری بهانهای است برای نوشتن از خود برای خود. از سوی دیگر همین نوشتهها برای آن کس که در سفر بوده گاه حکم سفرنامه نیز پیدا میکند. بنابراین به لحاظ نوع ادبی تلفیقی است از نامه، یادداشت روزانه و سفرنامه. این ویژگی در نامههای آل احمد بیشتر دیده میشود. دانشور ضمن اشاره به همین مطلب، خطاب به آل احمد مینویسد: «مطالبی را برای خودت مثل یادداشتهایت یادداشت کردهای و اگر خطاب اول نامه یعنی «سیمین عزیزم» را برداریم، آنطور میشود.» (ج۱، نامه ۲۰ خرداد ۳۲)» (ج۱، ص ۱۰-۸)