نگاهی به فبلم اروند
هامون رشیدیان
فیلم سینمایی اروند سومین ساخته پوریا آذربایجانی این روزها همزمان با کشور در سینما سپاهان اصفهان در حال اکران است. فیلم دفاع مقدسی «اروند» اولین فیلم سینمای ایران درباره ۱۷۵ غواص شهید است. پوریا آذربایجانی پیش از فیلم «اروند»، فیلمهای «تجریش ناتمام» و «روایتهای ناتمام» را کارگردانی کرده است. این فیلم توانست جایزه ویژه هیئت داوران برای دستاوردهای هنری و تکنیکی را از سی و چهارمین جشنواره جهانی فیلم فجر کسب کند.
خلاصه فیلم
یونس جانباز اعصاب و روان دفاع مقدس است، حالا بیست و هفت سال پس از پایان جنگ هنوز هم با خاطره هم رزمانش روزگار میگذراند. همراه شدن او با یک گروه تفحص اما اتفاقات تازهای را در این جریان سیال ذهن وارد میکند.
دریغ از ذرهای چالش و جذابیت
یونس جانباز است و در آسایشگاه اعصاب و روان نگهداری میشود. او که باخبر شده گروه تفحص قرار است برای یافتن پیکر شهدای کربلای ۴ به عراق برود، اصرار میکند که از آسایشگاه مرخص شده و با گروه برای یافتن شهدا همراه شود. با وجود مخالفتهای اولیه، با کمک همسر و همرزم سابقش موفق میشود به گروه بپیوندد. چنین آغازی، نوید ماجراهای جذاب و چالشبرانگیز را در ادامه فیلم میدهد. اما دریغ از ذرهای چالش و جذابیت! فیلمساز نتوانسته خود را قانع کند که به روایت یک داستان کلاسیک تماشاگرپسند بپردازد و بلندپروازانه تلاش داشته با استفاده از جریان سیال ذهن، تخیلات و خاطرات یونس، یک فیلم مدرن و ذهنی بسازد تا به قولی دستاورد فرمی جدید رو کرده باشد. نکته جالبتوجه، حضور طناز طباطبایی در فیلم است که تنها در دو سکانس کوتاه نقشی را عهدهدار است که جمعاً به دو دقیقه نمیرسد و همچون بسیاری موارد دیگر بهکلی قابلحذف است، اما در پوسترها و تبلیغات فیلم طوری روی حضور او مانور دادهشده که گویی یکی از نقشهای اصلی را بازی میکند. تلاشی نافرجام برای فروش بیشتر فیلمی بیستاره در گیشه! صحنهای در میانه فیلم وجود دارد که یونس با فرزند همرزم آذریزبان شهیدش (که برای تفحص به منطقه آمده) صحبت میکند. مکالمهای که ابتدا دوستانه به نظر میرسد، اما وقتی پسر با لحنی تلخ و طلبکارانه از کمبودها و سختیهایش در نبود پدر میگوید، دوستی رنگ میبازد و یونس درمیماند. این بهجرات بهترین لحظه فیلم است و شاید تنها جایی که فیلم جذابیتی حقیقی پیدا میکند. آذربایجانی نشان میدهد که شناخت خوبی از همنسلان خود و دغدغههایشان دارد. پس اگر میخواهد در سینمای ایران حرفی برای گفتن داشته باشد، چهبهتر که برود سراغ داستانها و شخصیتهایی که میشناسد و میتواند به تصویر بکشد. تلاش برای ساخت فیلم درباره ماجرایی که نه میشناسیم و نه توان روایت آن را داریم، یک تقلای بیحاصل است؛ حتی اگر درباره موضوع محترم و ارزشمندی چون دفاع مقدس باشد.
عوامل فیلم
کارگردان، نویسنده: پوریا آذربایجانی/ تهیه کننده: مهدی داوری/ جانشین تهیه کننده: علی باذل، مهدی معزی/ مدیرفیلمبرداری: مرتضی غفوری/ تدوین: امیر ادیب پرور/ صدابردار: محمودخرسند/ طراح صحنه و لباس: مهدی موسوی/ موسیقی: کارن همایونفر/ طراح چهره پردازی: کامران خلج/ جلوههای ویژه میدانی: محمدرضاشرف الدین/ جلوههای ویژه کامپیوتری: امیرسحرخیز/ منشی صحنه: جمشید خندان/ گروه کارگردانی: پانته آ حسینی، مهدی سلیمانی منصور، سعیدروشن/ مدیرتدارکات: سهراب دادگستر/ عکس: مونا سرتوه/ مدیر تبلیغات: میثم میرزایی/ روابط عمومی: محمدصادق شایسته/ مجری طرح، مدیرتولید: پیمان جعفری/ بازیگران: سعید آقاخانی، طناز طباطبایی، پانته آ پناهیها، مهرداد صدیقیان، امید روحانی، حسین سلیمانی، کاظم سیاحی، امیرحسین قدسی، علی شادمان، مالک سراج، سینا کرمی/ بازیگران خردسال: سپهراد فرزامی، ستایش مرادی