نگاهی به فیلم «آشوب» ساخته کاظم راست گفتار

هامون رشیدیان

فیلم سینمایی «آشوب» آخرین ساخته کاظم راست گفتار این روزها در سینماهای کشور در حال اکران است. «آشوب» هفتمین ساخته راست گفتار پس از فیلم‌هایی چون عروس خوش‌قدم، پسر تهرانی و زنان ونوسی، مردان مریخی است. آخرین فیلم راست گفتار نیز در ادامه دیگر فیلم‌های این کارگردان در سینمای عام و به اصطلاح فیلمفارسی جای می‌گیرد.

داستان

داستان این فیلم در دهه ۱۳۲۰ می‌گذرد و مضمون اصلی آن در رابطه با بحران هنرمندان در آن روزگار است. اصل داستان این فیلم مربوط به جوانی است که با نام مستعار آشوب در کافه‌های لاله زار خوانندگی می‌کند و این آشوب با آشوب‌های تاریخی و واقعی دهه ۱۳۲۰ تلفیق می‌شود و این شخصیت را به یک آشوب خوفناک و تهدید آمیز تبدیل می‌کند.

تحلیل

آشوب فیلم پر بازیگر و پر زرق و برقی است که سعی دارد با استفاده از تکنیک‌های سینمای فلیمفارسی یعنی حضور چهره‌ها در داستان‌های الکی خوش و آبکی به فروش چشمگیری دست پیدا کند اما این تکنیک همیشه هم موفق نیست و آنگونه که پیداست فیلم «آشوب» با وجود همه مؤلفه‌های مورد نیاز نتوانسته مخاطبان زیادی را با خود همراه کند. نمی‌توان مسئله‌ی اصلی و مورد تأکید فیلمساز را نادیده گرفت؛ طبیعتاً دگردیسی یک مرد ساده که تا حد زیادی ناخواسته درگیر این تغییرات می‌شود و تمرکز بر دوره‌های حساس تاریخ سیاسی ایران در فیلم قابل اعتنا هستند اما پرداخت این چنین دم دستی و ضعیف به این مسائل به جای آن که برای مخاطب جاذبه ایجاد کند، توی ذوق او می زند. می‌توان کارکرد درست و بجای چنین مقوله‌هایی را در آثار ارزشمندی چون سریال‌های «شهرزاد»، «مدار صفر درجه» و … مشاهده کرد. زمینه‌ی عاطفی داستان این سریال‌ها در پس یک اصلیتِ مهم و فکرشده و به شدت باورپذیر قرار می‌گیرد که مضمون اصلی آن تاریخ و سیاست است؛ سیاستی که بزرگترین تحولات را در زندگی فردی- اجتماعی شخصیت‌های اصلی این فیلم/سریال‌ها ایجاد می‌کند. شاید اگر کاظم راست گفتار، به سراغ مدیوم دیگری برای ساخت این فیلم می‌رفت نتیجه تا حدودی تغییر می‌کرد زیرا در فیلم موردنظر، حجم وقایع و رخدادها از عمق و کیفیت آنها کاسته است. به نظر می‌رسد فیلمساز خود را موظف کرده تا با پرداختن به بسیاری از جزییات سیاسی سالهای ملتهب دهه ۳۰، به کشش داستان فیلم بیفزاید اما این حجم انبوه از رویدادها نه تنها کمکی به افزایش جذابیت آن نکرده بلکه از کشش آن کاسته است.

از معدود نکات مثبت فیلم آشوب طراحی صحنه درست و باورپذیر فیلم است که تا حدودی وام گرفته از سریال شهرزاد است، در کنار آن بازی اکثر بازیگران به جز لیلا اوتادی کاملاً خوب و باورپذیر است و با اینکه بیشتر بازیگران به جر کورش تهامی بسیار کوتاه در فیلم ظاهر می‌شوند باید گفت که نقش‌ها با ظرافت کار شده است و آنچنان توی ذوق نمی‌زند.

در نهایت باید گفت «آشوب» از آن دسته فیلمهایی است که به سختی می‌توان تا پایان به تماشایش نشست و به همان میزان هم زود و آسان فراموش می‌شود. فیلم نه در مایه‌های طنز و موزیکال موفق عمل می‌کند و نه از جنبه دراماتیک و سیاسی به اسلوب‌ها و پایه‌های ژانری خود وفادار می‌ماند بنابراین حاصل کار اصلی بی محتوا و خسته کننده است که نه می‌تواند مخاطب عام را راضی کند و نه طبعاً مخاطبان خاص را.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *