همنشینی با اندوه

دامون رشیدزاده

در حالی که اکثر اهالی ادبیات انتظار داشتند جایزه نوبل امسال ادبیات جهان به «هاروکی موارکامی» نویسنده شهیر ژاپنی تعلق بگیرد یک ژاپنی الاصل دیگر این جایزه را به خانه برد. «کازو ایشی گورو» نویسنده ژاپنی – بریتانیایی که از ۵ سالگی زادگاهش ژاپن را به مقصد بریتانیا ترک کرده امسال موفق شد جایزه نوبل ادبیات را دریافت کند. هر چند جایزه نوبل ادبیات یکی از نوبل‌های جنجالی است اما امسال کمتر کسی نسبت به دریافت این جایزه توسط ایشی گورو اعتراض کرد و تقریباً همه منتقدان یک صدا عنوان کردند که «کازو ایشی گورو» قطعاً لیاقت دریافت این جایزه را داشته است. به بهانه اهدای جایزه نوبل به این نویسنده بزرگ در گزارش امروز نگاهی خواهیم داست به یکی از آثار ماندگار ایشی گورو یعنی کتاب «بازمانده روز» که در ایران هم ترجمه شده است.

ایشی گورو

ایشی‌گورو مدرک کارشناسی خود را در زبان انگلیسی و فلسفه از دانشگاه کنت در سال ۱۹۷۸ و مدرک کارشناسی ارشدش را در رشته نویسندگی خلاقانه در سال ۱۹۸۰ از دانشگاه انگلیای شرقی دریافت کرده‌است. او یکی از شناخته‌شده‌ترین نویسندگان معاصر انگلستان است در سال ۲۰۰۸، مجله تایمز او را در رده ۳۲ در بین ۵۰ نویسنده برتر انگلیسی از سال ۱۹۴۵ قرار داد.

بازمانده روز سومین کتاب کازو ایشی گورو در سال ۱۹۸۹ موفق شد جایزه بوکر را کسب کند. این کتاب با ترجمه نجف دریابندری توسط نشر کارنامه در ایران منتشر شده است. در سال ۱۹۹۳ فیلم سینمایی ساخته شده از روی این کتاب با شرکت آنتونی هاپکینز و اما تامسون در هشت رشته نامزد دریافت جایزه اسکار شد.

داستان

داستان کتاب درباره پیش خدمتی پا به سن گذاشته به نام استیونز است که بیش از ۳۰ سال و در سال‌های بین دو جنگ جهانی، در سرای لُرد دارلینگتن -متعلق به لُرد بانفوذ انگلیسی، خدمت کرده است. استیونز پس از مرگ لُرد دارلینگتن و آغاز به کار برای صاحب جدید سرای دارلینگتن، یعنی آقای فارادی که تاجری آمریکایی است، با پیشنهاد ارباب جدیدش به شش روز مرخصی و بوسیله‌ی اتومبیل وی برای سفری راهی وِست کانتری می‌شود تا «میس کنتن» شخصیت دیگر این داستان را که در سرای دارلینگتن همکار وی و سر خدمتکار بود، ملاقات کند. «میس کنتن» پس از ازدواج با یکی از خدمه‌های سرای دارلینگتن، کار خود را رها کرده است و سال‌ها بعد در نامه‌ای به استیونز می‌گوید که همسر خود را ترک کرده و استیونز هم امیوار است در ملاقاتی که با او دارد، بتواند او را به بازگشت به سرای دارلینگتن و کار در آنجا ترغیب کند و تأکید می‌کند که هدفش از این دیدار، فقط برگرداندن «میس کنتن» به خانه است چون می‌خواهد دوباره همان نظم و شکوه را به سرای دارلینگتن برگرداند. او در خلال این سفر شش روزه به بیان خاطرات خود از سرای دارلینگتن و افرادی که در جریان سفر ملاقات می‌کند، می‌پردازد و عقاید خود را درباره مسائل سیاسی آن زمان بیان می‌کند و در کنار آن به شیوه‌ای ظریف، ماجرای یک داستان عشقی هم به شکلی غیرمستقیم بیان می‌شود که مربوط به علاقه‌ی استیونز به «میس کنتن» است اما به خاطر تعصب عمیق استیونز به ویژگی «تشخّص» هرگز این علاقه را نه در زمان فعالیت «میس کنتن» در سرای دارلینگتن و نه پس از گذشت سال‌ها و در هنگام بیان خاطراتش، به زبان نمی‌آورد. اما لحن طنزآمیز رمان، نبوغ استاد نجف دریابندری در ترجمه و انتخاب زبان استیونز از روی نوشته‌ها و خاطرات مکتوب درباریان دوره قاجار، و بیان ماجراهایی نظیر گفتگوهای پس از کارهای روزانه میان استیونز و «میس کنتن» و مرور چندباره نامه‌ی «میس کنتن» توسط استیونز برای پیداکردن اثراتی از دلتنگی وی، به خواننده کمک می‌کند که این ماجرا را نیز در خلال روایت جدّی رمان درک کند.

سبک

ایشی گورو یکی از نویسندگانی است که سبک‌های مختلفی را برای خلق آثارش به کار برده است اگر نگاهی به آخرین آثار منتشر شده او داشته باشید متوجه می‌شوید که او تا چه اندازه سبک داستان نویسی خود را تغییر داده است اما در تمام کتاب‌های ایشی گورو ویژگی‌های واقعی شخصیت‌های داستان در طول داستان آشکار می‌شود. رمان‌های ایشی‌گورو اغلب از زبان اول شخص نقل می‌شوند و راوی عموماً کاستی‌های شخصیتی دارد. شیوه ایشی‌گورو این است که به راوی اجازه دهد این ویژگی‌ها را به تدریج در خلال داستان آشکار سازد. از این رو نویسنده حس شفقتی در خواننده ایجاد می‌کند که باعث می‌شود ایرادهای راوی را ببیند و در عین حال با او حس همدردی داشته باشد. این احساس شفقت غالباً از عمل راوی یا اغلب از انفعال او ریشه می‌گیرد. در بازمانده روز آقای استیونز، سرپیش‌خدمت خانه، احساسات عاطفی خود را نسبت به خانم کنتن، سرخدمتکار خانه، نادیده می‌گیرد چون توانایی برقراری تعادل بین زندگی خصوصی و حس وظیفه‌شناسی و خدمت‌گذاری‌اش را ندارد. داستان‌های او اغلب بدون نتیجه‌گیری مشخص هستند. مشکلات پیش روی شخصیت‌های داستان‌های او در گذشته مدفونند و حل‌ناشده باقی می‌مانند. به همین دلیل ایشی‌گورو خیلی از داستان‌هایش را با نوعی تسلیم و کنار آمدن غم‌انگیز به پایان می‌برد. چیزی که در رابطه با گورو بی‌نظیر است، لایه لایه بودن آثار اوست. شخصیت‌ها و داستان‌های او مثل پوست پیاز لایه لایه هستند. این یکی از شاخصه‌های هنری این نویسنده است که ابتدا لایه‌های عشقی، بعد لایه‌های سیاسی و بعد شخصیت‌ها را بازنمایی می‌کند و در ادامه رمان، چهره جدیدی برای خواننده پیدا می‌کند.

نکته پایانی اینکه تقریباً اکثر آثار ایشی گورو به فارسی ترجمه شده است. به جز منظره رنگ‌پریده تپه‌ها همه رمان‌ها و مجموعه داستان‌های کوتاه او نامزد جایزه‌های معتبر ادبی شده‌اند. مهم‌تر از همه چهار کتاب هنرمندی از جهان شناور، بازمانده روز، وقتی یتیم بودیم و هرگز رهایم مکن همگی نامزد دریافت جایزه بوکر بوده‌اند.

آثار منتشر شده با ترجمه فارسی

– (۱۹۸۲) منظر پریده‌رنگ تپه‌ها (ترجمه امیر امجد نشر نیلا)

– (۱۹۸۶) هنرمندی از جهان شناور (ترجمه یاسین محمدی انتشارات افراز)

– (۱۹۸۹) بازمانده روز (ترجمه نجف دریابندری نشر کارنامه)

– (۱۹۹۵) تسلی‌ناپذیر (ترجمه سهیل سمی نشر ققنوس)

– (۲۰۰۰) وقتی یتیم بودیم (ترجمه مژده دقیقی نشر هرمس)

– (۲۰۰۵) هرگز رهایم مکن (ترجمه سهیل سمی نشر ققنوس) / هرگز ترکم مکن (ترجمه مهدی غبرایی نشر افق)

-(۲۰۰۹) شبانه‌ها: پنج داستان درباره موسیقی و شب (ترجمه علیرضا کیوانی‌نژاد نشر چشمه)

– (۲۰۱۵) غول مدفون ترجمه فرمهر امیردوست، نشر میلکان

 

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *