این جهــان کــوه است
![](http://eskimia.ir/wp-content/uploads/2017/10/اصلی-14-700x405.jpg)
*عاطفه بازفتی
کارشناس ارشد ادبیات فارسی
ماجرای برخی کتابها، داستان زندگی بعضی از مردمی است که ممکن است بارها بیتوجه از کنارشان در خیابان گذشته باشیم و چهره گرفته و نگرانیهایشان را در پسِ چشمهای دوخته شده آنها به نقطهای نامعلوم دیده باشیم.
انتشارات «مهر راوش» سال ۸۴ کتابی را برای کودکان با عنوان «بلوتوث» نوشته «عبدالرضا مولوی» منتشر کرد و مدتی بعد «صادق رشیدیان» با همکاری «علی ناصری» از آن کتاب صوتی تهیه کردند. بلوتوث، برشی از واقعیتهای تلخ و شیرینی است که اطرافمان وجود دارند؛ داستانی است «کوچک» که ثابت میکند هنوز هم انسانهای با وجدان و «مهربانیها» وجود دارند، همان کسانی که از درد، اندوه و محنت دیگران در غم هستند. در ادامه مروری گذرا بر کتاب بلوتوث خواهیم داشت.
موضوع کتاب
بلوتوث، داستان «ماهـــان مهربانی» را روایت میکنــد که بعد از تمام شدن تحصیـــلاتش در دانشــگاه، با یکـــی از همکلاسیهایش ازدواج میکند و حاصل آن دختری به نام «ماهور» میشود. پس از مدتی ماهان و همسرش مهسا به خاطر عدم درک متقابل از هم جدا میشوند تا اینکه ماهور در هفت سالگی به دلیل بیماری سرطان مغز استخوان در بیمارستان بستری میشود از اینرو ماهان هر روز به بیمارستان میرود تا با نواختن فلوت به دخترش و دیگر بچهها شادی و امیدواری ببخشد. ماهور و یکی از کودکان به اسم شادی هر دو نیاز به عمل دارند اما خانواده شادی توانایی پرداخت هزینه عمل او را ندارند. ماهان هر چند خود کارمندی با زندگی متوسط است اما با فداکاری، درمان کودکی دیگر را بر فرزند خود ترجیح میدهد و همین فداکاریِ بزرگ باعث تغییرات مهمی در زندگی او میشود.
طرح جلد کتاب
بلوتوث کتابی است که باید از جلد مطالعه شود. هر چند طرح جلد آن در ظاهر خیلی ساده به نظــر میرسد اما در واقع هوشمندانه و ظریف انتخاب شده است. «هارالد بلوتاند» یا همان Bluetooth نام پادشاه دانمارک در سالهای ۹۴۰ تا ۹۸۵ م. بوده است که از گسترش جنگها جلوگیری کرد و کشور دانمارک و نروژ را به هم پیوند داد و همواره در جهت صلح و دوستی تلاش کرد. همانطور که امروزه خصوصاً در سالهای گذشته تکنولوژی بلوتوث که از نام همین پادشاه گرفته شده، جهان ارتباطات کامپیوتری و تلفنهای همراه را به هم پیوند داده است؛ پس نام کتاب میتواند این مفهوم را در ذهن خواننده تداعی کند که یکی از پیامهای مهم مولوی در این کتاب، گسترش دوستی، مهـــر و توجه به دیگران است.
در قسمتی از کتاب به کاربرد مثبت و منفی بلوتوث اشاره میشود که در جای خود میتواند گویای برخی نکات مهم جامعهشناسی و روانشناسی زندگی ایرانیان باشد. روی جلد، واژه «بلوتوث» به رنگ قرمز نوشته شده که تناقضی بدیهی با مفهوم «دندان آبی» میسازد و میتواند یادآور این نکته باشد که بسیاری از ابزار اطلاعرســـانی در عین مفید بودن، با توجه به کاربرد آنها و سطح فرهنگ و سواد کاربران مضر هم هستند. در عین حال که رنگ قرمز، تداعی کننده هشدار و بیماری سرطان خون ماهور هم هست.
احساس نوع دوستی
یکی از پیامهای مهم نویسنده کتاب بلوتوث، دوست داشتن دیگران و فراموش نکردن درد و سختیهای آنهاست از اینرو میتوان گفت وی به خوبی از پسِ القای مفهوم «نوع دوستی» برآمده است به طوری که وقتی خواننده کتاب را به پایان میرساند، اگر عضو موسسههای خیریه باشد از نقش مثبت خود احساس خوبی خواهد داشت در غیر این صورت داستان بلوتوث با وجدان و احساسات بشردوستانه مخاطب آنچنان بازی میکند که حتماً به دنبال فرصتی برای عضویت در موسسههای خیریه باشد.
نجـــات شادی
عبدالرضا مولوی در بلوتوث خیلی ساده، راحت و روان داستان زندگی «فرشتگان معصومی» را روایت میکند که با تنی بیمــار و رنجور دردهای بیماری را تحمل و مقاومت میکنند. گاهی از صدای زیبای فلوتِ ماهان آنقدر خوشحال میشوند که برای مدت کوتاهی، بیماری فراموششان میشود. کودکانی رنجور که پیش از چشیدن طعم لذت بخش کودکی، مزه داروها و درد را حس میکنند.
در داستان، دخترکی به نام «شادی» هست؛ همانی که هزینههای عملش سنگین و پرداخت آن از عهده خانوادهاش خارج است. از سوی دیگر شادی و خوشحالی، احساس بسیار مهمی در زندگی همه کودکان جهــان است. احساسی که امکان دارد کودکان بیمار آن را فراموش کنند چرا که اغلب جای خود را به غم و درد میدهد بنابراین عبدالرضا مولوی پا به پای اشخاص داستان، سعی دارد هر طور شده شادی را نجات دهد، او را به زندگی برگرداند، تا نفس بکشد و بماند!
این جهان کوه است
عبدالرضا مولوی بلوتوث را برای کودکان نوشته و آن را به کودکان مبتلا به سرطان تقدیم کرده است اما بلوتوث کتابی است از انسان برای انسان؛ برای تأکید بر انسانیت. کتابی که با پیام دوستداری دیگران ثابت میکند هیچکدام از اعمال خیر انسان بیپاسخ نمیماند و بیت مولانا را به ذهــن میآورد: «این جهان کوه است و فعل ما ندا/ سوی ما آید نداها را صَدا»
نویسنده در کتاب بلوتوث، وجدانهای خفته را بیدار و ثابت میکند «اتفاقهای بزرگ در پیِ حادثههای به ظاهــر کوچکی رخ میدهد.»