وحشت در ناکجا آباد

دامون رشیدزاده

فریدون جیرانی کارگردان کهنه کار سینما چندسالی بود اثر درخور توجهی نداشت. بسیاری دور شدن جیرانی از سبک خاص او را دلیل این ماجرا می‌دانستند. آثار موفق سینمای جیرانی فیلم‌های نوآر – جنایی هستند فیلم‌هایی مانند قرمز و یا شام آخر. جیرانی حالا پس از سالها بازهم به ژانر مورد علاقه خود و البته ژانری که به خوبی با آن آشناست بازگشته است. فیلم خفه‌گی تمام موئلفه های مهم سینمای جنایی را در خود دارد. هر چند فیلم شباهت‌های زیادی با سینمای هیچکاک و به خصوص فیلم سرگیجه دارد اما اتفاقاً این موضوع دلیل بر ضعف فیلم نیست و یکی از نقاط قوت آخرین ساخته جیرانی است.

داستان

صحرا مشرقی پرستار یک بیمارستان روانی است. مسعود سازگار همسرش را که ظاهراً دیوانه شده در این بیمارستان بستری می‌کند. صحرا مشرقی وقتی با همسر مسعود آشنا می‌شود، پی به حقایقی عجیب از زندگی آن‌ها می‌برد و ناخواسته وارد ماجراهایی می‌شود …

نور پردازی و طراحی صحنه

یکی از نقاط مثبت فیلم طراحی صحنه و نورپردازی آن است که در قالب سیاه و سفید بسیار چشمگیر و خیره کننده است. جیرانی به خوبی توانسته فضایی سرد و وهم انگیز را به فیلمش وارد کند و بیننده از همان ابتدا تحت تأثیر فضای موجود در فیلم قرار می‌گیرد. بازی با نورها و بهره گیری از سایه‌های تند و پرکنتراست فیلم یادآور کارهای اکسپرسیونیستی دوران صامت است. همچنین طراحی لباس شخصیت‌ها با توجه به سیاه و سفید بودن فیلم بسیار دقیق و ریزبینانه اجرا شده است. به دلیل لو نرفتن داستان نمی‌توان تمام جزئیات این نگاه ریزبینانه را بیان کرد اما برای نمونه تنها به لباس صحرا مشرقی در ابتدا و انتهای فیلم دقت کنید تا خودتان متوجه این تغییر هوشمندانه بشوید.

فیلم پر از قاب‌های خالی و مینیمال است و کارگردان و طراح صحنه با هوشمندی در بسیاری از این قاب‌های حسی از خفه‌گی را به بیننده القاء می‌کنند. در فیلم هر چه به جلو حرکت می‌کنیم با المان‌های بیشتری از زندگی امروزی روبرو می‌شویم گویی کارگردان می‌خواهد بکوید که این دنیا چندان هم خیالی نیست و ممکن است روزی در همین نزدیکی‌ها رخ دهد.

بازیگران

نوید محمدزاده، بازی کنترل شده تری نسبت به همیشه دارد و کاملاً بر قالب نقش می‌نشیند اما حضور الناز شاکردوست در فیلم غافلگیر کننده است؛ علاوه بر گریم اعجاب آور او، بازی بسیار خوب و فن بیان جدیدی که گویی دیگر متعلق به شاکردوست فیلم‌های پیشین نیست تصویر جدیدی از شاکردوست را به مخاطب نشان می‌دهد. نقشی که او در فیلم جیرانی ایفا کرده است احتمالاً نقشیست که بسیاری از بازیگران آرزوی ایفای آن را داشته‌اند. یکی از بهترین بازی‌های فیلم توسط ماهایا پطروسیان ارائه شده است. این بازیگر در قالب این گریم متفاوت و نقش زنی شکست خورده و منفعل بسیار خوش می‌درخشد و پس از سالها دوری از فیلمهای خوب و نقش‌های قابل توجه، بازی درخشانی را برجای می‌گذارد. پرویز پورحسینی، احسان امانی و پردیس احمدیه نیز همگی خوب بازی کرده‌اند و تنها بازیگری که نتوانسته انتظارها را برآورده کند پولاد کیمیایی است که با اختلاف ضعیف‌تر از دیگر بازیگران ظاهر شده است.

فریدون جیرانی، استاد طراحی درام‌های روانشناسانه است و «خفه‌گی» بی تردید یکی از درخشان‌ترین این درامهاست. اگر خفه‌گی را بهترین فیلم جیرانی ندانیم (که به اعتقاد نگارنده این بهتریم فیلم اوست) این فیلم قطعاً جز سه فیلم برتر او در تمام دوران فیلم سازی‌اش است.

 در آشفته بازاری که سینمای ایران مملو از درام‌های تکراری شده است، تماشای فیلمی این چنین خاص و رعب آور که گویی در ناکجاآبادی زمستان زده و طلسم شده سپری می‌شود بسیار ارزشمند است. اگر به دیدن فیلم‌های پیچیده و جنایی و تا اندازه‌ای ترسناک علاقه دارید حتماً این فیلم را تماشا کنید.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *