سرد مثل آذر
![](http://eskimia.ir/wp-content/uploads/2017/12/اصلی3-780x405.jpg)
هامون رشیدیان
فیلم سینمایی «آذر» اولین ساخته محمد حمزهای است. محمد حمزهای بیش از یک دهه به عنوان دستیار کارگردان در کنار فیلمسازان مختلفی در سینما و تلویزیون فعالیت داشته است. نیکی کریمی بازیگر و کارگردان سرشناس سینما علاوه بر بازی در نقش اصلی فیلم آذر تهیه کنندگی این اثر را نیز بر عهده داشته است.
همانگونه که از نام فیلم هم بر میآید ما در آذر با فیلمی زنانه روبرو هستیم که قرار است مشکلات این قشر از جامعه را به تصویر بکشد. بر خلاف بسیاری از فیلمهای این سبک در آذر کارگردان سعی کرده تا قهرمان فیلم خود را به گونهای مدرنتر به تصویر بکشد و با کلیشه شکنی از فیلمهای زن محور فاصله بگیرد. در این راه قهرمان داستان با کوهی از مشکلات گاه اغراق شده روبرو میشود و طبعاً این مشکلات اغراق شده با راه حلهایی اغراق شده تر نیز حل میشود. این حجم از اغراق که با هدف شکستن کلیشهها صورت گرفته نه تنها کمکی به فیلم نکرده است بلکه یکی از نقاط ضعف عمده این فیلم نیز به شمار میرود. با وجود آنکه قضاوت سختگیرانه درباره اولین اثر کارگردانهای جوان شاید بی رحمانه باشد اما از کسانی مانند محمد حمزهای که سالها در سینما کارکردهاند طبعاً انتظار بیشتری برای ارائه یک اثر کم نقص وجود دارد.
نیکی کریمی
یکی دیگر از مشکلات عمده این فیلم نیز حضور نیکی کریمی به عنوان بازیگر است. نیکی کریمی بارها اثبات کرده که بازیگر خوبی است اما او گاهی اصرار عجیبی برای حضور در نقشهایی دارد که اساساً برای او نوشته نشدهاند. در فیلم آذر هم شاید عمدهترین مشکلی که در فیلم به چشم میآید همین حضور نیکی کریمی است. ظاهر شیک کریمی تناسبی با شخصیت درمانده فیلم ندارد و در بسیاری مواقع تماشاگر نمیتواند میان چهره نیکی کریمی و مشکلات شخصیت اصلی فیلم هیچ ارتباطی پیدا کند.
دیگر مشکل مهم فیلم هم عدم تناسب نیمه اول و نیمه دوم فیلم است. اگر فیلم را به دو قسمت حدوداً ۴۵ دقیقهای تقسیم کنیم. در نیمه ابتدایی فیلم هیچ اتفاق مهمی رخ نمیدهد و داستان به صورتی کاملاً کش دار و خسته کننده شروع میشود در مقابل در نیمه دوم فیلم با انبوهی از مشکلات و اتفاقات روبرو هستیم که بیننده را کلافه میکند. به دلیل لو رفتن داستان از بیان جزییات در این زمینه خودداری میکنیم اما به طور کلی باید گفت اگر اتفاقات و گره فیلم خیلی زودتر اتفاق میافتاد کارگردان میتوانست با فراغ بال فیلم را به انتها برساند. در سینمای مدرن کارگردان در حدود ۱۵ دقیقه فرصت دارد تا بیننده را جذب فیلم خود کند. هر چند این زمان طلایی یک قاعده نیست و استثناهای فراوانی در این زمینه وجود دارد اما جذب مخاطب در همان آغاز فیلم یکی از فاکتورهای مهم موفقیت است. با این حال حمزهای به راحتی این زمان طلای را از دست میدهد و تلاشهای او برای جذب مخاطب در ۴۵ دقیقه انتهایی فیلم هم چندان ثمری ندارد.
ماجرای بهناز شفیعی
فیلم آذر علیرغم همه تلاش کارگردان فاقد جذابیتهای لازم است و کمتر مخاطبی را میتواند راضی کند. موتورسواری نیکی کریمی هم کمکی به فیلم نمیکند و بعد از مدت کوتاهی برای بیننده تکراری میشود.
اتفاقاً یکی از حواشی مهم فیلم آذر هم در روزهای اخیر همین موضوع موتورسواری نیکی کریمی بوده است. بهناز شفیعی یکی از چهرههای سرشناس موتورسواری در ایران که بدلکار و مربی نیکی کریمی در این فیلم بوده است در روزهای اخیر انتقادات فراوانی را به رفتار عوامل این فیلم به خصوص نیکی کریمی وارد کرد. بهناز شفیعی از پرداخت نشدن دستمزدش و ذکر نشدن نامش در عوامل فیلم ابراز ناراحتی کرده بود و در مصاحبهای گفته بود: تمام جذابیت فیلم «آذر» برای من این بود که خودم متولد آذر هستم. این فیلم در آذرساخته و در همین ماه نیز اکران شد. به همین دلیل من قبول کردم که به عوامل این فیلم کمک کنم اما در آخر هیچ نتیجهای برای من نداشت. ضمن اینکه نیکی کریمی از من خواسته بود که به کسی نگویم بدلکار او هستم تا فکر کنند خودش موتورسواری کرده. پول نمیخواهم ولی از نظر حرفهای باید مرا دعوت میکردند که در اکران حضور داشته باشم یا به عنوان مربی و بدلکار معرفی میشدم اما این اتفاق رخ نداد. انتظار داشتم در تبلیغاتی که برای این فیلمها انجام میشود، نام من را نیز ذکر کنند اما در عمل این اتفاق رخ نداد.
در هر حال در انتها باید گفت فیلم آذر فیلمی کسل کننده و اغراق شده است که حتی نمیتواند مخاطبان عام را راضی کند و بیشتر کسانی که برای دیدن این فیلم به سینما میروند در نهایت سالن را با ناراحتی ترک میکنند.