ذکرِ حــق پاک است

عاطفه بازفتی
مطالعات علمی به خصوص از سال ۱۹۶۰ به بعد نشان از این امر دارند که ورزش‌هایی مثل یوگا و انجام مدیتیشن نقش بسیار مهمی در تنظیم متابولیسم بدن، افزایش قدرت و تقویت سیستم ایمنی آن دارد. اما جالب است که قرن‌ها پیش از این‌که ورزش‌های افزایش قدرت تمرکز ذهن پا به عرصه وجود بگذارند بسیاری از بزرگان همچون مولوی در آثار خود حتی کامل‌تر از مطالعات امروز، به تأثیر ذکــر و نقش آن در تمرکز و روشنایی درون اشاره کرده‌اند.
ذکــر و مانتــرا
مانترا یا ذکر در مراقبه معمولاً یک صدا یا صوت است که با تکرار آن شخص به آرامشی عمیق دست می‌یابد. در نزد یوگی‌ها متداول‌ترین مانترا اوم (OM) است که فرد مراقبه کننده در حالت نشسته، چشم‌هایش را می‌بندد و ذکری خاص را مدام در ذهن خود تکرار می‌کند. آنچه امروزه به عنوان «مانترای مدیتیشن» در غرب رواج دارد اغلب تکرار صوت و یا لفظی فاقد معنای خاص است در حالی که ذکر در عرفان اسلامی و در مذهب هندوها همواره باید معنایی متبرک داشته باشد.
«والری سانفو» در کتاب «تله پاتی عملی» در باب ذکر می‌نویسد: «واژه‌ای که هم بارِ عاطفی قوی داشته باشد و هم به هنگام تکرارش پژواک بیان آن در سر احساس شود. درویش‌ها و یوگیان مشرق به بار عاطفی و تبرک واژه ذکر اعتقاد زیادی نشان داده و کلمه‌ای را انتخاب می‌کنند که در مذهب و آیین آنها متبرک و متعــالی باشد.» به عبارت دیگر در تمدن‌های غربی اغلب برای مدیتیشن به تکرار یک ریتم بسنده می‌شود حال آنکه در عرفان اسلامی از نام‌های خداوند و یا اذکاری که بتوانند قلب را به آرامش برسانند استفاده می‌شود؛ ذکــری که به گفته مولانا باعث شکوفایی فکر شود و روح انسان افسرده را زنده گرداند: «ذکــر آرد فکر را در اهتزاز/ ذکــر را خورشید این افسرده ساز»
روش ذکــر گفتن
در عصر معاصر، مراقبه و مدیتیشن در تلاشند تا با انجام برخی تکنیک‌ها به ذهن آرامش ببخشند و آن را برای دست‌یابی به لایه‌های عمیق تفکــر آماده سازند زیرا اگر انسان بتواند به قسمت‌های عمیق‌تر ذهن دست یابد و به منشأ اندیشیدن آگاه گردد به نوعی سکون و سکوت درونی می‌رسد که تمرکز را برای ذهــنش آسان‌تر می‌گرداند. حال آنکه دین اسلام پیش از این رسیدن به آرامش قلب و ذهن را از طریق نماز، دعا و عبادت‌های دیگر به ویژه هنگامی که با توجه عمیق انجام شوند، توصیه کرده بود. برخی آیات قرآن نیز گواه این موضوع هستند که «با یاد خدا دل‌هــا آرام می‌گیرد» بنابراین یاد خداوند و تفکر درباره هستی، روح آدمی را برای دریافت نیروها و پیام‌های هستی آمــاده می‌کند؛ پیام‌های مثبتی که از لایه‌های سطحی ذهن به درون فرستاده می‌شوند و به دنبال خود مثبت اندیشی، بصیرت و پالایش و پاکی روح را در پی دارند. بسیاری از افراد پاک‌دین و عابد عموماً دارای تمرکز فوق‌العاده و آرامش روحی عمیقی هستند همان کسانی که مولانا در موردشان می‌فرماید: «ذکر حق پاک است چون پاکی رسید/ رخت بربندد برون آید پلید…/چون درآید نام پاک اندر دهـــان/نی پلیدی ماند و نی اَندُهان»
ادراکات حسی و ذهنی
ورزش‌هایی مثل یوگا و یا برخی مکاتب روان‌شناسی سعی دارند تا از طریق مدیتیشن و افزایش ظرفیت ذهن و روح فرد او را برای دریافت‌های مثبت و ادراکات مافوق حسی آماده کنند و با این شیوه روح را به آرامش رسانده و وضعیت جسمانی شخص را بهبود ببخشند. حتی گفته شده در غرب تأثیر تکرار ذکــر را از نظر جسمی مورد آزمایش قرار داده‌اند و در دانشگاه هاروارد ثابت شده در تمام انواع مدیتیشن، وفور امواج آلفا در منحنی الکتریکی مغز، باعث عمیق شدن ریتم تنفس، کاهش فشار خون و…می‌شود. شاید از این‌روست که از پیامبر اسلام (ص) هم نقل شده است: «هر چیزی را حدّ معینی است مگر ذکر که در آن حد و پایانی مقرر نگردیده است.» زیرا مداومت بر یاد خدا باعث آرامش روح می‌شود و آرامش روح، سلامت جسم و جان را به دنبال دارد.
مولانا نیز معتقد است که بی توجهی به هواهای نفس، مداومت بر ذکری خاص و تفکر درباره آن باعث افزایش آگاهی و شعور خلاق انسان می‌شود به طوری که بسیاری از رازها برای انسان، کشف خواهد شد: «از درون خویش این آوازها/ منــع کن تا کشف گردد رازها»
عــرفان اسلامی و ذکـــر
در مجموع می‌توان نتیجه گرفت آنچه امروزه با عنوان تکنیک‌های مدیتیشن شناخته می‌شود پیش از این در معارف اسلامی و آثار بزرگانی چون مولوی بدان اشاره شده بوده و چه بسا ذکر عرفانی و اسلامی در مقام مقایسه، بسی کامل‌تر از الفاظ، اصوات و ریتم‌های برخی تکنیک‌های آرام سازی و ریلکسیشن جسم و روح است چرا که وقتی ذکری مبتنی بر نام خدا، ایمان و عشق به او باشد امواجی را در فضا پراکنده می‌کند که باعث تغییر، روشنایی و بهبود فرد و قدرت باورنکردنی درونی او می‌شود همان‌طور که مولانا نیز در دفتر ششم مثنوی می‌فرماید: «آنچه عیسی کرده بود از نام «هــو»/ می‌شدی پیدا وِرا از نام او/ چون که با حق متصّل گردید جـــان/ ذکر آن این است و ذکر این است، آن/ خالی از خود بود و پُر از عشقِ دوست/ پس ز کـــوزه آن تلابد که در اوست»

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *