جهان خیالی
هامون رشیدیان
کوروش اسدی داستاننویسی جنوبی و آبادانی است و اگر دو مجموعه داستان معروفش یعنی «پوکهباز» و «باغ ملی» را بخوانید خواهید دید که داستاننویسی او هم ریشه در جنوب دارد و هم سبک سیاق استادش هوشنگ گلشیری. “کوروش اسدی” متولد ۱۸ مرداد ۱۳۴۳ در آبادان است. او در تاریخ ۲ تیرماه ۱۳۹۶ در تهران درگذشت. از دیگر آثار کوروش اسدی میتوان به «گنبد کبود»، و رمان بلند «کوچه ابرهای گمشده» اشاره کرد. کوروش اسدی نویسنده، ویراستار و مدرس داستان نویسی بود. مجموعه داستان پوکه باز نخستین کتاب کورش اسدی است که توانست جایزه نویسندگان و منتقدان مطبوعات را به عنوان بهترین مجموعه داستان در سال ۷۸ به دست بیاورد. مجموعه داستان «باغ ملی» این داستاننویس در روز جمعه ۶ آذر ۱۳۸۳ به عنوان برنده چهارمین دوره برگزاری جایزه گلشیری در بخش بهترین مجموعه داستان سال ۱۳۸۲ از دید داوران معرفی شد. خودش گفته است: نوشتن یک داستان کوتاه ناب، حاصل تجربه زندگی، نگاه و دید عمیق نویسنده از داستان، اجتماع و آثار ادبی پیشین است و مهمتر از همه عشق و ایمان به نوشتن است.
پوکه باز
مجموعه پوکه باز شامل ده داستان کوتاه است. عنوان کتاب از آخرین داستان این مجموعه گرفته شده است. اکثر داستانهای کتاب پوکه باز حال و هوای جنگ و دوران دفاع مقدس را در خود دارد. با این حال داستانهای کتاب پوکه باز را نمیتوان صرفاً داستانهایی در ژانر جنگ دانست.
در داستانهایی مانند “منزل خاک”، “خوابهای جنوبی”، “باز غروب شد” با وجود اینکه داستانها فضای جنگی ندارند اما حضور مرگ و مرگ اندیشی شخصیتها وجود دارد. مرگ بر زندگی تمام این شخصیتها سایه افکنده است. و زندگی عادی آنها را کاملاً تحت تأثیر قرار داده است. آنها گاه به رؤیا پناه میبرند و رؤیایی را در کنار زندگی عادی خود زندگی میکنند. رؤیایی از گذشته و یا رؤیایی در آینده برای این آدمها وجود دارد. هر یک به نوعی رازی را باخود به این ور و آن ور میبرند.
امیدی در هیچ یک از این داستانها وجود ندارد. آدمهای داستان طرد شده و گاه خود خواسته تنها هستند و به نظر میرسد راه نجاتی برای هیچ یک از آنها وجود ندارد. و اینگونه است که آنها در جهان خیال خود فرو میروند. بخش زیادی از داستانها مربوط به کشمکشهای روحی و نمایش حالات و درونیات شخصیتهاست. گاهی سنگینی و کندی عبور لحظات، فضای سرد و آکنده از مرگ و خالی از هر جنب و جوش و شوقی را به ما القا میکند. اکثر شخصیتهای مجموعهی “پوکه باز” بسیار ساکت هستند و تنها نظاره گر محیط دور و بر خود میشوند. و از مجرای همین دنیای بیرون میتوان به درون آنها و دغدغههایشان پی برد. دیالوگ در داستانها کم است. و ما بیشتر شاهد مونولوگهای درونی شخصیتها هستیم.
کلمات
روایت داستان همراه با جملات کوتاه است. گاهی تنها یک فعل تشکیل دهندهی یک جمله است. فعلها در بسیاری از جملات در اول جمله آمده است. و همین باعث میشود که ریتم داستان سریع باشد. در بسیاری از قسمتهای داستان نثر آهنگین و دارای ریتم است.
شخصیتهای اسدی اکثراً بدون نام و محل اتفاق داستانهایش اکثراً بی مکان است. انگار شخصیتها همه چیزشان را از دست دادهاند و پا در هوا در جهان خیالی معلق ماندهاند.
کتاب پوکه باز در ۱۱۲ صفحه از وی نشر ایماژ با قیمت ۸۵۰۰ تومان منتشر شده است. در پشت جلد این کتاب آمده است: «نگاه کرد به درختهای لخت چنار خیابان. جابه جا لانههای خالی کلاغ پیدا بود و کلاغی نبود. چشم بست و همان طور که چشم بسته میرفت حیاط خالی خانهای قدیمی را میدید با حوضی پر از برگ زرد و خشک و کنار حوض، در خاک باغچه، گودالی میدید. گودال خالی بود و خانه خالی بود، حیاط خانه خالی بود و توی تمام این خالی داشت صدایی میپیچید که پیدا نبود قارقار کلاغ است یا لخ لخ کفش کودکی غارت شده که دارد پا کشان از پلههای کودکی بالا میرود و بالا میرود و بالا میرود.»