میان ماندن و رفتن

عاطفه بازفتی

زندگی هر انسانی فراز و فرودهای بسیاری دارد؛ روزهایی تلخ و ابری، احساس تنهایی، تنفر و تعلق نداشتن به هیچ چیز تجربه‌هایی است که اغلب انسان‌ها ممکن است با آن مواجه شوند. آنچه در زندگی مهم می‌نماید «امیدواری» است؛ امیدوار بودن نسبت به اینکه «دائماً یکسان نماند حال دوران!» دست و پنجه نرم کردن با سختی‌ها و گذر از یک بحران روحی سخت، موضوع کتاب «از طرف آبری با عشق» نوشته «سوزان لافلور» است که نشر پرتقال با ترجمه «مرضیه ورشوساز» آن را راهی بازار کتاب کرده است. در ادامه به معرفی بیشتر آن می‌پردازیم.

نویسنده و موضوع کتاب

«از طرف آبری با عشق» نخستین کتاب لافلور، نویسنده آمریکایی، است. وی در دانشگاه رشته تاریخ انگلستان و اروپا خوانده و یک دوره داستان‌نویسی برای کودکان را نیز گذرانده است. او سه کتاب دیگر هم نوشته که از آن میان «هشت کلید» نیز به زبان فارسی ترجمه شده است.

کتاب، داستان زندگی دختری یازده ساله به نام «آبری» است که در یک تصادف رانندگی پدر و خواهر کوچکش، ساوانا، را از دست می‌دهد. از آنجا که در هنگام تصادف، مادرش رانندگی می‌کرده از نظر روانی آسیب بسیاری می‌بیند چرا که او فکر می‌کند مقصر اصلی کشته شدن ساوانا و همسرش است. پس از مدتی بدون اطلاع به دیگران، خانه و آبری را ترک می‌کند و به خانه یکی از دوستانش در ایالتی دیگر می‌رود به این ترتیب آبری ناگهان همه خانواده‌اش را از دست می‌دهد و خود را تنها می‌یابد.

نوع روایت

داستان از زبان آبری روایت می‌شود و از آنجا که کتاب برای نوجوانان نوشته شده نثری ساده، روان و به دور از پیچیدگی و ابهام دارد اما در عین حال مخاطب در میان جمله‌های ساده کتاب با نوعی تفکر خاص و طرح پرسش روبه‌رو می‌شود که شاید هیچگاه به آنها دقت نکرده بوده است: «ولی واقعاً هر لحظه ممکن بود هر کسی بمیرد؛ چه آماده باشی، چه نباشی. ممکن بود ماهی خانگی‌ات باشد یا خواهرت یا خودت. هیچ چیز برای همیشه همان جوری نمی‌ماند. شاید همه آدم‌های دنیا، ماهی خانگی خدا باشند. خدا آنقدر زنده بوده که احتمالاً به نظرش زندگی آدم‌ها خیلی کوتاه است. به آدم‌ها نگاه می‌کند که یک مدت شنا می‌کنند و بعد هم دیگر شنا نمی‌کنند. «یعنی بعدش همه‌مون می‌ریم توی یه دریای بزرگ توی آسمون شنا می‌کنیم سَم؟!»

نوشتن نامه

نام کتاب برگرفته از امضاهای «آبری» در پایانِ نامه‌هایش است. آبری در طول داستان به دوست خیالی‌اش، جیلی، پدرومادرش و حتی مسیح (ع) نامه می‌نویسد و همین نامه نوشتن‌ها که در انتهای هر بخش از کتاب آمده‌اند در نهایت باعث بهبود حال آبری می‌شوند و شاید بتوان به این نکته اشاره کرد که نویسنده به‌گونه‌ای قصد داشته تا از تکنیک «روان‌درمانگری به وسیله نامه» استفاده کند.

در داستان، مشاور مدرسه، «ایمی»، از آبری می‌خواهد تا نامه بنویسد و هر چه فکرش را مشغول کرده یا باعث ناراحتی‌اش می‌شود به کاغذ انتقال دهد. هر چند آبری گاهی لجباز و یک‌دنده است اما عمل کردن به پیشنهاد ایمی به مرور باعث بهبود حال روحی‌اش می‌شود.

به عبارت دیگر «سوزان لافلور» قصد دارد نشان دهد «نوشتن» راهی است برای بیان خود، برای تخلیه احساسات چون بعضی وقت‌ها می‌توانیم با نوشتن از چیزهایی که باعث آزارمان می‌شوند، رهایی یابیم. «جیمزپنه بکر»، روان‌شناسی است که درباره اهمیت نقش به تحریر درآوردن اندیشه‌ها به عنوان یک روش و تکنیک درمانی می‌گوید: «نوشتن درباره چالش‌ها و تعارضات فردی، رنج‌ها و آلام درونی انسان را تا حد زیادی تسکین می‌بخشد و علاوه بر این جهــان‌بینی و دیدگاه فــردی اشخــاص را تغییر می‌دهد.»

در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: «دوباره به ایمی نگاه کردم، دیدم دارد سر تکان می‌دهد و براندازم می‌کند. بالاخره رویش را برگرداند و با خودکارش زد به کاغذها. «این دفعه یه کار سخت بهت می‌دم آبری…مـی-خوام براشون نامه بنویسی برای آدم‌هایی که واقعاً می‌خوای باهاشون حرف بزنی…شاید سخت باشه، اما فکر می‌کنم در نهایت کمکت می‌کنه. اون حرف‌هایی که نمی‌زنیم ممکنه تا ابد باهامون بمونن. آگه یه راهی برای گفتنشون پیدا کنیم یه کم سبک‌تر می‌شیم.»

مفهوم خانواده

یکی از نکاتی که نویسنده کتاب آن را بسیار مورد توجه قرار داده است مفهوم خانواده و داشتن افرادی است که عضوی از آن محسوب می‌شوند. در ابتدای داستان وقتی آبری خود را تنهـــا می‌یابد تصور مــی‌کند که هیچ چیز نمی‌تواند جای خانواده از هم پاشیده‌اش را بگیرد؛ اما در نهایت متوجه می‌شود خانه و خانواده انسان می‌تواند حتی شامل افرادی باشد که از گوشت و خون یکسان نیستند اما می‌توان کنار آنها احساس امنیت، شادی و دوستی کرد و شاید به همین دلیل نویسنده، کتاب را به سه بخش «ویرجینیا»، «ورمونت» و «خانه» تقسیم کرده است تا نشان دهد مفهوم خانواده چیزی فراتر از مکان است و آبری وقتی میان ماندن در ورمونت و رفتن به ویرجینیا دچار تردید می‌شود و باید تصمیمی مهم بگیرد درمـــی‌یابد که ناخواسته به خانواده‌ای دیگر نیز تعلق دارد و در نامه‌ای به مادرش می‌نویسد: «می‌دونم که می‌خوای دوباره خانواده بشیم. منم همین رو می‌خوام. فقط الان نمی‌تونم خانواده‌ای رو که اینجا دارم ول کنم. لطفاً بازم بیا سر بزن. امیدوارم همه چی خوب باشه.»

کتاب «از طرف آبری با عشق» مخاطب را امیدوار می‌کند به اینکه تغییرات زندگی همیشه هم بد نیستند و بهترین راه در برابر فراز و فرودهای پیش رو در زندگی این است که منعطف باشیم و خود را با شرایط جدید سازگار کنیم.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *