«محزون»، مرد عرصه شعر و سخن دهاقان
![](http://eskimia.ir/wp-content/uploads/2018/07/آستانه-640x405.jpg)
حکمت الله زمانی
غلامحسین متخلص به «محزون» فرزند حاج حسن حدود سال ۱۲۰۲ ه.ش در عهد سلطنت فتحعلی شاه قاجار در دهاقان، یکی از مناطق جنوبی استان اصفهان چشم به جهان گشود.
وی پس از گذراندن دورههای مقدماتی تحصیل نزد بزرگان عصر خویش به شاعری روی آورد.
از ذوق ادبی محزون مشخص میشود از ابتدا قامت رعنای جوانی را زیر بار ادب و هنر خم کرده و با قلم و کاغذ و شعر مأنوس بوده است؛ کدام سیمای نجیب او را به وادی شعر و شعور انداخته و در چه مکتبی وارد درس و بحث شده و از کدامین استاد بهرهمند گشته است؟ در روزگاری که علم و معرفت کالای رایجی نبود، وی با بهره از کدام عالم دینی به کلام وحی گوش سپرده که بیش از هزار و پانصد بیت در مصائب شهدای کربلا مرثیه سروده است.
بیشک «محزون»، معلم اخلاقی چون سعدی داشته است که به تقلید از او غزلهای زیبایی سروده است و زبان حال عاشقی بیقرار در آتش عشق را بهخوبی به تصویر کشیده است. همچنین وی از سرزمینی با اصالت و فرهنگ برخاسته بود. روزگارش را با غزلهای سعدی و حافظ میگذراند و خردورزی را از فردوسی آموخته بود.
وی از ذوق ادبی زیادی برخوردار بود و به مضامین عرفانی و صنایع ادبی تسلط کافی داشت. او علاوه بر استعداد شعری از هنر خوشنویسی هم برخوردار بود؛ چنان که یکی از آثار بیبدیل ادب ایرانزمین (کلیات سعدی) را به زیبایی و آراستگی تمام کتابت کرده که در حال حاضر موجود است.
محزون در کارهای خیر پیشقدم بود و سالهای متمادی تولیت حسینیه اعظم دهاقان را بر عهده داشت. طبق قول فرزند ایشان (مهجور) سه بار به سفر حج رفته و ازسرزمین وحی بهره برده است. شغل اصلی وی پارچهفروشی بوده و از این راه امرار معاش میکرده است.
از این شاعر دیوانی بر جای مانده که دربردارنده قصاید، مسمطها و غزلیات است که با خط خود شاعر و به خط شکسته نستعلیق نوشته شده است و حدود ۳۰۲۵ بیت دارد.
اوج هنر شاعر در بخش مراثی و مسمطهای تضمینی است که در آن، از ۵۵ غزل سعدی تضمین کرده است. همچنین تضمینهایی از وصال شیرازی، محتشم کاشانی، هاتف اصفهانی و جودی خراسانی در دیوان او یافت میشود.
در بخش غزلیات که سراسر سخن از عشق است، شاعر تحت تأثیر سعدی و حافظ است. در بخش آخر دیوان در یک مثنوی بلند، داستانی را از انوشیروان نقل میکند که به سبک شاهنامه فردوسی سروده است.
وی از انواع صور خیال بسته به تناسب بهره برده است. با بررسی اشعار محزون میتوان دریافت وی تحت تأثیر سبک بازگشت است.
از محزون فقط یک پسر به نام علیاصغر وصال متخلص به مهجور به یادگار مانده که با استفاده از تعلیمات پدر و کسب فیض از محضر حکیم جهانگیرخان قشقایی، راه پدر را در پیش گرفته و در شعر و شاعری به جایگاه والایی دست یافته است.
سرانجام مرد عرصه شعر و سخن دهاقان، آفتاب عمرش به زردی گرایید و به سال ۱۲۷۵ هش در زادگاهش و در قبرستان عمومی (پارک شهر) به خاک سپرده شد. متأسفانه اثری از مقبره وی موجود نیست.
ای خاک اگر سینه تو بشکافند
بس گوهر پربها که در سینه توست (خیام)
دیوان محزون دهاقانی تصحیح خانم پروانه وصال (پایاننامه کارشناسی ارشد) به راهنمایی دکتر حسین آقاحسینی و با مشاوره دکتر سید علیاصغر میرباقریفرد در سال ۱۳۸۸ دفاع شده است که انشاءالله تا پایان سال جاری به چاپ خواهد رسید و دردسترس علاقهمندان قرار خواهد گرفت.
از همکاری و مساعدت خانم پروانه وصال در ارائه بعضی اطلاعات درباره یکی از مفاخر شعر و ادب شهرمان کمال تشکر را دارم.
غزل زیر نمونهای از اشعار اوست:
چو داد ساقی مجلس پیاله دوش به دستم
شدم بری ز خرابات و ترک صحبت خوبان
مپاش تخم ریا و مپوش رخت تقدس
شدم به دکه خمار و در زدم که برآمد
نه ره به میکده باز و نه روی دیر مغانم
نخورده باده چنان بیخودم ز باده که دیگر
به یاد نرگس مست تو جام باده شکستم
به کنج مدرسه با مفتی زمانه نشستم
هزار حیله نمودم به این بهانه که جستم
یکی صفیر که شب نیمه است، میکده بستم
جزای آن که مودت ز شیخ و شاب گسستم
عنان عقل نیاید ز هیچ گونه به دستم
از این زیاد مکن ناله از غمش محزون
که از شراب لبش تا به حشر بیخود و مستم
با سلام و تشکر از آقای حکمت اله زمانی گرامی که همواره در معرفی نخبگان دهاقانی
با سلام و تشکر از آقای حکمت اله زمانی گرامی که همواره در معرفی نخبگان دهاقانی تحقیق و همت دارند.