با حسین(ع)، سوار بر کشتی نجات روز سوم؛ گام سوم/ محبوبترین مسافر کشتی نجات!
حجت الاسلام جمال نصیریفرد؛ دو نفر را آوردند نزد امام شیعیان علی(ع)؛ یک را عقرب و دیگری را مار نیشزده بود؛ از شدت درد به خود میپیچیدند تا جایی که همگی میگفتند جان سالم به درنمیبرند؛ اما امیرالمؤمنین(ع) گفت: زنده میمانند و درد بسیار خواهند کشید؛ حضرت گفت: سبب درد بسیار و عذابتان را میدانید؟ گفتند: خیر. حضرت رو به شخص عقربزده گفت: یادت هست فلانی در حضور تو سلمان را به خاطر ولایت ما سرزنش و شماتت کرد؛ ولی تو فقط تماشا کردی و هیچ دفاعی از وی نکردی؟ دیگری را گفت: به یاد داری که در حضور تو، قنبر (غلام من) به خاطر محبت و ارادتی که به من داشت کتک خورد؛ ولی تو بیتفاوت ایستادی و حمایتی از وی نکردی؟[۱] هردو از اصحاب امام علی(ع)بودند؛ ولیکن سزای یکی عقرب و دیگری مار شد.
نگاه به دین باید اجتماعی باشد
نوع نگاه و میزان معرفت ما به دین، اهمیت پررنگی دارد؛ چراکه جادهی جهتگیری و عمل ما را ترسیم میکند. یکی از این نگاهها، نگرش فردی یا اجتماعی به دین است و پاسخ به این سؤال که دین فقط بیانگر تکالیف فردی است یا از اساس اجتماعی است و بهتبع آن تکالیف فردی نیز دارد؟ بهطور مثال: در مطلوبیت کمک به دیگران تردیدی نیست و بهخودیخود یک حسن محسوب میشود؛ اما سؤال مهم اینجاست که آیا دین، تکلیفی در قبال هم نوعانمان بر گردن ما نهاده؟ تکلیفی که در صورت سهلانگاری مورد بازخواست و مؤاخذه قرار بگیریم یا خیر؟
تفاوت این دو نگاه از زمین تا آسمان است. کسی که نگاه فردی به دین دارد، طبیعتاً هیچ کاری به دیگران ندارد، حتی در دل کوه یا در چاه تنهایی خود، حس دینداری و تقرّب بیشتری به خدا دارد تا در دل اجتماع؛ چنین کسی بیشتر دلبستهی نماز و روزهی خویش است و مواظبتش فقط بر عبادات فردی خویش تا مبادا از کیفیت و کمّیت آن چیزی کاسته شود؛ اما آنکه برداشتش از متن دین، نگاه اجتماعی و نظاممند باشد، بههیچوجه نمیتواند به مسائل پیرامونی خود بیتفاوت باشد، حتی وقتی برادر یا خواهر ایمانیاش دچار مشکلی میشود از جیب خود خرج میکند تا مشکل او را برطرف کند؛ زیرا خدای نماز و روزه را خدای اجتماع و دیگر مردم نیز میداند و این خدای واحد از انسان انتظار دارد نسبت بهتمامی تکالیف خود کوشا باشد[۲].
بیتفاوتی نابخشودنی است…
مسافران کشتی نجات (دوستداران اباعبدالله الحسین ع) مثل مسافران کشتیهای معمولی نیستند که بنشینند داخل کشتی و کاری به مسافران کناردستی خود نداشته باشند؛ اینجا ملاک، تقرّبِ بیشتر است و تقرّب وقتی حاصل میشود که مهربانی، صمیمیت و همدلی بین مسافران حاکم باشد. تکبر، حسد، غیبت، تمسخر دیگران، بیتفاوتی به مشکلات دیگران و گناهانِ ازایندست، به خاطر این حرام شد که فضای همدلی و سلامتِ زیست اجتماعی مسافرانِ ساحل خدا را دچار بحران میکند. برای همین در قاموس دین کسی که بیتفاوت به دیگران باشد، نهتنها جایی در کشتی نجات ندارد؛ بلکه ننگ است که نام مسلمانی بر وی نهند[۳].
پس بیش از هر چیز باید دنبال خواست مولا باشیم؛ او همهی مردم را چون فرزندان خود میداند[۴] و از ما میخواهد به خاطر او آنچه در توان داریم بکار گیریم و مردمدار باشیم؛ برای همین “محبوبترین مسافر کشتی” را کسی میداند که با مردم خوشرفتارتر بوده است. ناخدای کشتی به من و شما میگوید: مشکل و حاجت همسفرت، نعمتی است که از جانب خدا نصیب تو شده؛ پس مراقب باش اگر توفیق نعمت از دستان تو پرکشید، سیاهیِ نقمت و بلا جای آن مینشیند.[۵] تا آنجا که حتی ممکن است از کشتی بیرون شوی.[۶]
آن دسته که بجای دفاع از مظلوم با گوشیِ همراه خود، صحنهی ظلم را ثبت میکنند تا بعد باافتخار در شبکههای اجتماعی بگویند شکار لحظهها به دست آنان اتفاق افتاده، نه جایی برای خود در کشتی نجات گذاشتهاند و نه نشانی از انسانیت درون خود؛ درواقع بویی از معنویت و نجات به مشامشان نرسیده؛ گرچه خود را به آداب و ظواهر شرع آراسته کنند و در ماتم سالار شهیدان(ع) نالههای بسیار زنند. ناخدای کشتیِ نجات نیز داغ بیتفاوتی کوفیان را بر سینه دارد و به خاطر آن به مسلخ شهادت رفت؛ هرچند همین کوفیان بیغیرت بعدها ضجهها زدند.
بیتفاوتی نابخشودنی است…