بررسی نامگذاری فیلمها و سریالها در سینما و تلویزیون هنر هفتم صدایم بزن
نام هویت و شناسنامه هر مخلوقی محسوب میشود. اهمیت نامگذاری بر کسی پوشیده نیست؛ نامگذاری گاهی مثل سند زدن اهمیت و حساسیت خاصی پیدا میکند؛ این پروسه نامگذاری روی هر چیزی که باشد، گاه تبدیل به یک پروسه زمانبر طولانی و نفسگیر میشود. چه درباره فرزند که پدر و مادر به دلیل حقی که او بر گردنشان دارد
کتابها وسایتهای جستوجوی نام را زیر ورو میکنند و چه درباره مخلوق هنری که هنرمند برای آن، به دنبال بهترین عنوان است. در بین همه آثار و مخلوقات هنری انتخاب اسم در فیلم وسریال از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ زیرا سینما، مدیوم و هنری به شدت وابسته به مخاطب است و پیدا کردن نامی که از هر جهت مناسب یک اثر سینمایی یا تلویزیونی باشد، از اهمیتی چند برابر نسبت به دیگر رشتههای هنری برخوردار است.
اسم خوب، برگ برنده شروع
یک نام خوب و مناسب، باید ویژگیهای خاصی داشته باشد. اولین و مهمترین ویژگی در انتخاب نام یک فیلم سینمایی یا سریال، جذابیت آن است؛ اسمهای تکراری و به شدت دم دستی، ناخودآگاه در ذهن مخاطب یک سد عدم دوست داشتن ایجاد میکند و بیننده را از ورود ذهنی برای تماشای یک فیلم خوب منع میکند و هشدار میدهد که این فیلم، نمیتواند فیلم خوبی باشد.
یک نام مناسب، باید مفهوم درستی از ارتباط با مضمون اثر داشته باشد؛ یعنی نباید چندان بیربط و و غیرمرتبط با قصه و موضوع فیلم و سریال باشد. البته امروزه در میان آوانگاردها و به خصوص جوانان فیلمساز، انتخاب اسمهای بیربط با موضوع فیلم و اثر، به صورت یک مد درآمده؛ اما در روش درست این کار هم، باید اصولی وجود داشته باشد که متاسفانه شاید تمام فیلمسازانی که از این مقوله تقلید میکنند، به آن واقف نیستند و در واقع یک هرج ومرج بیدلیل را به کل پروسه فیلمسازیشان تحمیل میکنند.
یک اسم مناسب باید در اطلاعرسانی راجع به فیلم در حد و اندازه درست وارد شود؛ برای مثال اگر یک فیلم پلیسی میبینیم که در آن مرد جوانی با موهای قهوهای قاتل است، اسم فیلم را نباید قاتل جوان موقهوه ای گذاشت تا قصه وماجرا اصطلاحا لو برود. یک نام خوب برای فیلم و سریال، نامی است که فرّار نباشد و در ذهن بماند تا اگر کسی خواست درباره آن حرف بزند یا فیلم را به کسی توصیه کند، مجبور نباشد با انگشت به پیشانیاش بزند و نام سخت فیلم را به خاطر بیاورد.
گیشه، گیشه و باز هم گیشه
نامگذاری فیلم در کشور ما، اغلب با محوریت دو موضوع اتفاق می افتد: یا برای ادا و اصول روشنفکری و خود را متفاوت نشان دادن، اسمی خاص و عجیب و گاه بیربط روی فیلمها مینشیند یا برای توجه و نگاه به گیشه که دلیل رایجتری هم هست.
در این روش، اسمی روی فیلم گذاشته میشود که بتواند در گیشه مخاطب را به طرف خود بکشاند و موفق عمل کند؛ برای مثال اسم خانمها در عنوان فیلمها، اصولا برای گیشه جذاب است و از آنجایی که معمولا وقتی اسم فرد برای مثال (ناخدا خورشید)، اسم و شناسنامه اثر میشود، یعنی این شخصیت، شخصیت اصلی فیلم است؛ پس مخاطب برای دیدنش به سینما میرود و معمولا از سازندگان رودست هم میخورد و مثلا خانم توی فیلم که اسمش، اسم فیلم هم هست، نقش دست چندمی در ماجراها و قصه دارد و جز اینکه کسی لابد عاشقش شده، محوریت خاصی ندارد.
در واقع این اهمیت به گیشه تا آنجایی پیش میرود که گاهی با موضوعات قانونی پیوند میخورد؛ برای مثال در همین سالهای اخیر در کشورخودمان اسم ترانهای محبوب، روی فیلمی گذاشته شد و بعد صاحبان ترانه شکایت کردند و …