آخرین مرد ایستاده
![](http://eskimia.ir/wp-content/uploads/2018/05/اصلی-28-780x405.jpg)
دامون رشیدزاده
فوتبال ورزش بی رحمی است اگر به این گفته باور ندارید کافیست به وضعیت این روزهای تیم ملی نگاهی بیندازید. تا قبل از ورود کی روش به فوتبال ما، رفتن به جام جهانی تبدیل به داستان تراژیک شده بود. تنها خاطره ایرانیها از رفتن به جام جهانی محدود میشد به جام جهانی ۹۸ و آن صعود تاریخی در استرالیا. اولین صعود ایران به جام جهانی هم آنقدر در گذشتههای دور اتفاق افتاده بود که دیگر بسیاری از جوانهای عشق فوتبال نه آن روز را دیده بودند و نه حماسه سازانش را میشناختند. از سال ۹۸ تا زمان ورود کی روش به فوتبال ایران نسل طلایی از بازیکنان ما به دلیل نبود مربی بزرگ هیچگاه رنگ جام جهانی را ندیدند. ستارههای فراوانی در این دوران گم نامی فوتبال ایران سوخت شدند و تاریخ فوتبالشان حداکثر با یکی دو جام باشگاهی به پایان رسید و حسرت این نرفتن به جام جهانی مانند خوره روح تماشاگران فوتبال را خورد.
اما آمدن کی روش مربی بزرگ جهان فوتبال که در کارنامه فوتبالیاش هر اندازه میخواستیم افتخار و سابقه کار کردن بابزرگان فوتبال بود امید تازهای به کالبد بی روح فوتبال دمید.
فوتبال ایران با حضور او بار دیگر لذت پیروزی را چشید. با کی روش ما توانستیم بار دیگر و البته بدون زحمت راهی جام جهانی شویم. فوتبال کم ستاره آن روزهای ایران در جام جهانی اگرچه در حد رقبای دیگر نبود اما آنقدر خوب درخشید که بار دیگر نام ایران در جهان فوتبال بر سر زبانها افتاد. بعد از آن تیم ایران در جام ملتهای آسیا فراتر از انتظارها ظاهر شد و شاید اگر آن ناداوریهای آشکار اتفاق نمیافتاد ما به راحتی قهرمان آسیا میشدیم. با این حال مردم به آینده تیم ملی و ظهور ستارههای تازه امیدوار بودند و میدانستند این ستاره آینده درخشانی را برای تیم ملی رقم میزنند.
دور بعدی جام جهانی از راه رسید و تیم ایران آنقدر راحت تیمهای بزرگ آسیا را به زانو در میآورد که خیلیها یادشان رفت بردن کره جنوبی و قطر و بحرین و… تا چند سال قبل به آرزو تبدیل شده بود. سرانجام ایران به عنوان دومین تیم جهان به جام جهانی صعود کرد و ایران غرق در شور و شادی شد.
اما در همان زمان هم دشمنان تیم ملی در حال تیز کردن دشنههای خود بودند زیرا پهلوان کشی در کشور ما رسمی دیرنه است. پوست کی روش در تمام این سالها از ضربههای این پهلوان کشان زخمهایی برداشته بود اما او به عنوان یکی از آخرین مردان ایستاده در فوتبال نخبه کش ما هر اندازه که توانسته بود در مقابل این دشمنان مقاومت کرده بود و هیچگاه اجازه نداده بود این افراد به نیات شومشان دست پیدا کنند. اما دشمن هیچگاه بیکار نمینشیند. بعد از فروکش کردن هیجانات مردم زمان خوبی برای انتقام از سرمربی تیم ملی فرا رسیده بود. به همین دلیل حملهها به کی روش به شکل بی سابقهای افزایش یافت. رنگیهای فوتبال ایران و همانها که فوتبال را تبدیل به قلعه نفوذناپذیر تماشاگرنما کردهاند یکی پس از دیگری دشنه خود را در قلب مربی تیم ملی فرو کردند.
آخرین مرد ایستاده فوتبال ایران هم در نهایت مانند دهداری، علیدوستی، کربکندی و بسیاری دیگر از نخبههای فوتبال در نهایت زیر این ضربههای ناجوانمردانه تسلیم شد تا آخرین تصویر ما از یکی از سازندگان نسل طلایی فوتبالمان تصویر غمناک از مردی باشد که دیگر توانی برای ایستادن ندارد.
هر چند هنوز کار برای کی روش در فوتبال ما تمام نشده اما واقعیت این است که او اولین قربانی فوتبال ما نبوده و نخواهد بود. ما بازهم در این فوتبال شاهد قربانی شدن نخبگان و پهلوانان خواهیم بود آنهم در حالی که رنگیها هنگام رقصیدنشان بر سر دار هورا میکشند.