ابرهای سیاه در حوالی نصف جهان
![](http://eskimia.ir/wp-content/uploads/2017/11/اصلی-4-780x405.jpg)
هامون رشیدیان
روزهای تلخ سپاهان همچنان ادامه دارند و هر بازی برای پر افتخارترین تیم لیگ برتر فوتبال ایران پیزی شبیه کابوس است.
لیگ هفدهم برای طلایی پوشان نصف جهان با امیدواری بیشتری استارت خورد، امید به بازگشت روزهای طلایی در ورزشگاه زیبای نصف جهان آن هم با هدایت پیرمرد کروات و سرشناسی که عناوین قهرمانی زیادی در لیگ برتر و جام حذفی برای زردپوشان به ارمغان آورده بود و در پنج هفته پایانی فصل گذشته نیز بردهای ارزشمندی برای سپاهانیها به ثبت رساند. اما برخلاف این امیدواریها اوضاع برای کرانچار و سپاهان اصلاً خوب پیش نرفت تا جایی که با گذشت ۱۱ هفته از لیگ این تیم با کسب تنها ۱۱ امتیاز در جایگاه سیزدهم قرار گرفت آن هم با تنها دو برد که باعث شد تمام پیش بینیها پیرامون بازگشت این تیم به جمع مدعیان قهرمانی لیگ برتر برعکس شود و کار برای پیرمرد کروات سختتر از همیشه شود.
کرانچار
سرمربی در یک تیم فوتبال به عنوان رهبر تیم شناخته میشود و او است که میتواند دلیل وجود استرس یا تزریق آرامش به تیم باشد. پس نمیتوان تنها بازیکنان و سهل انگاری آنها را دلیل نتایج نامطلوب طلایی پوشان دانست و کرانچار هم باید بپذیرد که برخی اشتباهات او در این نتیجه گیریها بی تأثیر نبودهاند.
مهمترین اشتباه کرانچار را میتوان اشتباه در انتخاب بازیکنان خارجی دانست؛ بازیکنانی که با امیدواری زیادی جذب شدند ولی نمایش آنها همانطور که از ابتدا هم نگرانیهایی در مورد آنها وجود داشت دور از انتظار بوده است. ژایرو رودریگوئز مدافع برزیلی سپاهانیها اگرچه از ابتدا در ترکیب طلایی پوشان راهی میدان شد، اما رفته رفته کرانچار فهمید که او بازیکن مناسبی برای خط دفاعی تیمش نیست. در خط هافبک رافائل کریولارو آمد تا جایگزین جپاروف شود، اما از بازیهای خوب او در پرتغال تنها خاطرهای در ذهن این بازیکن باقی مانده است و به هیچ وجه از لحاظ بدنی شرایط مناسبی برای حضور در لیگ برتر ندارد. مروان حسین دیگر بازیکن خارجی بود که برای ترمیم خط حمله به تیم اضافه شد، اما به ثمر رساندن یک گل در مقابل پرسپولیس نمیتواند کارنامه مناسبی برای بازیکنی باشد که با خیال زنده کردن یاد عماد رضا به اصفهان آمده است.
سپاهان همانطور که بسیاری از کارشناسان فوتبالی به آن اذعان دارند، فوتبال خوبی ارائه میدهد و در دیدار مقابل پیکان نمایش خوبی داشت، اما مشکل این تیم در ایجاد موقعیتهای صد در صد گلزنی و استفاده از ضربات آخر باعث شده تا نتواند به چیزی که دلخواهش است، برسد.
شاید انتخاب بازیکنان مناسبتر میتوانست کرانچار را در شرایط مناسبتری قرار دهد، اما هم بازیکنان داخلی و هم بازیکنان خارجی که به تیم اضافه شدند، نتوانستند نمایشهای خوبی ارائه دهند تا کرانچار به عنوان مقصر نقش اول این ماجرا شناخته شود.
بازیکنان
البته اوضاع تنها برای کرانچار بحرانی نیست و بسیاری از ستارههای این تیم پرطرفدار هم این روزها آماج حملات طرفداران این تیم هستند. سپاهان برای فرار از این بحران به چیزی شبیه معجره در چهار بازی آینده تا رسیدن به نیم فصل احتیاج دارد. سپاهانیها در چهار بازی آینده یعنی تراکتورسازی (نقش جهان)، صنعت نفت آبادان (تختی آبادان)، استقلال خوزستان (نقش جهان) و استقلال تهران (ورزشگاه آزادی) باید دست به خلق یک معجزه بزنند و تمامی حریفان صاحب نام خود را شکست دهند. اگر این اتفاق رخ دهد سپاهان نه تنها از بحران خارج میشود بلکه میتواند امیدوار باشد فصل را در نیمه بالایی جدول به انتها برساند اما اگر به هر دلیلی این اتفاق رخ ندهد این تیم در نیم فصل قطعاً یک قربانی بزرگ خواهد داشت. این قربانی یا میتواند کرانچار مربی صاحب نام این تیم باشد و یا بازیکنان بزرگی که تا اینجای فصل هیچ نشانی از درخشش گذشته خود نداشتهاند. به هر ترتیب باید به انتظار نشست و دید که سرانجام آیا سپاهان میتواند بر مشکلات فائق بیاید و یا این که این تیم برای رهایی از این کابوس ناگزیر به قربانی کردن خواهد بود.