ازدواج سفید، روزگار سیاه

بردیا عباس زاده

ازدواج سفید نوعی زندگی بدون تعهد و غیر رسمی است که این روزها نه تنها میان جوان‌ها که میان افراد میانسال نیز در حال رواج است. ازدواج سفید علیرغم هشدار کارشناسان پدیده‌ای رو به افزایش است و متاسفانه با وجود موانع قانونی همچنان مورد غفلت مسئولان است. اما چرا با وجود تمامی مشکلات، موانع قانونی و ضرر و زیان آشکاری که هم دختر و هم پسر ممکن است در این شیوه زندگی متحمل شوند بازهم این پدیده در حال گسترش است.

گریز از خرج و مخارج مراسم سنتی ازدواج

گریز از خرج و مخارج مراسم سنتی ازدواج و تعهدات مادی و غیرمادی بسیاری که این نوع ازدواج‌ها بر جوانان بار می‌کند، از عوامل مؤثر بر گرایش به این شیوه از زندگی در کنار یکدیگر است. هزینه بالای ازدواج و تشکیل زندگی و به خصوص تعبیر جامعه از مرد که باید نان آور خانواده باشد باعث می‌شود جوانان و به خصوص پسرها ترجیح دهند وارد زندگی مشترکی شوند که هزینه ازدواج ندارد و در آن خرج و مخارج به صورت نصف و نصف پرداخت می‌شود.

نبود حس مسئولیت پذیری

یکی از مهمترین فاکتورهای ازدواج سفید نبود فاکتور مسئولیت پذیری است. ازدواج سفید به دلیل اینکه در ایران (برخلاف غرب) به رسمیت شناخته نمی‌شود این امکان را برای افراد فراهم می‌کند که بدون هیچگونه تعهدی در کنار هم زندگی کنند. به همین دلیل هم جوان‌هایی که بدون حس مسئولیت در خانواده‌ها رشد کرده‌اند ترجیح می‌دهند در ادامه زندگی نیز ازدواجی بدون مسئولیت داشته باشند.

بالا بدون سطح توقع خانواده‌ها

در حدود بیست سال گذشته سطح توقع برای ازدواج و تشکیل خانواده در ایران به شکل چشمگیری بالا رفته است. جامعه شناسان از این موضوع به عنوان یکی از دلایل اصلی کاهش نرخ ازدواج یاد می‌کنند. در جامعه امروز ما خانواده ترجیح می‌دهند فرزند خود را تا داشتن همه امکانات زندگی وارد بازی ازبدواج نکنند. این موضوع در میان خانواده دخترها به مراتب پررنگ‌تر است. به همین دلیل هم زندگی‌هایی که ۲۰ سال پیش خیلی راحت آغاز می‌شد امروزه در عمل وجود ندارد. همین موضوع هم در نهایت جوان‌ها را به پدیده‌هایی مانند ازدواج سفید سوق می‌دهد.

مشکلات ازدواج سفید

در این نوع روابط اگر فرزندی حاصل شود در چنین مواردی اغلب زن به خاطر پرهیز از بی آبرویی به دنبال اثبات رابطه ابویت فرزند و والد نمی‌رود و حتی اگر ادعا کند که صیغه بوده است، در صورت انکار مرد، ادعای زن، به خاطر ثبت نبودن، قابل اثبات نیست. در این میان فرزندان بی پدر و بی خانواده‌ای باقی می‌مانند که نه آن‌ها از والدین ارث می‌برند و نه والدین از آن‌ها. گرچه سایر حقوق این کودکان چون بقیه کودکان است، اما معمولاً کسی حضانت آنان را بر عهده نمی‌گیرد، مگر اینکه یک پروسه پیچیده قانونی طی شود. در این موارد سپردن حضانت به مادر محتمل‌تر است و زن چه از نظر روانی و چه از نظر حقوقی شکست خورده و بلاتکلیف باقی می‌ماند. همچنین تحقیقات نشان داده است زنان در چنین رابطه‌هایی بیش از انواع دیگر ازدواج دچار خشونت خانگی می‌شوند و چنین روابطی زودتر از ازدواج‌های رسمی و شرعی از هم می‌پاشد.

در چنین ازدواج‌هایی امکان دارد که یکی از طرفین هر لحظه نسبت به ادامه این رابطه اظهار بی‌میلی کند و این امر موجب وارد شدن صدمات روحی قابل توجهی به طرف مقابل به ویژه زنان می‌شود چراکه آنان بر حسب طبیعت خود دوست دارند روی فردی سرمایه‌گذاری عاطفی کنند که این فرد از ارزش لازم برخوردار باشد.

کارشناسان دلایلی دیگری مانند تجردگرایی دختران، کمرنگ شدن اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی مردم، الگوبرداری از ماهواره را از عوامل رشد ازدواج سفید می‌دانند. در هر حال اینگونه به نظر می‌رسد که با توجه به شکل جامعه ایران زن‌ها در اینگونه روابط بیشتر صدمه می‌بینند و کمتر از مردها شانس پذیرش مجدد در جامعه را دارند.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *