«برنامهریزی» کلید پویایی
رسول مهدی زاده
روزها و فرصتها درگذرند و ثانیهای که میگذرد قابل برگشت نیست. زمان، صبر و تحمل برای ایستادن ندارد و باسرعت عبور میکند و هیچ افسوسی نمیتواند لحظات را جبران کند. همه ما بارها این جمله را شنیدهایم: وقت طلاست؛ اما به آسانی این درّ نایاب را از دست میدهیم؛ اگر برای تک تک فعالیتهایمان برنامهریزی داشته باشیم با مشکل مواجه نمیشویم؛ اما متأسفانه بعضی از جوانان همیشه از کمبود وقت شکایت دارند.
سودابه بازرگان کارشناس برنامهریزی در این باره به کیمیای وطن گفت: برنامهریزی چگونگی انجام مجموعه وظایفی برای تحقق یک هدف مبتنی بر ارزش، براساس توان، امکانات و محدودیتهای فرد اقدامکننده در طی زمان مشخص است، همان طور که در تعریف برنامهریزی عنوان شد نکاتی باید مدنظر گرفته شود:
تعیین کردن هدف، ارزش داشتن که سبب میشود جایگاه هدف در زندگی مستحکم شود. توجه به امکانات، محدودیتها و توان در این مسیر که توسط خود شخص و به کمک متخصص این امر مشخص میشود که خالی از لطف و فایده نیست.
کسی که برنامهریزی دارد، اولویتهای مشخصی خواهد داشت و میداند در هر لحظه چه کاری را بایستی در درجه اول انجام دهد. کسی که اولویت خود را بداند به راحتی به پیشنهادهای وسوسهانگیز «نه» میگوید؛ زیرا کار مهمتری برای انجام دارد، همچنین این شخص میداند با چه کسانی معاشرت کند، و زمانش را به بطالت و پرداختن به مسائلی که اهمیت کمتری دارند نمیگذراند. به درستی و خوبی از وقتش استفاده میکند و در نهایت، این فرد احساس پویایی و عزت نفس خواهد داشت.
بازرگان موانعی که در راه اهداف قرار دارند را عنوان کرد و افزود: همیشه برنامهریزی برای رسیدن به آن چه میخواهیم نیست؛ زیرا گاهی موانعی بر سر راه ما قرار دارند که میتوان برای از میان برداشتن آنها برنامهریزی کرد. موانع و مشکلاتی که اگر به آنان توجه نشود دیوار بلندی خواهد شد که بین ما و اهدافمان قرار
میگیرند. متأسفانه عدهای از جوانان در مواجهه با این موانع امید و اشتیاق خود را از دست داده و احساس میکنند به ته خط رسیدهاند که در این مرحله آمار زیادی از افسردگی را در بین جوانان شاهد
هستیم.
نکته دیگر، پذیرفتن شکست به عنوان جزئی لاینفک در اجرای برنامهریزی برای رسیدن به اهداف است. برایان تریسی متخصص و نویسنده مباحث موفقیت در این باره میگوید:
«کسی که میخواهد در زندگی پیروز شود باید بیاموزد که شکست را به عنوان بخشی سالم و ناچار از فرایند رسیدن به اوج بپذیرد»
نپذیرفتن این امر طبیعی از سوی جوانان کمالگرا، جامعه را به سمت نبود ثبات و پایداری در مسیر رشدشان میکشاند که سرانجامِ آن جز افسردگی و ناامیدی در زندگی نخواهد بود.
بازرگان از عواقبی که برنامهریزی فاقد اطلاعات و آگاهی به همراه دارد گفت:
فردی که بدون اطلاعات و آگاهی، برنامهریزی میکند در مواجهه با جریانهای پرشتاب زندگی که تحت کنترل ما نیستند دائما دچار احساس ناتوانی میشود که به افسردگی و نبود پویایی منجر میشود.
جامعه ما متشکل از اعضای کوچکتری است که جوانان ما سهم بسیاری در آن دارند؛ چنانچه این اعضا در زندگی شخصیشان احساس پویایی و عزت نفس نداشته باشند نمیتوانند در زندگی اجتماعی هم حضور فعال و مؤثری داشته باشند
و این پویایی و رشد را به جامعه انتقال دهند؛ بنابراین برنامهریزی کردن در زندگی شخصی نقش مهم و حائز اهمیتی در رشد و پویایی جامعه دارد و متقابلا نبود برنامهریزی تمام محاسن آن را از جامعه سلب خواهد کرد.
سودابه بازرگان تبعات زندگی بیبرنامه را بررسی کرد
در دنیای پرشتاب امروز کیفیت زندگی تحت تأثیر سرعت بالای زندگی قرار گرفته است که این جریان بسته به نوع نگاه و زندگی ما میتواند خوب یا بد باشد. زمانی که بدانیم از زندگی چه میخواهیم و چشماندازی برای آینده ترسیم کنیم، میتوانیم تشخیص دهیم که در کجای این جریان قرار داریم و باید طی چه اقداماتی و چگونه خود را با این جریان هماهنگ و همسو کرده تا به چشمانداز مدنظرمان برسیم. هنگامی که برنامهریزی میکنیم حتی موجهای مخالف این جریان هم میتوانند برای ما به فرصتهای بینظیری تبدیل شوند که با خیالی آرام و آسوده از موجسواری در دریای زندگی لذت ببریم.
در صورتی که ندانیم از زندگی چه میخواهیم یا بر فرض، از برنامهریزی صحیح برای رسیدن به اهدافمان آگاهی نداشته باشیم جنبه منفی ماجرا پدیدار میشود و در نهایت موجهای پرشتاب زندگی، ما را در خود بلعیده و در دریای زندگی غرق میشویم؛ پس برنامهریزی نقش حیاتی دارد و ما را با جریان پرشتاب زندگی هماهنگ میسازد. نکتهای که مسلم است این است که کنترل این جریان دست ما نیست، فقط میتوانیم با برنامهریزی درست به نفع مطلوب از این جریان بهرهمند شویم.