استقلال فرهنگی و دیدگاه امام خمینی(ره)
تنازع و مبارزه متقابل جزو لاینفک جوامع بشری است. این تنازع و تقابل به گونههای متفاوت در طول تاریخ آشکار شده است.
در گذشته تنازعات به صورت رودررو و به شیوه لشکرکشیها و دشمنی آشکار بوده است؛ اما امروزه شیوههای دشمنی و تقابل و تسلط متفاوت از گذشته است و اصطلاحا در این زمینه از شیوههای نرم استفاده میشود. دشمنان با استفاده از دستاوردهای علمی جامعهشناسی، روانشناسی و دیگر علوم ارتباطات سعی در برخورد و انهدام فرهنگی جوامع مورد هجوم دارند.
امام خمینی(ره) میگویند: «تردیدی نیست که جهانخواران برای به دست آوردن مقاصد خود و تحت ستم کشیدن مستضعفان جهان، راهی بهتر از هجوم به فرهنگ و ادب کشورهای ضعیف ندارند؛ زیرا تربیت غربی و… معلم و استاد است که دبستانها و دبیرستانها، محیطهایی میشوند مجهز برای تربیت غربی و… جوانهایی که دولتمردان و دستاندرکاران آتیه کشورهایند.»
امام باز میگویند: «…. از کودکستان تا دانشگاه مراکز جولان دستهای خبیث استعمار است و آنها خوب می دانند که اگر این نوباوگان را از راه مستقیم و صراط الله خارج کنند به مقاصد شوم خودشان خواهند رسید.»
دیگر شیوه انهدام فرهنگی جامعه توسط دشمنان متخاصم استمرار عقبماندگی فکری و فرهنگی عام افراد جامعه است با استفاده از امکانات تکنولوژیک و رسانههای گروهی.
– تبلیغات شدید و دامنهدار برای تخریب ارزشهای فرهنگی و تهی کردن افراد جامعه از ارزشهای فرهنگی بومی و خودی
– ایجاد تضاد و تقابل در مراکز حساس جامعه
– گسترش ارزشهای جنسی مبتذل و اشاعه فحشا و ترویج افکار و اندیشه و ارزشهای فرهنگ غربی و الگوسازی رفتاری برای افراد جامعه
در این رابطه امام خمینی(ره) می گویند: «…. این است که تبلیغات زیاد برای اینکه محتوای ما
را از ما بگیرند خودمان را به خودمان بدبین کنند بلکه دشمن کنند … بدتر از این است که محتوای اشخاص را بگیرند که اطمینان به خودش نداشته باشد. »
نظام سلطه با روشهای مختلف ابتدا فرهنگ جوامع را تحقیر می کند و با انواع نظریهها درصدد توجیه عقب ماندگی فرهنگ آن جوامع بر میآید؛ پس از اینکه با دامنه وسیع تبلیغات، این باور در جامعه عمومیت یافت، برتری فرهنگ غربی را به عنوان الگوی برتر معرفی و جایگزین می نماید.
در این شرایط جامعه هدف به راحتی تسلط
را پذیرفته و تسلیم برنامهها و مقاصد اجرایی آنها میشود. فتح بدون خونریزی، فتح بدون ایجاد نفرت و بر عکس فتح همراه با محدودیت حفظ استقلال جامعه و کشور به شیوههای قبلی به تنهایی کفایت نمیکند؛ بنابراین باید پذیرفت که دشمن به عنوان یک واقعیت با ابزارهای قویتر و کارآمد وجود دارد و برای مقابله با آن باید خاکریز اصلی را تقویت کرد. حفظ استقلال فرهنگی، یعنی حفظ مهمترین خاکریزی که اگر به دست دشمن فتح شود، دیگر خاکریزها به سهولت تسلیم
میشوند.