ناتوی عربی شکل میگیرد؟
آمریکا و اعراب خوب میدانند با شرایطی که وجود دارد امکان تشکیل ناتوی عربی منتفی است؛ اما اکنون ترامپ برای دوشیدن بعضی کشورهای عربی از این راهحل استفاده میکند؛ درواقع آمریکا با طرح و پیگیری ناتوی عربی، سیاستمداران کمسیاست و بیعرضه کشورهای عربی را از ایران میترساند تا بتواند با طرح موضوع ناتوی عربی از آنها باج بگیرد و اسلحههای قراضه و از رده خارجش را به آنها تحمیل کند. از طرفی طرح ناتوی عربی، وسیلهای برای تأمین امنیت اسرائیل و در تقابل با نفوذ منطقهای ایران است، اما نمیتواند مانعی بر سر راه قدرت و اقتدار ایران باشد.
اگرچه تا به حال دو نشست در راستای تشکیل ناتوی عربی و ترتیبات مرتبط با آن به عنوان نشستهای مقدماتی و برای ارزیابی نظرات و مواضع دولتهای مدعو و سنجش میزان آمادگی آنها در کویت و نیویورک برگزار شده و در این زمینه از طرحی با عنوان «اتحاد استراتژیک خاورمیانه» (MESA) بهمنظور جلوگیری از نفوذ منطقهای ایران سخن به میان آمده است و بعضی از خبرگزاریها، با اشاره به نشستی که در اوایل سال میلادی آینده در واشنگتن برگزار خواهد شد و موضوع آن تشکیل «ناتوی عربی» خواهد بود، نشست اخیر در نیویورک را نیز زمینهساز تشکیل این پیمان نظامی منطقهای دانستهاند، اما در عرصه عمل موانع بیشماری در راه شکلگیری این پیمان یعنی «ناتوی عربی» وجود دارد؛ چنانکه اختلافات و بیاعتمادیهای موجود میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس ازجمله اختلافات و مناقشات بین قطر و دیگر رژیمهای عضو، کافی است تا از تحقق خواستههای آمریکا در این زمینه جلوگیری کند.
افزون بر این، باید به تفاوتهای کمی و کیفی نیروهای مسلح کشورهای عربی نامبرده (۶ کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس و دو کشور مصر و اردن) به عنوان یکی دیگر از موانع مهم بر سر راه تشکیل ناتوی عربی یاد کرد؛ همچنانکه مخالفتهای پنهان و آشکار رقبای غربی آمریکا و دیگر کشورهای صنعتی ذینفوذ در منطقه نیز، از موانع عمده بر سر این راه به شمار میرود.
البته باید توجه داشت اگر آمریکا، اسرائیل و عربستان بتوانند حتی ناتوی عربی را پایهگذاری کنند، با وجود کماهمیتبودن کارکردهای نظامی که قطعا خواهد داشت و چه بسا طمع برخی از آنها برای فریب دیگری بهسرعت از هم خواهد گسست؛ اما آثار روانی و رسانهای این سازمان در صورت شکلگیری میتواند جای خالی آثار نظامی را پر کند؛ یعنی منجر به ایجاد گروههای تروریستی نیابتی شود و خساراتی را به منطقه و اعراب وارد کند.
هدف واشنگتن آن است تا با تشکیل ناتوی عربی، ترتیبات و تشکیلاتی همیشگی برای حفظ منافع خود در منطقه ایجاد کند؛ ترتیباتی که هزینههای مالی و انسانی آن توسط کشورهای عربی متحد آمریکا تأمین شود و با قرارگرفتن آمریکا در رأس آن، به انجام مأموریتهای محوله از سوی واشنگتن بپردازد. درواقع آمریکا به دنبال تشکیل لشکری گوش به فرمان و فدایی خودش در منطقه است که بعید به نظر میرسد نظامیان عرب به آن تن دهند. شاید هم ناتوی عربی بتواند با نزدیکشدن نظامیان منطقه و تغییر حکومتی که در پیش است، به کلی ریشه اسرائیل را بکند و درست عملکردی عکس آنچه آمریکا در سر دارد، به عرصه ظهور برسد.
البته ناتوی عربی قبلا تشکیل و با شکست مواجه شده است. داعش همان ناتوی عربی شکستخورده است که آمریکا آن را تشکیل داد و حمایت کرد. درواقع داعش، ناتوی عربی سرّی و غیررسمی بود و اینک آمریکا درصدد برآمده است تا برای جایگزینی این ناتوی سرّی، تشکیلاتی علنی و رسمی را با عنوان ناتوی عربی ایجاد کند. به بیان دیگر آمریکا و متحدان غربی و عربیاش در ماجرای ایجاد داعش، شانس خود را در عرصه اقدامات تروریستی و غیررسمی آزمودند و بنابراین در حال حاضر به اقدامات مسلحانه و نظامی از نوع رسمی و علنی آن میاندیشند؛ ضمن آنکه درصددند با ترغیب مصر و اردن به عضویت در ناتوی عربی از نیروهای مسلح پرشمار این دو کشور در عرصه مقابله با کشورهای محور مقاومت بهرهبرداری کنند.
با آنکه هدف آمریکا از تشکیل ناتوی عربی، بهرهبرداری رسمی، میانمدت و درازمدت از نیروهای مسلح کشورهای عضو در راستای منافع منطقهای آمریکا ازجمله تأمین و حفظ امنیت اسرائیل است و مقامات واشنگتن رؤیای ایجاد چنین تشکیلاتی را که موجب کاهش هزینههای مالی و انسانی آمریکاست در ذهن خود میپرورند، اما بهرهبرداریهای هنگفت اقتصادی از اجرای طرح تشکیل ناتوی عربی نیز ازجمله اولویتهای مهم مدنظر آنان است؛ چنانکه مقامات آمریکا مترصد پیدایش فرصتهای ذیقیمتی هستند که به بهانه تشکیل ناتوی عربی پدید خواهد آمد و این امکان را برای آنها فراهم خواهد کرد تا با تأکید بر ضرورت بهکارگیری تسلیحات پیشرفته و یکسان در این تشکیلات جدید، محموله بزرگتری از تسلیحات را به کشورهای ثروتمند عربی بفروشند و از این دریچه نیز به دوشیدن این کشورها مبادرت
کنند.
میتوان پیشبینی کرد به موازات این نوع بهرهبرداریهای اقتصادی، آمریکا در عرصههای رسانهای نیز به تبلیغاتی پرحجم با هدف به راهانداختن یک جنگ روانی علیه کشورهای محور مقاومت متوسل خواهد شد و از سوی دیگر کوشش خواهد کرد تا تشکیل ناتوی عربی را اقدامی مؤثر برای دفاع از اعراب وانمود و از این طریق به تعمیق شکافهای قومی و زبانی در جهان اسلام مبادرت کند.
براساس طرح ارائهشده، ناتوی عربی متشکل از کشورهای عربی و آمریکاست و این به معنای انگیزههای واشنگتن برای بهرهبرداری حداکثری از ایجاد چنین تشکیلاتی است که خود در رأس آن قرار خواهد گرفت و فرماندهی و تدوین راهبردهای عملیاتی آن نیز بر عهده واشنگتن خواهد بود. درحقیقت تصور آمریکا این است که با تشکیل ناتوی عربی خواهد توانست معادلات منطقهای را بار دیگر به نفع خود تغییر و سلطه خود را بر منطقه گسترش دهد و عمق بیشتری بخشد.
البته تلاشهای کنونی آمریکا و کشورهای عربی برای تشکیل ناتوی عربی به معنای آن است که آنها خود نیز به تأثیر تحریمهای اقتصادی علیه ایران هیچ امیدی ندارند و بنابراین درصددند تا در عرصه نظامی از قدرتمندترشدن ایران و متحدان منطقهایاش جلوگیری کنند؛ با این حال هم آمریکا و هم رژیمهای مرتجع عربی آرزوی آن را دارند تا با تمهیدات و ترتیباتی که در سایه تشکیلات ناتوی عربی به وجود خواهد آمد، توانمندیهای کشورهای محور مقاومت بهویژه ایران کاهش و معادلات نظامی و سیاسی به ضرر کشورمان تغییر یابد.