اشرافی گری؛ بلای حکومت

 

روزهایی که در پیش داریم روزهای مهم و سرنوشت ساز کشور و ملت است روزهایی که کلید دو انتخابات با اهمیت خورده و مردم آماده می شوند تا در یک انتخابات پرشور رئیس جمهور کشور را انتخاب کنند و سکان اجرایی کشور را به او وتیمش واگذار کنند تیمی که قرار است دردهای امروز کشور را بشناسند و درمان کنند دردهایی چون رکود، اشتغال، ازدواج جوانان و…همچنین مردم در انتخابات آینده نمایندگان خودشان را جهت اداره شهرها یعنی اعضای شوراهای اسلامی را انتخاب می کنند تا به شهرها و امور شهری و روستایی کشور سامان بهتری بدهند و با برنامه های تخصصی و مدیریتی خود هزینه های جاری شهر و روستا را کاسته و چهره شهر و روستاها را به شهر و روستای اسلامی نزدیک کنند و نا بسامانی های شفافیت مالی وسایر دردهای شهری و روستایی را درمان کنند یکی از دردهایی که هم نیاز به مراقبت دارد که در مجموعه نظام وارد نشود و اگر حتی اندکی هم ورود داشت باید در کمترین فرصت ممکن درمان و علاج شود اشرافیگری است که رد پایش  در مواضع مختلف دیده می شود و خطرش به وضوح مشاهده می شود لذا مناسب است در این باره گفت و نوشته هایی تا زمان انتخابات مطرح گردد و مردم با دقت در انتخاب خود این رد پا را نشانه رفته، اشرافیگری را در نطفه خفه کنند به دلیل اینکه ما مسلمان و پیرو قرآن هستیم باید برای هر موضوع به قرآن و عترت مراجعه کنیم

قرآن مبارزه تمام عیاری را علیه اسرافکاران و اشرافِ ریخت و پاش‌گر اعلان می‌نماید، مبارزه‌ای که همانند آن را بشریت نه در کتاب‌های دینی و نه در هیچ کتاب دیگری به خود ندیده است؛ اشرافی‌گری در واقع به معنی غرق شدن در لذت‌ها و وسایل رفاهی بیش از حد و معمول زندگی است.

اشرافیگری از نظر قرآن ویژگی‌های جهنمیان است کسانیکه مستحق  خشم و عذاب خداوندند، خداوند متعال در آیه ۴۱تا۴۶سوره واقعه می‌فرمایند:  سمت چپی‌ها! چه سمت چپی‌هائی‌؟!  (بدا به حالشان!) آنان در میان شعله‌های آتش و آب جوشان به سر خواهند برد! و در سایه دودهای بسیار سیاه و گرم قرار خواهند گرفت. نه خنک است و نه مفید فایده‌ای؛ چرا که آنان پیش از این (در دنیا، مست و مغرور نعمت و) خوشگذران بوده‌اند و پیوسته بر انجام گناهان بزرگ، پافشاری داشته‌اند.

قرآن، اشراف مغرور و گناهکار را صفی در مقابل پیامبران و اصلاح‌گرایان می داندکه بر پیروی از فرهنگ و گمراهی خود اصرار می‌ورزند.در عصر حضرت نوح علیه السلام این متکبران و اشراف بودند که او و پیروانش را آدم‌های گدا و بی سر و پا می‌دانستند و با رسالت او به رویایرویی می‌پرداختند، خداوند متعال در آیه ۲۷ سوره هود می فرماید: اشراف کافر قوم  نوح به او گفتند: تو را جز انسانی هم‌چون خود نمی‌بینیم (و لذا به پیغمبری تو باور نداریم). ما می‌بینیم که کسی جز افراد فرومایه و کوتاه‌فکر و ساده‌لوح ما (به تو نگرویده و) از تو پیروی نکرده است. (شما ای پیروان نوح! نه نوح و نه) شما را برتر از خود نمی‌بینیم و بلکه دروغگویانتان می‌دانیم.

و حضرت نوح در برابر عناد و حق ناپذیریشان می‌فرمود من شما را گروه نادانی می‌دانم. ای قوم من ! اگر من مؤمنان را از پیش خود برانم، چه کسی مرا در برابر (مجازات شدید) الله یاری می‌دهد؟ چرا متوجه نیستید؟

روش اشراف و مستکبران در مقابل رسالت انبیا تا زمان حضرت محمّد صلى الله علیه وسلم  نیزادامه داشت و پس از دعوت رسول خدا اولین کسانی که با او به مخالفت برخاستند، اشراف و مستکبران بودند. اشراف به دنبال غوطه ور شدن در نعمت ها و امکانات زندگی بوده و همچون چهارپایان مدام به خوردن و آشامیدن می پردازند، دلهایشان حیران و اندیشه هایشان سرگردان، و وقت و فرصتی را برای توجه به اهداف بلند و ارزشمند برای خود باقی نمی‌گذارند. و در مقابل دعوت و نصیحت دعوتگران و ناصحان گوش خود را می‌بندند، و حاضر به تلاش و عبادت و بذل و بخشش از اموال خود و توجه به جهاد و کمک مستمندان نیستند، به همین دلیل آسان‌ترین راه تکذیب پیامبران و پیروی از پیشینیان خود و پیروی از هوی و هوس است، در پیش گرفته‌اند.

قرآن به طور کلی موضعگیری مترفین و اشراف را در برابر رسالت پیامبران بیان نموده و می‌فرماید: ﴿وَمَا أَرْ‌سَلْنَا فِی قَرْ‌یَهٍ مِّن نَّذِیرٍ‌ إِلَّا قَالَ مُتْرَ‌فُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْ‌سِلْتُم بِهِ کَافِرُ‌ونَ﴾ [سبأ: ۳۴]؛ ما به هر شهر و دیاری که پیغمبری را فرستاده‌ایم، سران و متنعّمان آنجا گفته‌اند: ما بدان‌چه آورده‌اید، باور نداریم.

می بینیم اشراف هرگز دعوت پیامبران را لبیک نگفتند و مطمئن امروز نیز کسانی که دنبال زندگی اشرافی هستند نمی توانند با انقلاب و اصول آن همراهی کنند.لذا مردم باید در انتخاب خوب مراقب باشند و کسانی را انتخاب کنند که به فرموده امام خمینی قدس سره درد فقر را چشیده باشند و مشغول سرمایه و باغ و ویلا و استخر و خارج رفتن و …نباشند.

مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید غدیر۱۳۹۵/۰۶/۳۰ فرمودند:

«اجتناب از زخارف دنیا و زینتهای دنیا برای شخص خود»؛ از بلاهای حکومتهای دنیا یکی همین است؛ چون رئیس کشور که شدیم، منابع مالی کشور در اختیار ما است؛ وسوسه بشویم؛ [بگویم‌] اینجا زمینِ خوب هست، اینجا امکاناتِ خوب هست، اینجا پولِ خوب هست؛ از اینها یک سهمی حالا [برداریم‌]. آنهایی که خیلی شقی و بدبخت و روسیاهند، همه‌اش را برای خودشان برمیدارند، مثل رضاخان؛ آنهایی که یک خرده‌ای انصافشان بیشتر است، یک کمی‌اش را به دیگران میدهند، غالباً هم به اطرافیان خودشان؛ یک مقدار هم خودشان برمیدارند. این جزو بلایای حکومتها است؛ همین حکومتهای دموکراسی دنیا هم همه همین‌جور هستند. می‌شنوید؛ زن فلان رئیس جمهور در تعطیلی مثلاً زمستانی یا تابستانی به فلان جزیره‌ی خوش آب و هوا مسافرت کرده، این‌قدر میلیون دلار خرج کرده! از کجا؟ فلان خانواده‌ی اشرافی سلطنتی برای مسافرت وارد فلان شهر شدند، این تعداد هتل، این تعداد امکانات در اختیارشان بود، در ظرف ده روز، بیست روز که ماندند، این مقدار میلیارد -مبالغ میلیاردی- خرجشان شد! حکومت امامت با این چیزها مخالف است. استفاده‌ی شخصی از امکانات عمومی ممنوع؛ اجتناب از دنیا برای شخص خود.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *