اصول مبارزاتی حضرت زینب (س)

سالروز وفات حضرت زینب سلام الله علیها، آن بانوی مبارز و خستگی‌ناپذیر و شجاع‌ترین زن تاریخ بشریت را تسلیت و تعزیت عرض و به همین مناسبت به اصول مبارزه عاشورایی ایشان در خطبه باشکوهش اشاره می‌کنیم. آنچه قطعی و مسلم است قیام امام حسین(ع)، آغاز یک مبارزه و تکوین آن است و باز مسلم است که ادامه مبارزه و هدایت آن قیام در مسیر واقعی‌اش، مرهون اسارت زینب(س) است و نیز مسلم است که برای حفظ ماهیت یک قیام پشتوانه‌ای قوی و برانگیزنده لازم است و زینب به عنوان سفیر کربلا، سعی کرد مبارزاتش را بر اصولی تغییرناپذیر که از مبانی قرآن و سنت نبوی سرچشمه می‌گرفت، مبتنی سازد.
قیام عاشورا حرکتی اتفاقی و متعلق به یک زمان و مکان نبود؛ بلکه با آن شعار زیبا که «کلُّ یوم عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلا»، قیامی همیشگی است که مقدمه‌اش، پس از رحلت پیامبر(ص) و اعلام جانشینی حضرت علی(ع) است؛ بعد از آن با اسارت حضرت زینب(س) و بیان امامان دیگر درباره علل و انگیزه‌های انقلاب حسینی، ادامه پیدا کرد و همچنان تداوم یافت و هنوز هم ادامه دارد.
حضرت زینب(س) خطبه‌ای را در شام، در مجلس یزید ایراد کرد که برخلاف خطبه کوفه که مخاطب آن به طور مستقیم مردم بودند، در این خطبه به یزید حمله و تصویری از نبرد حق و باطل و رویارویی خاندان نبوت با خاندان اموی ارایه کرد و نهضت حسینی را به کمال رساند و اصول مبارزاتی و انقلابی قیام عاشورا را برای جهانیان تبیین نمود.
اسیران اهل بیت(ع) را وارد دمشق کردند و در محل مخصوص اسکان اسیران جای دادند. یزید از سر کبر و غرور، دشمنی دیرینه خود به خاندان پیامبر(ص) و اسلام و قرآن را یک‌جا آشکار کرد و اشعاری را به زبان آورد که نشانه کفر و بی‌اعتقادی او به اسلام بود. آن‌گاه که یزید اشعار کفرآمیز خود را پایان داد، زینب کبری(س) چون شیری خشمگین از جا برخاست و در جواب بلندپروازی و گردن‌کشی یزید، آیه شریفه‌ای از قرآن را تلاوت کرد.
«کافران خیال نکنند آنچه ما برای آن‌ها پیش می‌آوریم و آن‌ها را مهلت می‌دهیم به نفع آنان و به خیر و سعادت آن‌هاست؛ نه، بلکه این مهلت برای این است که بر گناهان خود بیفزایند و برای آن‌ها عذابی خوارکننده در پیش است.»حضرت زینب(س) با بیان این آیه در واقع به ادامه مبارزه و استمرار قیام عاشورا اشاره کرد و طولانی شدن ستم و بقای ظالمان را نوعی عذاب برای آنان دانست و با کنایه به او فهماند که سرانجام آن‌ها دوزخ خواهد بود و باید منتظر عذاب الهی باشند.عقیله بنی هاشم چنین آغاز کرد: «آیا این عدل است ای پسر آزاد شده که زنان و کنیزان خود را پشت پرده جای دهی، ولی دختران پیامبر(ص) را در میان نامحرمان حاضر سازی و آن‌ها را در شهرها بگردانی و اهل بادیه و دور و نزدیک و پست و شریف آن‌ها را ببینند؛ در حالی که از مردان آن‌ها کسی را باقی نگذاری و حمایت کننده‌ای ندارند؟»حضرت زینب(س) در این خطبه یزید را «فرزند طلقا» خطاب کرد که اشاره‌ای است به داستان فتح مکه؛ پیامبر اسلام(ص) بزرگان مکه را که ابوسفیان، جد یزید هم از آن‌ها بود، عفو کرد و بخشید و آنان را آزاد کرد و فرمود: «اذهبوا فانتم الطلقا»
«چگونه انتظار مهربانی و شفقت باشد از کسی که با دهان خود می‌خواست جگر پاکان را ببلعد و گوشت او از خون شهیدان اسلام روییده شده؟» زینب کبری(س) با طرح و عنوان این مسئله می‌خواهد این نتیجه را بگیرد که آل ابوسفیان در اصل با اسلام مخالف هستند و هرگز با اسلام و پیامبر(ص) آشتی نکرده‌اند. در ادامه به یزید یادآور می‌شود که جایگاه اجداد تو در جهنم است: «به‌زودی به اجداد خود در جهنم ملحق خواهی شد و خواهی گفت که ای کاش نبودم و چنین جنایتی را مرتکب نمی‌شدم.»
ایشان در ادامه می‌فرماید: ای یزید، برای تو کافی است در قیامت به دادگاهی وارد شوی که قاضی آن خدا باشد و خصم و طرف دعوای تو محمد(ص) و پشتیبان او جبرییل. در روز قیامت، نه‌تنها تو به مکافات اعمال ضدانسانی خواهی رسید، بلکه آن‌هایی هم که تو را بر این مسند نشاندند و بر گرده مسلمین سوار کردند، به سزای همکاری‌های خود خواهند رسید. آن روز است که بدانید چه سرنوشت دردناکی دارید و یکی پس از دیگری بدبخت و بیچاره‌تر و ناتوان‌تر و شکست خورده‌تر خواهید بود. حضرت زینب(س)، یزید ملعون را در این معامله بازنده و شکست‌خورده معرفی می‌کند.
زینب کبری(س) در پاسخ به یاوه‌گویی‌های یزید به آیه زیر تمسک می‌جوید: «گمان مکن آن‌هایی که در راه خدا کشته شده‌اند، مرده اند؛ بلکه زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند.»زینب(س) قدرت دشمن را پوشالی می‌دانست؛ لذا فرمود: «ای زاده معاویه! اگر چه حوادث روزگار مرا در شرایطی قرار داد که با تو سخن بگویم، اما من، تو را کوچک می‌شمارم و بسیار سرزنش و توبیخ فراوانت می‌کنم. آه چه شگفت‌انگیز است که مردان خدا به دست گروهی شیطان‌صفت کشته شوند.»
و در ادامه نقاب از چهره ظالم برداشت و فرمود: «این دست‌های شما به خون‌های ما آغشته است و دهان‌های شما از خوردن گوشت خاندان پیامبر(ص) باز است …»
در این بخش، اشاره ظریف حضرت به تمام ظلم‌ها و حق‌کشی‌های بنی امیه و ابوسفیان تا زمان شهادت امام حسین(ع) است.
زینب کبری(س) با اطمینان کامل به آینده درخشان قیام برادرش حسین(ع) و وقوف به آثار جاویدان و فراگیر آن در تاریخ بشر، خطاب به یزید می‌فرماید: «ای یزید! هرچه می‌توانی در راه دشمنی ما مکر و حیله و نقشه طرح کن و کوشش به خرج بده؛ به خدا نمی‌توانی نام ما را از خاطره‌ها و صفحه تاریخ، محو کنی و فروغ وحی ما را خاموش سازی و از این راه به آرزوی نهایی خود برسی و این ننگ و عار همیشگی را از دامن خود پاک نمایی…»
و در خاتمه خطبه، عقیله بنی هاشم فرمود: «حمد می‌کنم خدای را که آغاز کار ما را سعادت و مغفرت قرار داد و پایان آن را شهادت و رحمت …»
رسالت حضرت زینب(س) در واقع رساندن پیام امام حسین(ع) به نسل‌ها و تاریخ آینده است؛ زیرا ایشان با سیره تبلیغی خود توانست صدای امام حسین(ع) و فریاد «هل من ناصر ینصرنی» را برای مردم دنیا باز گوید .

مطالب مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *